راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شرحی که شاملو درباره

3 شعر معروف خود نوشته!

 

 

شاملو در پایان مجموعه شعری که در کتاب "هوای تازه" جمع آوری کرده، درباره برخی از شعرهای این کتاب توضیحاتی نوشته است. بویژه درباره چند شعر بسیار معروف خود. یکی از این شعرها در سالهای پیش از انقلاب 57 با نام "نازلی" منتشر شد. نازلی نامی بود که شاملو برای وارطان سالاخانیان انتخاب کرده بود تا بتواند آن شعر را منتشر کند. به این دلیل که وارطان از معروف ترین زندانیان زیر شکنجه کشته شده دوران پس از کودتای 28 مرداد بود و حکومت اجازه نمی داد نام او بر سر زبانها بیفتد. بویژه از سوی شاملو که شعرش بازتاب وسیعی در میان نسل جوان و روشنفکران کشور داشت. او در شرحی که درباره شعر نازلی و یا "وارطان" می نویسد، از کوچک شوشتری نیز نام می آورد که او نیز از قربانیان زیر شکنجه فرمانداری نظامی پس از کودتای 28 مرداد بود. شاملو می نویسد:

1- "وارتان سالاخانیان" پس از کودتای 28 مرداد 1332 گرفتار شد. همراه مبارز (توده ای) دیگری بنام کوچک شوشتری که زیر شکنجه ای ددمنشانه به قتل رسید. بازجویان جای سالمی در بدن آن ها باقی نگذاشته بودند و به همین دلیل، برای "ایز" گم کردن جنازه این هر دو را به رودخانه جاجرود افکندند. وارتان (پس از کودتا) یک بار شکنجه ئی جهنمی را تحمل کرده و به چند سال زندان محکوم شده بود، منتها بار دیگر، زمانی که یکی از افراد حزب توه در پرونده خود او را معرفی کرده بود، دوباره  برای بازجوئی از زندان قصر احضارش کردند. من او را پیش از بازجوئی دوم  در زندان موقت دیدم. در صورتش داغ های شیار وار پوست کنده شده به وضوح نمایان بود. در شکنجه های طولانی بازجوئی مجدد بود که وارتان در پاسخ به سئوال های بازجوئی لجوجانه لب از لب وا نکرد و حتی زیر شکنجه هائی چون کشیدن ناخن، انگشتها و ساعات متمادی تحمل دستبند قپانی و شکستن استخوان های دست و پایش حتی ناله ای نکرد. شعر، نخست "مرگ نازلی" نام گرفت تا از سد سانسو بگذرد اما این عنوان شعر را به تمامی وارتان ها تعمیم داد و از صورت حماسه یک مبارز بخصوص در آورد.

2- اما درباره شعر "ساعت اعدام". این شعر "درقفل در کلیدی چرخید" درباره اعدام سرهنگ سیامک که با 9 تن دیگر از نخستین گروه سازمان نظامی حزب توده ایران اعدام شد ابتدا با عنوان :"مرگ در لحظه" چاپ شد.

3- شعر "از عموهایت". این شعر را خطاب به پسرم که در آن هنگام هشت ساله بود نوشتم. درباره  اعدام مبارزان سازمان نظامی عموما ومرتضی کیوان خصوصا. مرتضی نزدیک ترین دوست من بود. انسانی والا با خلقیاتی کم نظیر و هوشمندی شگفت انگیز. قتل نابهنگامش هرگز برای من کهنه نشد و حتی اکنون  که این را می نویسم (دوم خرداد 67) پس از 35 سال هنوز غمش چنان در دلم تازه است که انگار خبرش را دمی پیش شنیده ام.

(آیدا همسر شاملو پس از خاموشی ابدی شاملو در مصاحبه ای گفت: شبهای آخر نمی توانست بخوابد. در آخرین شب رفتم بربالینش و گفتم :احمد! چشمهایت را ببند و سعی کن کمی بخوابی. گفت:آیدا نمی توانم. انگار مرتضی مقابلم است. دارم با او حرف می زنم....")

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 817  - 15 دیماه 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت