گرد همآئی بزرگ "چپ" در برزیل! تلویزیون حزب کمونیست روسیه ترجمه- آزاده اسفندیاری |
23 ژانویه، در شهر« پورتو آلگره» برزیل، «گرد همایی اجتماعی جهانی»، کار خود را آغاز کرد. بسیاری از سیاستمداران، نمایندگان چپ و نیروهای ضد جهانی شدن در این گردهمایی گسترده بین المللی حضور بهم رساندند. تشکلی که عملاً «ضد داووس» نام گرفته است. طی روزهای اجلاسیه، بخش های مهم این شهر معروف برزیل، به مکان هایی برای گفتگو تبدیل شده است. بحث ها عمدتا در باره مسائل و موضوعاتی مانند توسعه مدرن اقتصادی و اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. در این رویداد بینالمللی نمایندگان چپ، احزاب کمونیستی و کارگری، سازمان ها و جنبش های ضد سرمایه داری و ضد جهانی شدن، شرکت دارند. به همین مناسبت، هیات هایی از آمریکای لاتین، اروپا، آسیا و آفریقا، برای حضور در این اجلاس، وارد برزیل شدند. در همین رابطه، روز 26 ژانویه گنادی زیوگانف، رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه، از طرف کمونیست های این کشور، از طریق کنفرانس ویدئویی در این گردهمآیی شرکت کرد و در سخنانی گفت:
«بشریت وارد یک دوره از تحولات بزرگ جهانی شده است. سیر شتابنده حوادث، الزاماً چهره جهان را تغییر خواهد داد. تحولات جامع هستند و همه کشورها و قاره ها را تحت تأثیر قرار میدهد. این تغییرات، اقتصاد و سیاست، جمعیت شناسی و روابط بین الملل، حوزه فناوری و دنیای معنوی انسانها را در بر خواهد گرفت. با اطمینان میتوان گفت، علت بی ثباتی دنیای امروز، بحران های سرمایه داری است. حتی پیش از این نیز مارکس و انگلس، ناگزیر بودن بحران های سیستمی را به اثبات رساندند. این در حالی است که بحران کنونی فرا گیرتر وعظیم تر از گذشته اند. برای درک منشأ آن، باید به 30 سال پیش باز گردیم. نابودی اتحاد جماهیر شوروی برای امپریالیست ها، تبدیل به «بهشت نوینی» شد. سرمایه فرصت های عظیمی را به دست آورد. بازارها و منابع مواد خام به طور چشمگیری در دسترس آنها قرار گرفت. فرار مغزها از اتحاد جماهیر شوروی سابق، قدرت و توانایی شرکت های غربی را افزایش داد و چندین برابر کرد. «هدیه تاریخی» خائنان به سوسیالیسم، منجر به کاهش موقت تضادهای سرمایه داری گردید. نابودی اتحاد جماهیر شوروی، نیروی سیستم انگلی نظام اجتماعی مسلط در جهان را به شدت افزایش داد. در اوایل قرن بیستم، ولادیمیر ایلیچ لنین نوشت: «امپریالیسم به معنی انباشت وسیعی از سرمایه پولی در چند کشور است که به رشد فوقالعاده قشری از مردم می انجامد که به طور کامل از مشارکت در هر بنگاهی جدا شدهاند... که شغلشان بیکاری است». در سال 2008، تقلب در مقیاس جهانی به این واقعیت تبدیل شد که حباب وام مسکن و مالی ترکید. جهان در ورطه یک بحران جدید فرو رفت. در آغاز قرن بیستم، بحران مشابهی منجر به جنگ جهانی اول شد. متعاقب این وضعیت، انقلاب سوسیالیستی اکتبر روسیه را نجات داد. یعنی یک ششم خاک کره زمین از اردوگاه بورژوازی بیرون کشیده شد. ما اخیرا صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را جشن گرفتیم. اولین دولت کارگری و دهقانی جهان، که تجربه بزرگی از ساختن بر اساس عدالت اجتماعی و انترناسیونالیسم بود. در سال 1941، خلق های شوروی به رهبری حزب کمونیست، علیه بربریت فاشیسم هیتلری اسلحه به دست گرفتند که این جنگ به بهای جان 27 میلیون نفر از افراد میهن شوروی ما تمام شد. آنها نه تنها برای دفاع از حق توسعه آزاد خود، بلکه برای دفاع از کل بشریت مبارزه و جنگیدند. اتحاد شوروی سهم تعیین کننده ای در نجات جهان از طاعون قهوه ای (فاشیسم) داشت. متعاقب این پیروزی زحمتکشان همه کشورهای جهان به تجربه دریافتند که می توان از قید زنجیرهای ظلم و ستم رهایی یافت. جنبش های ضد استعماری کشورها و قاره ها را در نوردیدند. قدرت خلق در کشورهای اروپای شرقی، چین، ویتنام، جمهوری دموکراتیک خلق کره، لائوس، کوبا و سایر کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین حاکمیت یافت. پس از جنگ اول جهانی بورژوازی سه روش را برای حفظ سلطه خویش بکار گرفت: روش اول، پر و بال دادن به فاشیسم بود. رژیم های هیتلر، موسولینی، فرانکو، هورتی و میلیتاریست های ژاپنی برآمده از سیستم ارتجاع سرمایه داری بودند. طبقات حاکم در ایالات متحده و بریتانیا، مدت ها قبل از به قدرت رسیدن نازی ها، از آنها حمایت مالی می کردند. آنها بودند که به هیتلر اجازه دادند تا شرایط معاهده «ورسای» را نقض کند و به استحکام «رایش سوم» بپردازد (قرارداد صلح ورسای مهم ترین پیمان صلح جهانی بود که از یک طرف امپراتوری آلمان و از طرف دیگر بریتانیا، ایالات متحده، ایتالیا و ژاپن در سال 1919 درکاخ ورسای فرانسه امضا کردند). روش دوم، دادن امتیازهای اجتماعی به زحمکشان در سیستم سرمایه بود. به همین منظور، در شرایط رشد جنبش کارگری و کمونیستی امتیازاتی به زحمتکشان داده شد. «جامعه رفاه»، «سوسیالیسم اسکاندیناوی». همه راههای دزدی ها را بورژوازی برای تضعیف مبارزه طبقاتی و حفظ سلطه خود، مورد استفاده قرار داد. به محض ناپدید شدن «تهدید سرخ»، سرمایه شروع به برداشتن تکه تکه «هدایای اجتماعی» از سهم کارگران کرد.
روش
سوم،
توسل به نئولیبرالیسم
بود.
صندوق بین المللی پول و دیگر«تار
عنکبوت های مالی»
غرب
با بدهکار کردن
بسیاری از کشورها،
آنها را
غارت کردند.
با
از بین بردن کارکردهای اجتماعی دولت،
طبقاتی شدن
جامعه
تشدید
شد.
کافی است به
کلان
شهرهای مدرن
نظری انداخته شود
و محله
های
فقیر نشین
همراه با
فقر وحشتناک
را با
محله های
مدرن و امروزی
ثروتمندان
مقایسه کنید. همه گیری ویروس کرونا، تاریک ترین لایه های سیستم بورژوایی را عیان کرد. مراقبت های بهداشتی که در اثر اصلاحات لیبرالی ضعیف شده بود، میلیون ها نفر را حتی در کشورهای ثروتمند غرب به مرگ محکوم کرد. دولتها با توجه به فقر کارگران«خردههای سفره ارباب» را در قالب پرداختهای موقت به آنها دادند و این در حالی بود که شرکتها دسته دسته کارگران را اخراج میکردند و دستمزد زحمتکشان را کاهش میدادند.
استعمار نو در
«ناسیونالیسم
واکسنی»
به اوج خود رسید.
دولت های غربی
داروها را درانبارهای
خود ذخیره کردند،
اما میلیاردها نفر
انسان
را در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین به حال خود رها
ساختند.
در دو سال اول همه گیری،
40
نفر
میلیاردر
تازه وارد
دلاری،
در صنعت داروسازی ظاهر شدند.
در حال حاضر،
10
نفر از ثروتمندترین افراد روی کره زمین،
40 درصد
دارایی
کل بشریت
را در اختیار دارند.
غنای کاست بازرگانان
و واسطه ها
با مشکلات و رنج های زحمتکشان
جهان
تامین می شود.
اعترافات
خانم
مرکل و دیگر مقامات بازنشسته غربی،
تأیید کرد که آنها در سال
2014
زمانی
را برای
خریدن وقت جهت تسلیح و
حمایت از دولت باندرا
می خواستند.
درست مانند
100
سال پیش، سرمایه از فاشیسم، شوونیسم،
تعصب های
ملی و مذهبی
برای
جدا کردن و اختلاف بین
زحمتکشان استفاده می کند.
سرمایه جهانی در حال افزایش فشار بر روسیه، ایران و سایر کشورها است.
غرب با آرزوی حفظ جهان تک قطبی و سلطه
بر
آن،
«سیاست
چماق»
را ادامه می دهد.
«ژاندارم
جهانی»
در یوگسلاوی، عراق، افغانستان، لیبی و سوریه مداخلات
نظامی
انجام داد.
صدور
«انقلاب
های رنگی»
و دیگر روش های استعمار نو عملی شده است.
لازم میدانم تا
از طرف کمونیست های روسیه
احترام و همبستگی عمیق خود را با مردم ونزوئلا، نیکاراگوئه، بلاروس که
اجازه سرنگونی دولت
های
مردمی
خود
را ندادند،
ابراز
کنم.
هدف عملیات نظامی ویژه روسیه،
غیرنظامی کردن اوکراین است.
مبارزه با مرکز نازیسم در اروپا بخشی از مبارزه برای نظم جهانی عادلانه تر
و امن تر شده است.
پیروزی روسیه
در این امر،
به تغییر توازن قدرت در
جهان،
به نفع دموکراسی و پیشرفت
خلق ها
کمک خواهد کرد.
به افول جهانی گرایی، شکست نیروهای فاشیسم و
امپریالیسم
کمک خواهد کرد.
ما از همه نیروهای سیاسی، از همه افراد دارای حسن نیت که از روسیه در
مبارزه ضد فاشیستی حمایت می کنند سپاسگزاریم!
تاریخ قرن بیستم نشان می دهد که برای کمونیست های مسلح به ایده های
مارکسیسم-لنینیسم،
هیچ چیز غیرممکن نیست.
وقتی نیروهای چپ متحد
می
شوند،
انواع مشکلات و موانع از هر طرف، سر راه آنها نمایان می شود.
آنچه اهمیت دارد جستوی راه حل و کوشش جمعی برای مبارزه است.
وظیفه ما ایجاد دنیایی جدید، جهانی برای انسان
زحمتکش،
جهانی بدون گرسنگی، فقر و رنج
است. بحثهای همگانی و مشترک درباره مشکلات مبرم، دیدگاه های مشترک را شکل می دهد، همبستگی را تقویت می کند و در مبارزه برای جهانی بهتر ما را متحد می کند. من از طرف کمونیست های روسیه صمیمانه به همه شرکت کنندگان در این گردهمایی سلام و درود می فرستم! پرچم ما به رنگ سرخ است! سرود ما بین المللی است! باد تاریخ در بادبان ما می وزد! پیروزی از آن ما خواهد بود!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 868 - 12 بهمن 1401