راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جهان نوین

از دل حوادث امروز

متولد خواهد شد!

پورتال (پس زمینه)

ترجمه ـ عسگر داوودی

  

این مطلب توسط روزنامه نگار و نویسنده و محقق آلمانی «کای اهلرز» نوشته شده است. نویسنده بر بررسی پیامد و تغییرات جهانی متاثر از فروپاشی شوروی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مباحث آلترناتیو جهانی را بعنوان جایگزین های اجتماعی جدید متمرکز است.

 

شکی نیست جنگ فعلی در اوکراین علاوه براینکه نشانه وجود یک بحران در سطح بین الملل و ملی است، در عین حال نشانه برآیندی قوی در بین کشورهای مستقل برای ایجاد جوامعی چند قطبی است که مایل نیستند تحت تسلط غرب باشند. با وجود کوشش هوشیارانه تعدادی از کشورهای مستقل و متمایل به استقلال هنوز بطور کامل مشخص نیست که این تمایل و کوشش با توجه به کارشکنی غرب به نمایندگی امریکا خواهد توانست به هدف نهائی خود دست یابد یانه.

متن زیرگزارشی از جمعبندی 99مین نشست «انجمن جامعه یکپارچه » در آلمان است.

این انجمن با هدف گرد هم آوری، جمعبندی و ایجاد فضای تبادل نظر بین افراد منتقد از حوزه های مختلف جامعه و با جهان بینی های مختلف ایجاد شده است.

تصمیمات بحران زای بوروکرات های حاکم در دولت های آلمان و اروپا به جنگ افروزی در رابطه با شرایط فعلی اوکراین دامن می زند. هدف «جامعه غرب» کوشش برای متوقف کردن «بحران گریز از مرکز کشورهای مستقل» در حال گریز از سلطه «غرب» با توسل به اهرم های ناتو و اتحادیه اروپا تحت رهبری ایالات متحده است. ایالات متحده به سنگ اندازی در مسیر استقلال طلبی ملت ها نیز قانع نیست و حتی می کوشد تا در این بحبوحه، نفوذ خود را نیز تا حد تسلط جهانی به خطر افتاده، گسترش دهد. روسیه از جمله کشورهائی است که با توجه به پیشینه تاریخی اش در صدد آزاد سازی کامل حاکمیت خود از سلطه آمریکا است. روسیه نمی خواهد به فشار سیاسی ـ اقتصادی غرب گردن نهد، می خواهد خود را از سلطه رهبری غرب برهاند و صاحب حاکمیت مستقل خود باشد. جهت رسیدن به این مقصد برای همه کشورهای استقلال طلب وجود دنیائی چند قطبی لازم است. هدف روسیه ایجاد دنیائی چند قطبیِ سیاسی ـ فرهنگی جدیدی است. اوکراین محل مقابله غرب برای متوقف کردن اهداف روسیه در«گریز از غرب» شده است. روسیه در مقام دفاع از خود در برابر نفوذ نظامی ناتو و نفوذ سیاسی اتحادیه اروپا «عملیات ویژه» را در اوکراین آغاز کرده است اما رسانه های جمعی که تاریخا و از آغاز پیدایش و اختراع در اختیار و تسلط امپریالیسم فرهنگی غرب می باشند، با تمام توان افکار عمومی را فریفته و کارفرمای خود غرب را نیرویی خوش چهره، حافظ صلح و دارای ثبات فرهنگیِ فریبنده معرفی می کنند. از طرفی کوشش روسیه در مقام دفاع از خود در برابر نفوذ نظامی ناتو و نفوذ سیاسی اتحادیه اروپا با ورود چین به عنوان یک قدرت جهانی جدید با حمایت از استقلال طلبی و چند قطبی سازی بین المللی مقارن و همراه شده است. چنین بلوک بندی هائی در طول تاریخ معمولا با بروز بحران های گسترده ای در تاریخ شکل گرفته اند. مواردی که حتی به نگرانی از بروز جنگ هسته ای دامن می زنند. بحران حاصل از حاکمیت سازی تحمیلی تحت سلطه اقتصادی غرب که از زمان جنگ جهانی اول توسط آمریکا و با نظر «توماس وودرو ويلسون» رئیس جمهور آمریکا اعمال شد همچنان پس از فروپاشی شوروی در چندین جمهوری سابق شوروی با تحمیل سلطه نظام سرمایه داری دنبال شد که اوکراین نمونه ای واضح از این نوع حاکمیت سازی تحت هدایت آمریکا است. در طول تاریخ 33 سال گذشته تحمیل فرهنگ و مدل زندگی غربی به کشورهای جدا شده از شوروی و کوشش برای ایجاد حضور نیابتی غرب در چنین جوامعی همواره از طریق پر و بال دادن به نیروهای دست راستی افراطی نیز اعمال شده است. این پدیده اکنون در اوکراین که پل بین اروپا و روسیه محسوب می شود بوضوع مشخص است. شدت حاکمیت سازی غرب در اوکراین اکنون حتی به گسترش نفوذ فاشیسم در حاکمیت اوکراین منجر شده است. تمرکز انواع تضاد های سیاسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی در اوکراین شرایطی را فراهم کرده است که به رویاروئی بلوک های قدرت جهانی به شدت دامن می زند و کشش آشتی ناپذیر قدرت های متضاد را در حد فرو افکندن جامعه جهانی در گردآبه ای خطرناک فراهم می کند. اما همزمان با بروز خطر درگیری های حاد و خطرناک جهانی، در عمق این کشمکشِ آشتی ناپذیر، ابعادی از تحول طلبی و ترقی متراکم است. جوانه های یک همگرائی پویا و جدید در حال بروز است. آنچه را که نظام سرمایه داری غرب بنا به منافع طبقاتی خود نمی خواهد بپذیرد، این است که جهان ما در حال تولید مدلی متفاوت از زندگی و نظم سودجوی قدیمی و کهنه شده است. این جنبش در عمق در حال زایش و رویش بر اساس ارزش هایی غیر از ارزش هائی است که تاکنون غرب تحت سلطه اقتصادی خود از آنها تعریف و ارائه کرده است. تعریفی که ملت ها را مجبور می کرد تا تحت سلطه انحصارات فوق ملیِ، رقبایِ جنگ طلب و ذاتا مستعد در جنگ و ستیز زندگی کنند. شکلگیری جوامع غیرمتمرکز پیش رو می تواند به معنای کمک و هماهنگی متقابل در حوزه های اقتصادی، همکاری های فی مابین خودمختار محلی و فدرال باشد.چنین همکاری هائی زمینه رشد ابتکاراتی فراتر از مرزهای اداری و ایجاد و توسعه همکاری های خودجوش، خلاقانه و داوطلبانه و خودمختار بین جوامع انسانی و فراتر از مرزهای اداری تعریف شده غربی.را فراهم می کند.

سوال این است، با توجه به تناسب قوا و شکل بندی نیروهای دخیل در سیاست و اقتصاد اوکراین آیا این حاکمیت قادر است بر ناسیونالیسم افراطی تزریق شده از طرف غرب غلبه کرده و یک سیستم ارزشی غربی متفاوت از سیستم ارزشی تحمیلی فعلی غرب انتخاب و جایگزین کند؟ یا اینکه به یکی از بلوک های درگیر تسلیم خواهد شد؟ یا اینکه این کشور ممکن است به چند پارچه گی منطقه ای دچار شود؟

تلاش های روسیه برای جمع آوری شبکه ای از حاکمیت ها را که می کوشند تا مراحل «پسا جهانی شدن» و یا «پسا استعماری» را پشت سر گذاشته و از زیر سلطه غرب فرار کرده و نظم جهانی جدیدی را با روابط فرهنگی متکثر تشکیل دهند، اگر با موفقیت توام باشد، در دراز مدت ما با جامعه جهانی جدیدی مواجه خواهیم بود، مشروط بر اینکه غرب به سرکردگی ایالات متحده به مردم جهان اجازه دهد تا با عبور از این گردنه تاریخی حکم تاریخ را به اجرا گذاشته و خود سرنوشت این مرحله تاریخی را رقم بزنند، یا اینکه غرب ممکن است با مسدود کردن رشد و مسیر حکم تاریخ، با آغاز جنگی جهانی حیات بشریت را در روی کره خاکی به نابودی بکشاند!

 

https://www.hintergrund.de/globales/kriege/ukraine-das-phaenomen-des-dreifachen-stellvertreters/

 

بمنظور دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با مبحث مطرح شده و اطلاع از نظریات نویسندهِ مطلب می توانید به مطلب زیر مراجعه کنید:

https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/may/833/dawood.html

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 845  - 26 مرداد1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت