سرمقاله 819 مخالفان گردش به شرق کیستند و به چه دلیل مخالف آن هستند؟ |
هفته گذشته عبدالهیان وزیر امور خارجه پس از بازگشت از سفر به چین آغاز اجرایی شدن قرارداد 25 ساله میان ایران و چین را اعلام کرد. این اعلام، سروصدای نمایندگان سرمایه داری تجاری ایران را در آورد تا جایی که پدرام سلطانی معاون سابق اتاق بازرگانی، دستگاه هدایت سرمایه داری تجاری ایران، آن را به معنای به فروش گذاشتن 1.648.000 کیلومترمربع خاک ایران معرفی کرد. البته سرمایه داری تجاری ایران مخالف رابطه تجاری با چین نیست، مخالف قرارداد بلندمدت و دولتی با چین است. آنها می گویند دلارهای نفت و گاز و پتروشیمی را به ما بدهید تا ما با آن از هر کجا که خواستیم، هرچه خواستیم وارد کنیم. و این هم فقط محدود به چین نیست. همین مسئله را با دیگر همسایگان ما از روسیه گرفته تا ترکیه و عراق و حتی عربستان و امارات و حتی کشورهای غربی و اروپایی دارند. منتهی کشورهای غربی و اروپایی با آنها همنظر هستند و حاضر به بستن قراردادهای بلندمدت با ایران که چارچوبی برای مناسبات دو طرف ایجاد کند نیستند، قراردادهایی که مثلا آنها را ناگزیر کند که دربرابر خرید مواد خام از ایران به کشور ما واحدهای صنعتی تحویل دهند؛ یا بازارهای خود را دربرابر برخی کالای ساخته شده ما باز کنند؛ یا مجبور به انتقال تکنولوژی باشند. این همسویی و همنظری میان منافع کشورهای غربی و سرمایه داری تجاری ایرانی که هر دو خواهان صدور مواد خام و نیم ساخته از ایران و واردات کالای ساخته شده غربی هستند موجب همبستگی و دلبستگی سرمایه داری تجاری ایرانی با کشورهای اروپایی شده واگرنه عاشق چشم و ابروی اروپایی ها نیستند. در رابطه با چین نیز اینها خود کسانی هستند که طی دهه های گذشته با واردات از چین ثروت های بسیار اندوختند و ارز حاصل از آن را به اروپا و آمریکا و کانادا منتقل کردند ولی اکنون که نوبت قرارداد درازمدت میان دو دولت شده و بحث بر سر سرمایه گذاری بر روی زیرساخت ها و تولید صنعتی و مشخص کردن چارچوب واردات و صادرات میان ایران و چین شده ناگهان یادشان افتاده که ایران دارد به چین فروخته می شود! واقعیت این است که جهان امروز به دو بخش تقسیم شده است. یک بخش کشورهای غرب هستند که خود با بحران دست و پنجه نرم می کنند. آنها فروشندهاند وخریدار کالاهای ساخته شده ما نیستند. فروش قطعات صنایع به ایران برای آنان تحریم است ولی فروش پورشه و بی.ام.و. تحریم نیست. بخش دیگر کشورهایی هستند که نمی خواهند فقط صادرکننده معادن و منابع و مواد خام و ویرانگر طبیعت خود و سرمایه نسل های آینده باشند. کشورما اگر بخواهد در این گروه دوم باشد – که باید بخواهد و باید باشد - و در مسیر تولید صنعتی پیش برود چاره ای ندارد جز آنکه با کشورهایی که حاضرند با ما مناسبات بلندمدت برقرار کنند وارد رابطه شود. بنابراین بهترین گزینه برای ایران آن است که در روابط خود بخصوص با کشورهایی نظیر چین که امروز بزرگترین تولیدکننده جهان است به قراردادهای درازمدت متکی شود هرچند سرمایه داری تجاری ایرانی مدافع این نوع مناسبات نیست. خوشبختانه دولت چین نیز در چارچوب طرح جاده نوین ابریشم خواهان چنین قراردادها و مشارکت هایی است که ما باید بکوشیم در آنها حداکثر منافع ملی خود را لحاظ کنیم. همین وضع درباره قراردادها و مبادلات نظامی با روسیه وجود دارد. در کنار آنها گسترش روابط اقتصادی با همسایگان کشورمان اعم از ترکیه، عراق، افغانستان، آذربایجان، و کشورهای حاشیه دریای خزر و کشورهای عربی خلیج فارس هم یک الویت است. سیاست دوستی و صلح و ثبات در این شرایط بیان یک مبارزه است ولو آنکه در ظاهر به شکل یک سازش خود را نشان دهد. فضای کشور را باید در جهت آرامش و ثبات و روابط مناسب و آرام و متقابلا سودمند با جهان به پیش برد!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 819 - 29 دیماه 1400