راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

زمینه های مشترک

شورش در ایران

روسیه و قزاقستان

روزنامه پراودا- ویکتور کاژمیاکو،

ترجمه- آزاده اسفندیاری

 

(از فردای شورش در قزاقستان، در ایران نیز هشدارهائی داده شده مبنی بر انباشته شدن مشکلات اجتماعی و سرباز کردن آن بصورت شورشی شبیه قزاقستان. این هشدار را هر دو جناح اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب یا به تعبیری "اصولگرا" داده و حتی ادامه نیز دارد، اما هیچکدام از این دو جناح وارد این حریم نمی شوند که ریشه اساسی آن مشکلاتی که می تواند منجر به شورشی شبیه شورش قزاقستان شود چیست؟ همان نکاتی که در مقاله زیر با اشاره به آن، به دولت روسیه هشدار داده می شود: دره عمیق میان ثروت و فقر و به زبانی دقیق تر، اختلاف فاحش طبقاتی. ایران اکنون در همین باتلاق است و راه چاره آن نیز همان است که در این مقاله و خطاب به دولت روسیه پیشنهاد می شود. م)

ویکتور استفانویچ کاژمیاکو، عضو هیات تحریریه روزنامه پراودا و کاندیدای عضویت کمیته در مرکزی حزب کمونیست روسیه، طی مقاله‌ ای به تشابهات وضعیت اجتماعی قزاقستان و روسیه پرداخته است که ترجمه آن را میخوانید:

زمانی که قاسم توکایف رئیس جمهور قزاقستان زبان به حوادث پیچیده و بحث برانگیز این کشور که در اوائل سال جاری اتفاق افتاد، باز کرد، تاییدی بود بر رویدادها و ناهنجاری‌های اجتماعی در مقیاس وسیع و پیچیده ای که طی سال‌های گذشته روی هم انباشته شده بودند.

رئیس جمهور قزاقستان مستقیم و صراحتاً انگشت روی مطالبی گذاشت که جملگی برای شهروندان این کشور امری بود روشن و قابل لمس. وی به معنای واقعی کلمه از طبقاتی بودن فاحش جامعه این کشور، یعنی نابرابری فزاینده سخن به میان آورد. شاید برای بالاترین شخصیت قدرت کشور قزاقستان، این افشاگری ناخوشآیند بود لذا سیر مخرب حوادث اخیر، وی را برآن داشت تا واقعیت ها را بر زبان بیاورد.

 رئیس جمهور در سخنرانی خود عباراتی را بکار برد که بسیار تند بنظر می رسیدند. یعنی غلتیدن جامعه به سمت دره عمیق فاصله طبقاتی. توکایف، تفاوت بین فقر و ثروت را بدین صورت بیان کرد: 160 خانواده بیشترین ثروت کشور را در این جمهوری در اختیار دارند. در کنار این تجمع ثروت، اکثریت افراد جامعه گرفتار یک زندگی ریاضت کشی و سختی دچارند...

اما راهکار رئیس جمهور، برای برون رفت از مشکل چه بود؟ وی از طریق تلویزیون خطاب به  نمایندگان «خوشبخت ترین» خانواده‌ها در ارتباط با نا متعادل بودن وضعیت اقتصادی- اجتماعی بوجود آمده صحبت کرد و از آن‌ها در خواست کرد تا برای بی‌عدالتی حاکم بر جامعه از ایجاد یک «صندوق عمومی» ویژه، جهت کمک به فقرا و درمانده ها کمک کنند!

آش آنقدر شور بود که حتی آشپز نیز لب به اعتراف گشود و با زبان دیپلماتیک مجبور شد بر ناهنجاری‌های کشور صحه بگذارد. باید تصدیق کرده و اعلام کنم که به گفته رئیس جمهور:« رئیس جمهور سابق، تعداد زیادی از شرکت های بسیار سود آور را در اختیار عده‌ ای ازاطرافیان خود گذاشته بود که طی سال‌های گذشته «این افراد خاص» در ردیف ثروتمند ترین ثروتمندان جهان قرار گرفتند»...

اما وضعیت در روسیه از چه قرار است؟ مشاهده می‌شود که ناهنجاری‌های اجتماعی قزاقستان شباهت‌ های زیادی با وضعیت جامعه ما دارد. به همین مناسبت رهبری روسیه نیز می‌خواهد با معضلات اجتماعی برخورد محتاط آمیزی داشته باشد. اخیراً رئیس جمهور ما در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به سؤالی، نحوه ایجاد صندوقی به نام «حلقه مهربانی» را روایت کرد. موضوع بر می‌گردد به خرید داروهای گرانقیمتی که برای کودکان مبتلا به بیماری‌های خاص هستند و خانواده آن‌ها توان مالی خرید این نوع داروها را ندارند. در آنجا این سوال مطرح شد که چه مرجعی باید به این صندوق کمک مالی برساند؟ رئیس جمهور(با مکث) «معلوم است، کسانی که درآمدشان بیشتر از دیگران است»!

حال یک سؤال اساسی و اجتناب‌ ناپذیر مطرح می شود: تفاوت (کم و یا بیشتر) ابراموویچ ها و پروخوروف های (الیگارش های) روسی با خانواده و اطرافیان رئیس جمهور قبلی قزاقستان در چیست؟ طی 30 سال گذشته ضدیت با گذشته اتحاد شوروی، همیشه این موضوع تکرار می‌شود که نباید پول جیب های دیگران را بشماریم اما باید پرسید، آیا مگر می‌توان منشاء پول و ثروت را ندانست و به حساب نیاورد؟ بگفته لنین: «سوسیالیسم یعنی حسابداری و کنترل». پس در سیستم سرمایه داری وضع به چه شکلی است؟

به یاد بیاوریم که پس از سال 1991به چه نحوی جامعه تقسیم به طبقات شد و تعداد انگشت شماری 

در زمره ابر ثروتمندان در آمدند و انبوه بی شماری از مردم در صف تهیدستان قرار گرفتند و سرانجام به اتفاقات سال 1993 (انحلال اتحاد جماهیر شوروی، توسط یلتسین، شوشکویچ و کراچوک.م) منجر شد. کار به جایی رسید که تعدادی از شهروندان سابق، از آن سوی اقیانوس ها به کشور برگردند و به تازه به دوران رسیده ها بگویند: «ما هم از این خوان یغما سهم داریم».

ضرب المثلی است که می  گوید، به همه چیز عادت می‌کنی و ظاهراً هم همه عادت کرده اند. از سویی دیگر، با کمال تأسف در این سال‌های طولانی و سخت نیز اراده ای از جانب حکومت برای کاهش شکاف بین ثروتمندان و فقرا به میزان قابل توجهی وجود نداشته است.

طی این دوران نا بسامانی و سرگشتگی جامعه، حزب کمونیست روسیه بارها- به اشکال گوناگون-پیشنهاد های علمی و تجربی قابل اجرایی، برای حل معضلات اجتماعی ارائه داده است. از آن جمله افزایش مالیات بر مال و درآمد ثروتمندان، صاحبان املاک، بانکداران و تاجران...اما متاسفانه آنچه روشن است تمامی نظرات و راه حل‌های حزب کمونیست، تا به حال عملاً در بایگانی روی هم انباشته شده اند.

در سال‌های اخیر حادترین معضلات داخلی و خارجی از آن جمله همه گیری کرونا ویروس، مسئله بلاتکلیفی دنباس، اوکراین متجاوز … و بلوک ناتو که سر مرزهای روسیه نشسته است، عملاً از دستور کار خارج شده اند. ضمن اینکه با همه مشکلات و گرفتاری‌های همه جانبه، ثروتمندان کشور ما همچنان با موفقیت و اطمینان بر ثروت خود می افزایند و طبقات زیرین و فقرا هم در حال محکوم به فقیر تر شدن هستند…

اگر صادقانه در نظر بگیریم من نمی‌توانم با اثر بخشی دعوت از ثروتمندان که توسط رهبر کشور همسایه و همینطور تعدادی از جمهوری های سابق اتحاد شوروی و کشور ما اعلام شده است موافق باشم. اساساً این ثروتمندان می‌خواهند و یا می‌توانند «به مردم قزاقستان ادای احترام کنند» و بخشی از ثروت خود را در اختیار نیازمندان بگذارند؟ اگر چنین خصیصه وجود داشت تمرکز ثروتی بوجود نمی آمد. چنانچه اراده ای برای حل معضلات اجتماعی باشد راه اساسی آن برقراری عدالت اجتماعی با سازماندهی مجدد سوسیالیستی امکان‌ پذیر است. در این صورت است که مشکلات بطور جدی قابل حل است و دیگر راه حل ها طفره رفتن از اصلاحات اساسی است.

در کشور ما این استنباط وجود دارد که آش هنوز آنقدر شور نشده است تا آشپز به آن اعتراف کند ضمن این که روند جامعه وقوع آن را بوضوح نشان می دهد. تنش‌های اجتماعی به دلیل بی‌عدالتی و فاصله طبقاتی متراکم می‌شوند و سر انجام به حالت انفجار در خواهند آمد. همانطور که در قزاقستان شاهد بودیم. تجارب تاریخی به معنای واقعی کلمه گویا می‌ باشند و به هزار زبان فریاد زده و خود را نشان داده اند. در هر حال مقامات روسیه خطرناک ترین رویکردی را برای پروراندن و انباشت سرمایه انتخاب کرده‌ اند که خود پایه گذار آن بوده اند: به این مقوله وارد نشوید و در مواجه با آن سکوت کنید و چشم خود را ببندید تا متوجه آن نشوید.

بله، می‌توان وجود آن را نادیده گرفت اما او از دیده ها پنهان نمی شود!



https://gazeta-pravda.ru/issue/12-31215-47-fevralya-2022-goda/skolko-zhe-

eto-chut-bolshe

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 823  - 27 بهمن 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت