راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

احسان طبری را

اخیرا کشف کردم!

هادی صداقت- کرمانشاه

  

سلام دوستان گرامی. آرزو میکنم هر جا هستید سلامت و شاد باشید. من از علاقمندان مرحوم آقای احسان طبری هستم. سوالاتی در مورد ایشان مدت هاست که در ذهنم می چرخد. با توجه به سابقه سیاسی شما و اینکه با ایشان در ارتباط بوده اید می خواهم بپرسم.

مدت ها بود جسته و گریخته اسم ایشان رو شنیده بودم. اولین بار که به طور مشخص با اسم و زندگی ایشان آشنا شدم در کتاب "زندگینامه مرحوم کیانوری بود." که سالها پیش خواندمش. و چندین سال پیش بود که از طریق دنیای مجازی با آثار و اندیشه های این مرد بزرگ آشنا شدم. و حقیقتا شگفت زده شدم. به نظرم ایشان یکی از بزرگترین اندیشمندان ما در تاریخ معاصر هستن. و حتی می تونم بگم اولین! گواه گفتارم هم کتاب ها و مقالات چاپ شده از ایشان هستش. "فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایه داری در ایران"، "برخی بررسی درباره جهان بینی ها ی جنبش های اجتماعی در ایران"، "چهره خانه و رانده‌ی ستم" و بسیاری دیگر از آثار ایشان.

بزرگترین سوالی که برای من مطرح است اینست که چرا جامعه روشنفکری ما اقبال شایسته ای به آثار و اندیشه های ایشان نشان نداد و نمی دهد؟ بعد از چهل و سه سال از انقلاب 57 و پس از سالها که از درگذشت ایشان می گذرد اصلا صحبتی از ایشان در میان نیست. مگر در موارد خاص مثل سالگرد درگذشت آن هم به شکل محدود و توسط تعداد اندکی از رسانه ها! وقتی مقایسه میکنم عمق اندیشه های ایشان رو با افرادی مثل علی شریعتی، امثال آیت الله مطهری، سروش، بازرگان و ... به عینه می بینم اصلا قابل قیاس نیستند. پختگی و دوراندیشی آثار ایشان مثل اینست که بخواهیم یاقوت رو با شکلات مقایسه کنیم. اما تبلیغاتی که در مورد افکار و اندیشه های ایشان در قیاس با افراد یاد شده صورت گرفته بسیار بسیار محدود است. وقتی این گزینشی عمل کردن ها را از طرف جامعه روشنفکری می بینم حقیقتا ناامید میشوم که از این نمد کلاهی واسه ملت درست شود. منکر نیستم بخشی از آثارشان هم جنبه برنامه های درون حزبی داشته و به قول معروف تاریخ مصرفش برای روزگار امروز گذشته، اما به حدی نیست که بخواهد بقیه رو تحت شعاع قرار بدهد. بعنوان مثال پیشی بینی که در سال 58 یا 60 در مورد آینده انقلاب کردن که مورد بی توجهی خیلی ها قرار گرفت و ما می بینیم که آن پیش بینی به حقیقت پیوسته خودش گویای خیلی نکات است. وقتی با دوستان اطرافیان و سایر افراد جامعه در مورد ایشان صحبت میکنم یا کسی اصلا ایشان رو نمیشناسه، خصوصا نسل جوان که اصلا این اسم به گوششان نخورده و یا نسل گذشته که وقتی میشنوند یک طوری صحبت میکنند که انگار انتظار ندارند از زبان یک جوان این اسم رو بشنوند و وقتی با این دسته افراد (که اکثر قریب به اتفاق افراد بالای 60 سال رو تشکیل میدهند) بیشتر صحبت میکنی می بینی که با چه احترامی از ایشان یاد میکنند! خلاصه کلامم اینه واقعا چرا؟

 راه توده- دوست عزیز. بخش مهم پاسخ به سئوال شما باز می گردد به بازگشت گام به گام استبداد از آغاز دهه 1360 به ایرانی که از یک انقلاب ضد استبدادی و ضد سلطنتی بیرون آمده بود. نه شاه اجازه آشنائی نسل پیش از انقلاب با امثال طبری را می داد و نه جمهوری اسلامی از بعد از 1362. بنابراین، ریشه این بی خبری را باید در فضای بسته و مقابله حکومت با آزادی ها و بویژه آزادی احزاب سیاسی غیر مذهبی و بطور اخص حزب توده ایران جستجو کرد.

بخش دیگری از مشکل، تقابل فکری و گرایش های سیاسی است که در این بخش، گریبان روشنفکران ما گیر است و نمی توانند رقیب سیاسی خویش را منصفانه ببینند و ارج و اعتبار او را قبول و اعلام کنند.

این مختصر ترین پاسخی است که ما می توانیم به سئوال شما بدهیم و البته اضافه کنیم که خوشبختانه فضای مجازی و شبکه اینترنت دیگر اجازه بی خبری دوران شاه و سه دهه گذشته جمهوری اسلامی را نمی دهد. همین که امثال شما امروز طبری را پیدا می کنید خود بزرگترین حجت ما در این زمینه است.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 844  - 19 مرداد1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت