سناریو سازان در ج. اسلامی در اندیشه تکرار فاجعه دهه ۶۰ |
در حاکمیت کسانی هستند که خیال تکرار فجایع دهه ۶۰ را در سر دارند. این گروه تلاش می کنند با الگوسازی، اعتراضات اخیر را که عمدتا جوانان در آن حضور داشتند ادامه اقدامات ماجراجویانه و خونین مجاهدین خلق در آغاز دهه ۶۰ تبلیغ کنند و خواه نا خواه بدنبال همان واکنش جنایتکارانه حکومتی نیز هستند. آنها پس از اعلام قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی دست به انفجار و ترور زدند و حکومت دست به اعدام های گسترده جوانان کم سن و سالی که در خیابانها و یا در خانه های تیمی دستگیر میشدند. آنها که خواب دهه ۶۰ در حکومت می بینند میگویند که وقتی مجاهدین دستگیر شده در دهه ۶۰ را از زندان آزاد کردیم آنها رفتند و به عملیات مرصاد مجاهدین برای حمله به کرمانشاه پیوستند با این تصور که به کمک ارتش صدام حسین تهران را فتح میکنند، بنابراین آن اشتباه را اکنون نباید تکرار کرد. معنای این حرف اینست که انبوه جوانان و نوجوانانی را که در اعتراضات اخیر دستگیر شدهاند باید در زندان نگهداشت و حتی اگر موقعیتی فراهم شد بسیاری از آنها را از دم تیغ گذراند. حتی میتوان حدس زد که آتش گرفتن زندان اوین که در آن چند زندانی کشته شدند نیز در راستای اجرای همین اندیشه بود که در نیمه راه جلوی آن را گرفتند. مهدی هاشمی فرزند هاشمی رفسنجانی را دو روز پیش از آتش زدن اوین به مرخصی فرستادند تا درجریان این حریق کشته نشود. همین یک نشانه کافی است تا آن آتشسوزی را طرح همان کسانی دانست که اکنون هم با اعدامها و نگهداری معترضان و زندانیان سیاسی در زندان ها منتظر فراهم آمدن شرایط تکرار قتل عام دهه ۶۰ اند. بخشی از حاکمیت برای حفظ و تقویت موقعیت خود دنبال این شبیهسازی است و هیچ تمایلی به پایان آن ندارد. آیا آن سناریوی دهه ۶۰ را می توان اکنون تکرار کرد؟ پاسخ منطقی و واقعی به این سئوال قطعا منفی است. به چند دلیل ساده: اولا آن دوران بکلی سپری شده و به یمن فضای مجازی تکرار شدنی و پنهان کردنی هم نیست. زمان از روی آن دوران عبور کرده است. دوم سازمان مجاهدین که تماما در خارج از کشور فعال است پیاده نظامش که با پرچم در اروپا و امریکا اینسو و آنسو تظاهرات می کنند اغلب پناهجویانی هستند که برای گرفتن پناهنگی خود را به سازمان مذکور چسبانده اند و اشتباه محض است اگر تصور کنیم باورهای مذهبی و چسبندگی آنها به این سازمان مانند دهه ۶۰ است. سوم اگر مذهب در میان جوانان داخل کشور پایگاهی داشت که خود حکومت مذهبی است و این جوانان قاعدتا باید به حکومت می پیوستند و از رانت آن هم بهره می بردند چنان که بسیج و لباس شخصی ها می برند. درحالیکه میدانیم نسل جوان و نوجوان کنونی با مذهب بیگانه است. یگانه نقش سازمان مجاهدین در خارج از کشور تحریک این جوانان برای ماجراجویی است مانند کوکتل مولوتف پرت کردن، به برخی مساجد و به پایگانهای بسیح حمله کردن و از این دست اقدامات که اندکی شباهت به اقدامات مشابه در دهه ۶۰ دارد. نسل دهه ۶۰ مجاهدین هم در چند ده سال گذشته در اروپا و امریکا تحصیل کرده اند و در دانشگاهها، پژوهشکده ها و برخی تلویزیونها (علاوه بر تلویزیون مجاهدین) فعال هستند، آنهم نه مستقیما بنام مجاهدین بلکه بنام کارشناس و تحلیلگر و این نوع سمتها و عنوانها. تلویزیون ایران اینترنشنال از همین گروه بسیار استفاده میکند. از طریق همین افراد، سازمان مذکور با محافل بین المللی پل ارتباطی برقرار کرده و سر از نهادهای بینالمللی در می آورد و حمله به ایران را توصیه می کنند. آن نقش تحریک و تشویق به ماجراجوئی در داخل کشور را همین افراد برعهده دارند و جوانان کم سن و سال را گوشت دم توپ کرده اند و جنبش اعتراضی و مطالباتی را از مسیر واقعی خود منحرف میکنند. این سئوال میتواند مطرح باشد که آن اطلاعات اتمی و نظامی که اسرائیل به آن دست مییابد و یا در ترورهائی که انجام شده مجاهدین نقش نفوذی دارند؟ به این سئوال هم قاطعانه میتوان پاسخ منفی داد. حتی در حوادث مهم انفجاری و ترورهای مهم پس از انقلاب هم که مجاهدین آنها را برای قدرت نمائی به ریش گرفت، نقش اصلی را شبکه های مخفی اسرائیلی و انگلیسی برعهده داشتند و حداکثر، مجاهدین عامل آنها شدند. اکنون هم در به همان پاشنه می چرخد. شبکههای نفوذی اسرائیل و امریکا و انگلیس در ایران عمل می کنند. مسئله به همین سادگی است و هیچ نیازی به صغرا و کبراهای پیچیده نیست. بنابراین آن جوانان و نوجوانانی که دستگیر شدهاند مانند بسیاری از زندانیان سیاسی و مدنی باید آزاد شوند. حکومت اگر عقل داشته باشد خانواده این جوانان و نو جوانان را به یک سالن بزرگ دعوت کرده و این دستگیرشدگان را تحویل خانوادههایشان میدهد با این توصیه که مواظب باشید آنها دست به ماجراجوئی نزنند و بروند به درس و تحصیلشان برسند! چنین درایتی در حاکمیت پیدا میشود؟
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 865 - 21 دیماه 1401