توفان بزرگ بحران سرمایه داری در راه است! ریا نووستی- ویکتوریا نیکیفوروا ترجمه آزاده اسفندیاری |
30 دسامبر، صد سال از تأسیس اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی می گذرد. هر چند طی سه دهه گذشته در سراسر کشور ما جشنی فرا خور به مناسبت این دستاورد فوق العاده بشری برگزار نشده است. صد سال پیش کشورما به آزادترین، دموکراتیک ترین و مترقی ترین حکومت در جهان دست یافت. مجموعه حقوق و فرصت ها برای یک شهروند عادی اتحاد جماهیر شوروی، در آن زمان در تصور انسان نمی گنجید. میلیون ها نفر، اعم از زن و مرد، از سن 18 سالگی، امکان انتخاب و انتخاب شدن برای مدیریت تا بالا ترین مناصب را به دست آوردند. در کشورهای غربی در آن سالها این حق به شدت محدود و فقط به صاحبان ثروت، سن و موقعیت خانواده گی و اجتماعی افراد تعلق داشت. زنان در کشور ما از حق تحصیلات عالی و دستمزد برابر با مردان برخوردار شدند. در بریتانیای کبیر، به اصطلاح سنگر دموکراسی، زنان تنها پس از نیم قرن اجازه تحصیل در آکسفورد و کمبریج را پیدا کردند. پس از انقلاب کارگری اکتبر، شهروندان شوروی، به حق داشتن کار و دستمزد مناسب رسیدند - و این موارد فقط در کلمات نبودند: به مدت هفتاد سال، مردم اتحاد شوروی نمی دانستند بیکاری چیست، جز اینکه آن را در دستگاههای خبری خوانده و یا شنیده بودند. فراموش نکنیم، بسته های اجتماعی سخاوتمندانه، جزیی از حقوق شهروندان بود: حق رای، تعطیلات با حقوق، دارو و مسکن رایگان، حمل و نقل و هزینه های عمومی با حداقل قیمت از سوی دولت تامین می شد. به علاوه انواع کوپن ها، بلیط های تئاتر، هدایای سندیکا ها و اتحادیه کارگری و موارد متعدد دیگر، در دسترس همگان بود. امروزه، حتی مدیران ارشد روسیه هم نمی توانند از چنین بسته هایی بهره مند باشند. آموزش کاملا رایگان شد و همه چیز برای کودکان با سلیقه خاصی ارائه می گردید. کاخ های مجلل که به نام خانه های پیشگاهنگان و نو جوانان ساخته شده بود، نمادی از قدرت شوروی و توجه به آنان بود. در آن زمان در پیشرفته ترین کشورهای جهان، هیچ نمونه ای از این دست و دلبازی ها، دیده نمی شد. علاوه بر این، در هیچ کشوری چنین دموکراسی مردمی قدرتمندی که در اتحاد جماهیر شوروی برقرار شده بود وجود نداشت. در شوراها، نمایندگان زحمتکشان و کارگران و دهقانان، زبده ترین نماینده ها را در قدرت حاکمه داشتند و نه نخبگان و قبایل تجاری! کشورهای غربی از ترس، روابط دیپلماتیک خود را با حکومت جوان شوروی قطع کردند که خدای ناکرده مردمان آنها نیز از نوآوری های اتحاد شوروی یاد نگرفته و همین حقوق را درخواست کنند، اما به تدریج، خواسته یا ناخواسته، این دستاوردها باید پذیرفته می شد. سیاست اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی برای چندین دهه به استاندارد های ذیقیمتی برای کل جهان متمدن تبدیل گردید. بتدریج تحت فشار کارگران معترض و تهدید انقلاب، حق رای و تعطیلات با حقوق در کشورهای دیگر پدیدار شد. فقط از دهه 1970، در برخی از کشورهای اروپایی، خود را به سطح امنیت اجتماعی ما و رعایت حقوق شهروندان رساندند، هر چند دائما، بانگ گوشخراش «حقوق بشر» آنها در ارتباط با اتحاد شوروی، به آسمان می رسید. در ایالات متحده، دستاورد های ما مانند مرخصی زایمان با حقوق، تا به امروز هم اجرا نشده است. همین طور مواردی نظیر کاخ های پیشاهنگان، بهداشت و درمان رایگان که در آن کشورمحلی از اعراب ندارد... از اواخر دهه 1980، ساز کشورهای سرمایه داری در باره « ناکار آمدی» مدیریت سوسیالیستی به طور فعال کوک شد. در حالی که آمارها به روشنی نشان میدهند که اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی با نرخ سالانه رشد بیش از ده درصد، به مدت 30 سال متوالی ادامه داشت. در دنیای مدرن هیچ کشوری دیده نمی شود که حتی به این سطح نزدیک شده باشد. علاوه بر این، اتحاد شوروی همه این دستاورد ها را در شرایطی بدست آورد که تحت شدید ترین تحریم های غرب قرار داشت. از جنگهای داخلی جان سالم به در برد و نیروها و منابع بی شماری را برای پیروزی در جنگ جهانی دوم از دست داد... در پایان قرن نوزدهم، امکان اجرای ایدههای عملی شده در اتحاد شوروی در هیچ جامعه و یا کشوری دیده نمی شد. مکانیسم های پوسیده سلطنت های اروپایی را نمی شد به شیوه ای جدید بازسازی کرد. در کشورهای سرمایه داری مانند انگلستان یا ایالات متحده، نه فقط اقتصاد بلکه خود مردم در جنگهای بی پایان اسیر و در قید و بند رقابت ها بودند. آنها این ایده را درک نکردند که چگونه می توان تلاش کرد کشوری را بر اساس صلح و عدالت ساخت. در این میان فقط بلشویک ها بودند که پا به میدان گذاشتند و در عمل موفق شدند. صدها شهر در سرزمین ما ساخته شد و نه فقط مناطق مسکونی، بلکه خانههای فرهنگ، کتابخانه، تئاتر های نمایشی، درمانگاه، مهد کودک و مدرسه ساخته شد و حمل و نقل عمومی توسعه یافت - در یک کلام، مجموعه ای کامل از کلانشهرهای مترقی و مدرن از هر طرف سر بر آوردند. همه این تلاشها هر چند با تلفات میلیونی در جنگهای مختلف و خسارت های فراوان همراه بود، ولی با این حال از سال 1929 تا 1955 جمعیت اتحاد جماهیر شوروی 46 میلیون نفر افزایش یافت و میانگین امید به زندگی به 26 سال افزایش یافت. حقیقت غم انگیز این است که به محض انحلال اتحاد جماهیر شوروی، وضعیتی بر کشور ما حاکم گشت که با نقصان شدید جمعیت مواجه شدیم و ما هنوز در حال بررسی دقیق وضعیت چنین فاجعه ای هستیم. یعنی در «دهه مقدس 90 »، جان انسانهای بی شماری گرفته شد که به مراتب فرا تر از کشت و کشتار مدعیان «گولاگ ها» است. ( الکساندر سولژینیستین، و دیگر ضد شورویها، در کتاب ها و نوشته های خود تعداد قربانیان دهه های 20- 40 اتحاد شوروی را حتی بیشتر از جمعیت اتحاد شوروی نوشته اند). در دهه 1920 ما با تلفات بسیار، از جنگ داخلی جان سالم به در بردیم و سپس با اقدام یک فاجعه پاکسازی سیاسی در دهه 30 مواجه شدیم. با این حال، این بهای هر انقلابی است و مردم در جا های دیگر بسیار بیشتر از آن را پرداختند. ولی این مانع از آن نمی شود که قرن ها بعد به انقلاب های خود افتخار نکنند و از آنها الهام نگیرند. با وجود قتل عام انقلاب کبیر فرانسه، این انقلاب برای نسل های بعدی، انرژی خلاقانه ای را برای نسل های بعدی باقی گذاشت. شعار انقلابی «آزادی، برابری، برادری» هنوز زینت بخش تمام ساختمان های اداری فرانسه است ویا سرود ملی کشور«لا مارسی» با مضمون « بلرز، ظالم»... به همین نحو، چینیهای عملگرا موفق شدند از شخصیت رفیق مائو، به عنوان محرک رشد کشور بهره بگیرند. با «هفتاد درصد دستاوردها، سی درصد اشتباهات»، فعالیت های وی را ارزیابی کردند و بحث را با آن به سر انجام رساندند. بناهای یاد بود رفیق مائو زینت بخش مناظر شهرهای چین شده و به هیچ وجه مانع از شکوفایی و ثروتمند شدن مردم نمی شود. نمونه اتحاد جماهیر شوروی، امروز به ویژه همچنان الهام بخش به نظر می رسد. با وجود بسته های تحریمی، و تبلیغات شدید ضد شوروی - که می توانست به شدت با روسهراسی امروزی مطابقت کند، این کشور بیش از پیش، بر صنایع جدید دست یافت، صنعت کشاورزی را مدرنیزه کرد و مجتمع های نظامی- صنعتی و تجاری، رونق یافت. از آغاز دهه 1930، دولت اتحاد شوروی، به طور منظم قیمت بسته های مختلف کالاها را گاهی با مدیریت مثال زدنی، تا ده در صد کاهش می داد. کاهش معروف قیمت استالینیستی در سالهای 1947-1953 عملی بود که در تصورها نمی گنجید. در همان زمان، حقوق ها افزایش یافت، روبل تقویت گردید و وابستگی پول ملی به ارزهای خارجی ضعیف شد. زمانی از شاهکار اجدادمان در جنگ بزرگ میهنی دچار شگفتی می شویم، نباید فراموش کنیم که آنها نه فقط برای سرزمین خود، بلکه برای حقوق خود، برای آزادی ها و رفاه خود جنگیدند. همه این داشته ها، برای تحویل دادن به دشمن بسیار دشوار بود و همه با چنگ و دندان از آنها دفاع کردند. مسلماً رشد سریع اقتصاد اتحاد شوروی به خودی خود به دست نیامد. در فضای یک تجربه اجتماعی، مردم رهایی یافتند، خود را باور کردند و به غیرممکن ها دست یافتند. ضمن اینکه مسکو، مکه و آوانگارد خلق های جهان بود. فیلمهای آیزنشتاین، پودوفکین و داوژنکو، هنوز در تمام مدارس سینمایی جهان نمایش داده میشوند. مایاکوفسکی و پاسترناک، شعرهای مدرن خلقی سرودند. پروکوفیف و شوستاکوویچ، موسیقی معاصر را خلق کردند. کل تئاتر جهان از خلاقیت «وسوولود مایرهولد»، جان گرفت و به هنر زمان هویت بخشید (نابغه تئاتر، نویسنده، کارگردان و بازیگر. « نمیرویچ دانچنکو» و« کنستانتین استانیسلاوسکی» از شاگردان وی بودند). پدربزرگان و مادر بزرگ های ما تعبیر «آسانسور ترقی اجتماعی» را نمی دانستند. آنها چندین دهه قبل، یک پله اجتماعی قدرتمند را راه اندازی کرده اند. هر دهقانی میتوانست در سنین جوانی روی پله های آن بایستد و به طور طبیعی به یک فیلسوف، ژنرال، استاد، سرپزشک و یا وزیر تبدیل شود. شرایطی بود که آنها می توانستند تا ریاست دولت، پله های رشد و ترقی را بپیمایند. یعنی کشوری که توسط مردمی از پایین اداره می شد. آنها از نزدیک می دانستند فقر، گرسنگی و جنگ به چه معنا است. به همین مناسبت آنان همواره به سرنوشت نسل های آینده می اندیشیدند. این یک واقعیت شگفت انگیز است که حتی امروزه ارتش ما، در عملیات ویژه نظامی در اوکراین، از تجهیزات و گلوله های تانک و خمپاره تولید شده که با ابتکار لئونید ایلیچ برژنف، ساخته شد استفاده می کند. استفاده و به کار بردن آنها ساده و ارزان هستند. دبیرکل حزب، خود در جنگ بزرگ میهنی از آغاز تا انتها شرکت داشت و از ما، فرزندانش مراقبت کرد- حال چگونه ما با بلوک ناتو کنار بیاییم؟ لئونید ایلیچ! ما به خوبی مقابله در خوری را با آنها خواهیم داشت و سپاسگزار شما هم هستیم. به بیانی میتوان گفت، صدمین سالروز تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، روزی از تعطیلات خانوادگی ما است. پدربزرگ و مادر بزرگهای ما یک کشور کاملا شگفت انگیز و منحصر به فرد را با دستان خود برای ما ساختند و به معنای واقعی کلمه، برای ما میراثی غنی به یادگار گذاشتند. ما در شهرهای ساخته شده توسط آن نسل ها و در تمدنی که آنها برای قرن ها ساختند زندگی می کنیم... من در مورد مترو، حمل و نقل عمومی، سیستم آموزشی، بهداشت و درمان، ورزش صحبت نمی کنم. زیرا اینها میراثی بودند که ما را در دهه خوفناک 90 قرن گذشته، نجات داد که سکوی پرش قدرتمندی برای رشد کشور ما در سال های اخیر بوده است. از نظر معنوی، تمدن شوروی بهترین نمونه هایی را که در جهان روسیه بود آشکار ساخت: مهربانی، فروتنی و عشق به مردم. مردم شوروی در مورد مدارا از جایی وام نگرفتند، ما واقعاً دوستی خلق ها را داشتیم. این اومانیسم بنیادی به ما اجازه داد تا در دهه 90 ، مانند یوگسلاوی تکه پاره نشویم و وارد جنگ داخلی نگردیم. تمدن شوروی- روسیه، همچنین دموکراسی کاملاً بی سابقه و نظرات متفاوت را امروز در روسیه تضمین کرد. بر خلاف دیگر کشورها، آزادی بیان ما هنوز زیر پا و قلم سانسور قرار نگرفته است. اتحاد جماهیر شوروی، همچنان برای یک قرن «قدرت کارآمدی» را در اختیار ما قرار داد. ولادیمیر ایلیچ لنین، همچنان یک ستاره درخشان بر آسمان جهان می تابد. آرمان های سوسیالیسم، برای میلیاردها نفر انسان در کشورهای مختلف، همچنان به صورت رؤیایی باقی مانده است. اکنون، این میراث ناملموس اتحاد جماهیر شوروی، می تواند در صحنه جهانی، یاری زیادی به ما برساند. این آن اکسیری است که واقعاً می تواند با روس هراسی دیوانه وار و هار مقابله کند. یک سال پیش، رئیس جمهور پوتین، خاطرنشان کرد که مدل سرمایه داری دیگر کارایی خود را از دست داده است. امروز این نظر بیشتر عیان می گردد، زیرا سرمایه داری با پایان کار خود، گلوی ما را گرفته است و می خواهد ما را با خود به گور بکشاند. همه ما در آینده نزدیک منتظر بحران های اقتصادی جهانی، «طوفان سراسری» در جهان هستیم. همه باید برای آن آماده شویم. خوب، ما وارثان یک آزمایش منحصر به فرد در ساختن سوسیالیسم می باشیم. صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، امکان مناسبی برای فکر کردن و سمت و سو دادن کشور به آن گذشته تابناک است.
https://ria.ru/20221205/sssr-1836247521.html
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 861 - 23 آذر 1401