اصلاحات و تغییرات خواست حکومت نیست به حکومت تحمیل می شود |
در طول تاریخ بیشتر جریان های اجتماعی به مرور زمان نسبت به اصول اولیه و گاها وضعیت روز دچار انحراف های کوچک و بزرگی میشوند و از درون خود شروع به ترمیم آن می کنند. در بعضی موارد نیز این ترمیم به شکافی عمیق در جنبش اجتماعی تبدیل می شود. در این شرایط نیاز به یک اصلاحات اجتماعی در صورت انحراف از انقلاب و جنبش و سیستم و مسیر نادرست اداره کشور امری طبیعی، لازم و حتی خود جوش است. اصلاحاتی برای بازگشت، تغییر و اجرای صحیح قانون اساسی ایران که حاصل یک انقلاب است، از آن جمله اصلاحاتی است که در واقع از پایان جنگ با عراق باید انجام می شد و هنوز هم باید بشود. آیا برای اصلاحات باید منتظر درک حکومت ها از ضرورت آن بود؟ همه تجربه اصلاحات در تمام کشورها نشان میدهد که ابتدا یک جنبش اجتماعی برای اصلاحات در جامعه پیدا شده و رشد کرده و سپس در حکومت ها افرادی با مردم همراهی کرده اند. بنابراین، ما باید سهم خودمان را برای اصلاحات از بیرون حکومت و در میان مردم ادا کنیم. مطالبات مردم برای اصلاحات و انقلاب همیشه در طول زمان و در مسیر رشد جنبش اصلاحات و یا جنبش انقلابی پیدا می شود. در ایران اصلاحات در درجه اول اصلاحات اقتصادی و تغییر ترکیب فاسد حکومت است اما این هر دو از معبر آزادی های اجتماعی می گذرد. این آزادی ها مردم را به هم وصل می کند و عمومی ترین خواست ها را که بازگو کننده خواست ملی است در دستور قرار میدهد. بنابراین نمی توان گفت اصلاحات در ایران صرفا اقتصادی است و یا صرفا سیاسی است. بلکه ترکیبی جدا نشدنی از هر دو آنهاست. این خواست مردم که تجمع قدرت در یک فرد و یک نهاد باید خاتمه یابد، گام نخست برای اصلاحاتی است که به آن اشاره کردم. طبیعی است که مقاومت در برابر اصلاحات می تواند به یک انقلاب بیانجامد، چنانکه در زمان شاه چنین شد، اما فعلا و در این مرحله، جنبشی که در ایران و در عمق جامعه جریان دارد و به اشکال مختلف خود را بروز میدهد (از جمله با اعتراضات خیابانی) هنوز در مرحله امید به شکاف در حکومت و حضور جریان ها و افرادی در بطن حکومت و یا در حاشیه حکومت برای تحمیل اصلاحات به حکومت است. شاید بهتر باشد بنویسم تحمیل عقب نشینی و تراشیده شدن و جراحی حکومتی. اغلب از ضرورت سازماندهی این جنبش سخن می گویند. اولا آنها که چنین شعاری را میدهند باید دقیق بنویسند و یا بگویند چگونه سازمانی و از چه طریق و مسیری؟ صرفا این جمله که باید سازماندهی از پائین به بالا باشد و یا سازماندهی باید بشود، حرف و توصیه ای کلی و فضائی است که طرح کنندگان آن کمتر از خود مردم میدانند که در جامعه کنونی ایران از کدام ابزارها باید استفاده کرد و چه نوع سازماندهی ممکن و عملی است. اگر آن توصیه کنندگان گندُه گو و منفعل برای فرار از قرار گرفتن در کنار مردم چنان توصیه هائی را می کنند، مردمی که در صحنه عمل هستند بی نیاز از گندُه گوئی های سیاسی کار عملی خودشان را می کنند. فشار به حکومت برای باز شدن فضای سیاسی و تحمیل آزادی ها به حکومت گام نخست متشکل شدن بیشتر و سازمان یابی عمیق تر مردم است و به همین دلیل و برای گشوده شدن فضای سیاسی ایران باید فشار به حکومت را بیشتر کرد. از طریق هر ابزار و امکانی. از جمله از طریق شبکه های اجتماعی. افشاگری و فاش سازی اخباری که حکومت از مردم پنهان می کند ستون اصلی فشار به حکومت برای گشوده شدن فضای سیاسی و تحمیل آزادی ها به حکومت است. کاری که خوشبختانه مردم خودشان از طریق شبکه های اجتماعی می کنند و از جمله اقدامات جنون آمیز حکومت برای بستن فضای مجازی به روی مردم همین بهره گیری از این فضاست. من بعنوان خواننده جوان راه توده که از نسل سوم بعد از انقلاب به حساب می آیم و به اقتضای رشته تحصیلی ام مطالعاتی روی فعالیت احزاب سیاسی و روزنامه های سیاسی بعد از انقلاب کرده ام امروز معتقدم دوران تاثیر گذاری هجوم های بی رحمانه تبلیغاتی به شما (حزب توده ایران) به سر رسیده است. خوشحالم که در این دوران تحت تاثیر این تبلیغات قرار نگرفتم و امروز به شرافت و میهن دوستی شما اعتمادی آگاهانه دارم. من دفاع از حقوق ملت، دفاع از هویت ملی، دفاع از فرهنگ کهن ایران و دفاع از صلح و دوستی و فضای آزاد و تحقق اهداف انقلاب را در نوشته های شما یافتم. دستهایتان را می فشارم.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 871 - 3 بهمن 1401