راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

آقای خامنه ای

منطق کنونی را

تا پایان

حفظ خواهد کرد؟

 

 

صدا و سیمای جمهوری اسلامی در هفته های اخیر دور تازه ای از گفتگو ها و بحث ها حول سیاست خارجی کشور به راه انداخته که البته یکجانبه است. پیام و سخن اصلی که در این گفتگوها مطرح می شود آن است که در حالیکه جهان و تقریبا همه همسایگان ما از ترکیه و افغانستان و پاکستان گرفته تا عربستان و امارات و کشورهایی که زمانی متحد استراتژیک آمریکا و غرب بوده اند به سیاست "نگاه به شرق" روی آورده اند و سعی در گسترش روابط با چین و روسیه دارند، "اصلاح طلبان" یا به گفته آنان "غربگرایان" ایرانی شیپور را از سر گشادش می دمند و می خواهند ایران را به رویارویی با روسیه و چین و به جنگ با همسایگانش بکشانند. به گفته کارشناسانی که به صدا و سیما دعوت می شوند براثر کارشکنی همین طیف و امید آنها به اروپا و امریکا بود که قرارداد ۲۰ ساله ایران و چین به تاخیر افتاد و ایران نتوانست از دستاوردها و ظرفیت های اقتصادی آن برای سازندگی و ایجاد اشتغال بهره مند شود، همانطور که با تبلیغات ضدروسی می خواهند مانع شوند که بنیه نظامی ایران تقویت شود و بتواند از وزنه آن کشور در مذاکرات اتمی بسود گرفتن امتیاز از آمریکا و غرب بهره گیرد. 

تصور اینکه این سخنان در اکثریت مردم بی اثر است خودفریبی است چون اتفاقا آنچه مردم از طیف موسوم به اصلاح طلب می بینند و می شنوند در تایید همین تبلیغات است. سمت و سوی تبلیغات حکومتی بتدریج معرفی اصلاح طلبان بعنوان گروهی است، که خواهان گره زدن سرنوشت ایران به غربی هاست و  بدنبال منافع غرب در منطقه و مخالف منافع ملی است.

آنچه باد در بادبان این تبلیغات صدا و سیما انداخته و خواهد انداخت افزایش روزافزون قدرت اقتصادی چین و وابستگی غرب به آن کشور و بالا گرفتن توان و ایستادگی نظامی روسیه دربرابر قدرت نظامی غرب است. در تایید این گرایش کافیست به یاد آوریم که دونالد ترامپ دوران ریاست جمهوری خود را با هدف مهار اقتصادی چین آغاز کرد و با افزایش تجارت آمریکا و چین و تحکیم وابستگی آمریکا به چین خاتمه داد. از سوی دیگر آنچه امروز در اوکراین می گذارد و ایستادگی روسیه ی تنها دربرابر کل ناتو از آمریکا گرفته تا اروپای غربی و شرقی نیز نشان از یک توازن سیاسی و نظامی تازه دارد که آغاز پایان ناتو را رقم می زند. طیفی از اصلاح طلبان، بدلیل علائق طبقاتی یا تنگ نظری های ایدئولوژیک، چین ستیزی و روسیه ستیزی خود را بر روی یقین به پیروزی غرب در این مصاف استوار کرده بود. آنها گمان می کردند که با کشاندن ایران به سمت غرب و اروپا و آمریکا، هم منافع طبقاتی سرمایه داری خود را تامین می کنند و هم منافع ملی ایران را.

 برتری آیت الله خامنه ای بر این طیف از طرفداران اصلاحات آن بود که او شالوده محاسبات خود را بر روی افول غرب گذاشت، افولی که به آن شکل و آن سرعت و آن تخیلاتی که ایشان همراهش می کرد و می کند نیست ولی واقعی و متداوم است. از جمله همین احساس برتری بود که به او جسارت داد کل اصلاح طلبان را از دایره انتخابات حذف کند چون آنها را از نظر داخلی بدون برنامه و امکان پیوند با توده های مردم و از نظر جهانی فاقد آینده می دید. نقطه ضعف آیت الله خامنه ای در آن بود و هست که تا انتهای منطق خود پیش نمی رود. اگر واقعا معتقد است که آمریکا در حال افول است چرا از برقراری رابطه با آن وحشت دارد؟ در اینجاست که یک عامل دیگر وارد می شود یعنی نیاز وی به دشمن سازی برای حفظ "اقتدارگرایی". انگیزه های ناسالم و غیرمردمی که در پشت رهیافت افول غرب وجود دارد مانع از آن می شود که این رهیافت به یک درک ملی و عمومی و به مبنای یک سیاست داخلی و خارجی مورد پشتیبانی ملی تبدیل شود، برعکس به تفرقه و ابهام و سردرگمی در جامعه و میان مردم دامن می زند.

 اصلاح طلبان هم نشان داده اند که قادر نیستند دربرابر راهبرد آیت الله خامنه ای یک راهبرد اصولی را در پیش بگیرند. آنها به شکل واکنشی به دنبال او کشیده می شوند و دربرابر نگاه به شرق او، ضدیت با شرق را تبلیغ می کند و گمان می کنند بدینگونه در حال مبارزه با "اقتدارگرایی" هستند. ضمن اینکه طیفی از اصلاح طلبان نتوانسته و بدلیل گرایش های ذهنی و طبقاتی نمی توانند خود را با چرخش در شرایط جهانی که کاملا اشکار شده هماهنگ کند. نتیجه اینکه حملاتی که امروز بخشی از طیف اصلاح طلب به روسیه و چین می کند دیگر نه برآمده از یقین به پیروزی بلکه حاصل وحشت از شکست است و بیشتر از سر لجاجت و ناتوانی در نواندیشی است تا ارزیابی خونسردانه از اوضاع.

در این شرایط اگر هسته معقول و سالم اصلاح طلب نتواند حساب خود را از این جریان پندارگرای چین ستیز و روسیه ستیز جدا کند و توجه عمده خود را به پیوند با مردم و حل مسائل داخلی با بهره گیری از همه ظرفیت های جهانی معطوف کند یقینا آینده ای تاریک خواهد داشت، واقعه ای که بی گمان به زیان مردم ایران و پیشرفت و ترقی کشور خواهد بود.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 817  - 15 دیماه 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت