فروپاشی روسیه به سبک اتحاد شوروی رویای امریکاست! ریا نووستی- ویکتوریا نیکیفوروا ترجمه- آزاده اسفندیاری |
در این روزها رسانه های غربی «تهاجم روسیه به اوکراین» را عامل همه گرفتاری های جهان قلمداد می کنند. آنها قحطی در انگلستان، فقیر شدن اروپا، شورش ها و اعتصابات در اروپا را ناشی از عملیات ویژه نظامی روسیه می دانند، اما چه کسانی جنگ و تجاوز را برای اولین بار در اوکراین (یا جاهای دیگر) آغاز کردند؟ گزارشی که مرکز تحقیقاتی RAND Corporation ، آمریکا در سال 2019 انتشار داده است، پاسخی گویا به این پرسش است: «در سالهای آینده برای تضعیف و نابودی روسیه لازم است که واشنگتن اقدامات چندی را برنامه ریزی کند که برافروختن جنگ در اوکراین مهمترین نکته مرکزی این اقدامات است». این گزارش «کشاندن روسیه به مناطق وسیع» نام دارد. آیا تا به حال مشاهده کرده اید که چگونه در طول یک مسابقه فوتبال، بازی کنان یکی از تیم ها، ناگهان در جای خود می ایستند و شروع به پاس دادن به یکدیگر می کنند؟ توپ را به دروازه بان خودی هم پاس می دهند، تا وقت بیشتری تلف شود. در این حالت بازیکنان انتظار میکشند تا نقطه ضعفی در دفاع حریف پیدا کرده و به دروازه تیم مقابل نفوذ کنند. این دقیقاً همان سیاستی بود که از سه سال پیش واشنگتن قصد داشت به پیش ببرد و روسیه را به یک زمین گسترده بکشاند. در این گزارش به نظر میرسد که نویسندگان این سناریو، در نوستالژی شیرین دهه 1980، زندگی می کنند. آنها معتقدند که آمریکا توانست در جنگ سرد پیروز شود، زیرا به بهانه جنگ ستارگان، اتحاد جماهیر شوروی به یک مسابقه تسلیحاتی کشیده شد و همزمان نیز غرب، توانست با کمک به مجاهدین افغان، جنگی نیابتی را در افغانستان آغاز کند که باعث برانگیختگی و دخالت اتحاد شوروی شد. واشنگتن بر این باور است که می شود روسیه را به همان روش از بین برد، بدون توجه به این واقعیت که روسیه، با وجود کاهش سرزمین و جمعیت، بسیار با تجربه تر از اتحاد جماهیر شوروی شده است. نویسندگان گزارش یادآوری می کنند که کاهش شدید قیمت نفت در دهه 1980، به تضعیف اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی منجر شد. بنابراین، اکنون نیز نخستین کاری که باید انجام شود، افزایش تولید نفت است. یعنی باید آمریکا تولید خود را به حداکثر برساند و همان وظیفه را از متحدان خود نیز بخواهد (به یاد بیاورید که جو بایدن اخیراً چگونه این راهکار را از سعودیها با التماس درخواست کرد و آنها رد کردند). سپس تصمیم گرفتند ساخت نورد استریم 2 ، متوقف شود تا اروپا به وارد کردن گاز LNG آمریکایی مجبور شود و در نتیجه روسیه، از درآمد حاصل از صادرات هیدروکربن، محروم گردد و مردم آن به گیاه خواری روی بیاورند. این تصمیم ها قبل از عملیات ویژه نظامی بود و مربوط به زمانی است که جهان در گیر کرونای خانمانسوز بود. غربیها در همان شرایط، در حال برنامه ریزی تحریمهای مالی علیه بانکهای ما بودند، تحریمهایی بر صنایع دفاعی، تحریمهایی علیه کشورهایی که در تحریم ها شرکت نمیکنند. آنها با توسل به رویا پردازی های خیالی خود بر این تصور بودند که روسیه را شکست خواهند داد و با گسترش تحریم ها، اقتصاد روسیه صدها میلیارد دلار ضرر خواهد دید و پولی برای پرداخت حقوق بازنشستگان و سایر شهروندان نخواهد داشت و درنتیجه مردم شروع به اعتراض خواهند کرد و سرانجام واشنگتن برنده خواهد شد. غافل از اینکه این تحریم ها برای خود آمریکایی ها نیز آسیب های فراوان در بر خواهد داشت. با این حال، همه این رویاها در عمل با یک مشکل روبرو بودند: مشخص نبود که چگونه می توان همه دست نشاندگان واشنگتن را مجبور کرد که از خیر هیدروکربن های روسیه دست بکشند و حاضر به شرکت در تحریم های همگانی بشوند؟ برای حل این مشکل، نویسندگان سناریو، مورد اوکراین را یاد آوری می کنند. به نظر آنها، این کشور برای تضعیف روسیه شرایطی عالی دارد. کافیست که به آنجا تسلیحات پمپاژ کنیم، قول عضویت در ناتو را بدهیم و...در این صورت، روسیه مجبور خواهد شد تا نیروهای نظامی خود را به دونباس بفرستد و به یک درگیری طاقت فرسا کشیده شود. با این ترفند، صنعت دفاعی و اقتصاد آن برای مدت طولانی مستهلک می گردد. اوکراین، افغانستان دوم خواهد شد و روسیه را به سمت نابودی سوق خواهد داد. در عین حال، جنگ در اوکراین، این امکان را فراهم می کند که دست نشاندگان اروپایی گرد هم آیند و با عضویت فنلاند و سوئد در ناتو فرصتی نیز برای گسترش اتحاد آتلانتیک شمالی به قطب شمال فراهم میشود. در ادامه وصل کردن گرجستان، مولداوی و کشورهای آسیای مرکزی به مدار واشنگتن هم امکان پذیر می گردد. در سال 2019 ، کارشناسان RAND ، در ارتباط با همه این موارد گفتند و نوشتند، به طوری که امروز آنچنان اتفاق می افتد که ما خود شاهد آن هستیم. آمریکایی ها، آتش درگیری میان ارمنستان و آذربایجان را دامن زدند، رهبران قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، گرجستان را تحریک می کنند تا به درگیری های اوکراین و مولداوی وارد شوند و برای اخراج نیروهای حافظ صلح روسیه از«ترانس نیستریا» ( بخش اقلیت مولداوی) شرکت کنند. فنلاند و سوئد هم خود را به پشت درهای ناتو می رسانند. مشاهده می شود که تشدید تنشها در اوکراین، توسط آمریکایی ها، مدت ها قبل از شروع عملیات ویژه نظامی، برنامه ریزی شده بود. ولادیمیر پوتین، به درستی خاطرنشان کرد: اگر ما عملیات نظامی را شروع نمی کردیم، آنها دست بکار می شدند و در هر صورت تحریم ها علیه ما اعمال می گردید و روس هراسی وحشیانه، گسترش پیدا می کرد. غرب، سعی بسیار کرد تا بلاروس را در اختیار خود بگیرد و الکساندر لوکاشنکو را به زیر بکشد. تغییر قدرت در بلاروس در گزارش RAND ، به عنوان یکی از اقدامات مهم برای تضعیف روسیه، به روشنی ذکر شده است. تمام این موارد و همه مراحل علیه روسیه، شبیه همان سناریویی است که از دهه 1980، بر ضد اتحاد شوروی، اجرا شد و تغییر چندانی نکرده است. امروز به جای مجاهدین افغان، «قزاق های نیابتی اوکراینی هوپاک رزمی می رقصند». به جای سقوط قیمت هیدروکربن، حملات مستقیمی به خطوط لوله گاز ما صورت می گیرد. با تحریک اعتراض در کشورهای عضو پیمان ورشو(سابق)، در پستو های ایجاد «میدان» ها در جمهوری های پسا شوروی و به جای تبلیغات ضد شوروی، کارزار ضد روسیه به راه انداخته می شود. کارشناسان RAND ، برای داخل کشور ما، برنامه خرابکاری های اطلاعاتی را دارند. دامنه موضوعات در اینجا کاملاً شناخته شده است. اولین نکته این طرح به ویژه خنده دار به نظر می رسد - به خطر انداختن سیستم انتخاباتی روسیه با سازماندهی پر کردن میدان های بازی چرخ و فلک ها، انواع مزاحمتها و تخلفات در هنگام شمارش آرا و... نکته بعدی، افشای فساد در میان مقامات دولتی با تاکید بر «ثروت» شخص ولادیمیر پوتین است. افشاگری ها باید از طریق اینترنت پخش شوند. (کاری را که ناوالنی وبلاگ نویس مطرح کرده بود). همین چندی پیش ما ویدیوی ناوالنی را در یوتیوب مشاهده کردیم که داستان هایی در باره «کاخ پوتین» مطرح کرده بود که معلوم شد چنین کاخی وجود خارجی نداشته است. علاوه بر این، بنا بر توصیه RAND، آمریکایی ها باید در روسیه شروع به تحریک اقدامات اعتراضی مانند تجمعات، اعتصابات، تظاهرات و شورش بکنند. ضمن اینکه نباید به هیچ عنوان از خود ردی بر جای بگذارند و آنچنان رفتار کنند که اعتراضات خود جوش به نظر آید. هر چند نویسندگان گزارش با انتقاد از خود خاطرنشان می کنند: «حتی مخالفان رژیم روسیه درباره موفقیت تلاش غرب برای استفاده از اعتراضات تردید دارند». در عرصه بینالمللی، گزارش نویسان پیشنهاد می کنند که باید روسیه را از گروه 20 اخراج کرد و شهروندان آن را در معرض محدودیتهای ویزا قرارداد و حضور آنها را در رویدادهای مهم جهانی ممنوع کرد. درعین حال، باید همواره علامت داد که چنانچه مسکو، رفتار«درستی» از خود نشان دهد تحریم ها برداشته خواهند شد. در ادامه این گزارش موارد بیشتری در باره محاصره نظامی روسیه توسط نیروهای ناتو، در زمین، دریا، هوا و همین طور در فضا وجود دارد. هدف این برنامهها، تغییر قدرت در کرملین، تضعیف روسیه تا انتها و سپس به زانو درآوردن آن است- به همان روشی که اتحاد جماهیر شوروی به زانو درآمد. آسیب پذیری روسیه، قبل از هر چیز اقتصادی است. این به وضوح در گزارش RAND ، توضیح داده شده است. اصلی ترین آن وابستگی به فناوری ها و بازارهای غربی، به ویژه از نظر هیدروکربن ها بود. ولی عملیات ویژه نظامی روسیه، آغازی بود بر قطع وابستگی به غرب. ما آنها را به خاطر بیش از 300 میلیارد دلار دزدیده شده فراموش نمی کنیم و نخواهیم بخشید. با این حال، به طور کلی، ما این فرصت را به دست آوردیم تا به موقع از کشتی اقتصاد غرب که دستخوش توفان است پیاده شویم. با مشخص شدن درگیری با واشنگتن و پیروزی روسیه در اوکراین، ما فقط در این نبرد پیروز نمی شویم، بلکه دستاورد های جهانی زیادی نیز شامل حال ما خواهد شد، که ثمره شگفت انگیز پیروزی ماست. امروز، همه مواردی که کارشناسان RAND ، به مشتریان خود وعده دادند در حال تحقق است! معلوم شد تسلیحات آمریکایی محصولات یکبار مصرف هستند و دیگر کاربردی نخواهند داشت. «شریک ها» چیزی برای ترساندن ما ندارند و روسیه نیز دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. اگر چه همه بستههای تحریمی غرب علیه روسیه به کار گرفته شده است اما راه های توسعه برای ما هموار گردیده است. شرکای جدید، بازارهای جدید و درهای بسیاری از کشور جهان، در برابر ما گشوده شده است. بنابراین، پیکربندی جدیدی از اقتصاد جهانی در حال ظهور است. علاوه بر این، جایگاه ایالات متحده در این پروسه، به طور اجتناب ناپذیری سیر نزولی را در پیش گرفته است. همه اقدامات «هوشمندانه» علیه خود طراحان به کار افتادند. هیدروکربن ها نه تنها منجر به کاهش قیمت نشدند، بلکه قیمت ها سیر سعودی به خود گرفته اند. تحریم ها استاندارد زندگی را نه در روسیه، بلکه در اروپا و ایالات متحده پایین آورده است. واقعیت این است که در کشور ما، شهروندان، طی 30 سال گذشته به طرز قابل توجهی هشیار تر شده اند. ما دیگر آن مردم ساده اندیش و احساساتی زمان اتحاد شوروی نیستیم که کل پیمان ورشو و جمهوریهای اتحادیه را «با آزادی مشروط» به «شریکها» واگذار کردند. غربیها باید متوجه شده باشند که ما روسیه را تحویل کسی نخواهیم داد.
https://ria.ru/20221214/rossiya-1838425212.html
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 862 - 30 آذر 1401