راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کج راهه انقلاب

از انقلاب فرهنگی

آغاز شد!

  

هیچ رویداد و پدیده منفی مهمی را در جمهوری اسلامی نمی توانید پیدا کنید که جرقه های اولیه آن در سالهای نخست پس از انقلاب بهمن 57 زده نشده باشد. حزب توده ایران نه ادعای پیامبری دارد و نه مدعی پیشگوئی و آگاهی از عالم غیب، اما کافی است به اسناد منتشر شده در آثار حزبی سالهای اول انقلاب مراجعه شود تا دیده شود که رهبری وقت حزب توده ایران آینده این جرقه ها و تبدیل آنها به حریقی که دامن انقلاب را خواهد گرفت دیده و اعلام کرده است. از جمله این جرقه ها، پدیده فساد اقتصادی است که بسرعت در تمام رگ و پی نظام رسوخ کرد.

این فاجعه در عین حال که اگر آزادی ها و بویژه آزادی احزاب ومطبوعات محدود و مسدود و سرکوب نشده بود نمی توانست چنین دامنه گرفته و خیمه نظام را در بر گیرد، به آن دورانی باز میگردد که پس از بستن و تعطیل کردن دانشگاه ها، خواستند آنها را بازگشائی کنند و حکومت "گزینش" را از میان دانشجویان و حتی استادان آغاز کرد. عده ای از دانشجویان از تحصیل محروم شدند و شماری از استادان از تدریس، و این آغازی بود که بعدها به ادارات دولتی رسوخ کرد و بدنبال آن، گریبان اعضای مذهبی کابینه های دولت ها را هم گرفت و رسید به گزینش نامزد از میان نامزدهای نمایندگی مجلس ها. اصطلاح "خودی" و "غیرخودی" از دل همین گزینش ها بیرون آمد. مرز خودی و غیر خودی ثابت نماند و خودی ها بتدریج تبدیل شدند به "نیمه خودی" ها و سپس تئوری من درآوردی "ریزش و رویش نیروهای انقلاب" مطرح شد. یعنی کنار زدن کادرهای انقلاب 57 و جایگزین کردن آنها با کادرهائی که پس از انقلاب، رویش انقلابی کرده و جای ریزش کرده های انقلاب را گرفتند. ادامه این فاجعه که موجب محروم کردن کشور و انقلاب از نیروهای کار آمد با اندیشه های مختلف مذهبی و غیر مذهبی برای ساختن کشور بود، رسید به تشکیل یک اداره گزینش در هر سازمان و دانشگاه و تشکیلات اداری و دولتی، اما باز هم این چرخ متوقف نماند و برای نخستین بار در تاریخ اداری، تولیدی و دولتی ایران، در هر سازمان و کارخانه و تشکیلات دولتی و نهاد علمی و دانشگاهی یک شعبه سازمان اطلاعات با نام "حراست" تشکیل شد که بهانه آن نیز دفاع از خودی ها و نگهداشتن خط  "گزینش" است. فساد و اختلاس و رشوه و دزدی حکومتی در همین لانه تخم ریزی کرد. در لانه گزینش، حراست، سرکوب احزاب و سانسور و کنترل مطبوعات. این معیار 3- 4 سال اول تاسیس جمهوری اسلامی که هر کس ریش دارد مسلمان است و گوشت تن حکومت.  حزب توده ایران بارها نسبت به این مسیر و سرانجام تلخ آن هشدار داد که در مطبوعات و انتشارات حزب ثبت تاریخ است. خودی و غیر خودی، مکتبی و غیر مکتبی و ... رسید به آنجا که هر کس مهر بر پیشانی دارد (تقریبا اکثر رهبران جبهه پایداری این مهر را بر پیشانی دارند) گوشت تن حکومت است! که تازه ترین گوشت "علیرضااکبری" معاون وزیردفاع وقت "شمخانی" و مشاور رئیس شورای عالی امنیت ملی (بازهم شمخانی) بود که به جرم جاسوسی برای انگلستان هفته گذشته اعدام شد.

این فساد نهادینه شده در حاکمیت، کرمی است که از درون میوه گندیده خود حکومت بیرون آمد و نه از بیرون حاکمیت، زیرا گزینش ها و حراست ها که مانع ورود غیر خودی ها و حتی نیمه خودی ها به درون پوسته حکومتی بوده اند. برای بیرون کشیدن درشکه در گِل فساد و رشوه و اختلاس نشسته هیچ راه حلی جز بازگرداندن آزادی ها به جامعه، برداشتن سدهای حکومتی از برابر احزاب سیاسی، بویژه دگراندیش و ورود مطبوعات دگراندیش  به صحنه  و تبدیل صدا و سیما به صدا و سیمای اکثریت مردم نیست. حراست ها و ادارات گزینش خود لانه فساد اند. نهادهای بی کنترلی که زیر مجموعه سپاه به حساب می آیند، لانه فساد اند، آن که هنوز از خودی و غیر خودی دفاع می کند، از ادامه فسادی دفاع می کند که تا ریشه دندان های حکومت رسوخ کرده است. ادامه این وضع، حاکمیت مافیاهای اقتصادی بر کشور را ممکن کرده و می رود تا کشور را به کام جنگ داخلی و تکه پاره کردن آن بکشاند. همین فساد و قدرت مافیاهای اقتصادی است که با کنترل تقریبا تمام رسانه های داخل کشور علیه "نگاه به شرق" بسیج شده و اگر ضروری بداند، برای دفاع از پیوند با غرب، دست به ترور و انفجار خواهد زد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 867  - 5 بهمن 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت