نگاهی دوباره به پرسش و پاسخ ها مخالفان حزب توده ایران از چه چیز ناراحتند؟ |
هیچ حادثه ای در جمهوری اسلامی روی نمی دهد که ریشه در گذشته نداشته باشد و هیچ فردی در حاکمیت نیست که از گذشته خود جدا باشد. حزب توده ایران با این مسئله آشناست و خط مشی سیاسی خود را مطابق آن دنبال می کند. آنچه را می خوانید از پرسش و پاسخ 26 بهمن ماه 1360 دبیر اول وقت حزب، زنده یاد کیانوری که پس از بسته شدن دفتر حزب توده ایران در خیابان 16 آذر تهران در خانه توده ای ها برپا می شد استخراج کرده ایم.
پرسش: مطالبی را که آقای توکلی سخنگوی دولت (که اکنون سکته مغزی کرده و نیمه علیل خانه نشین است- راه توده) علیه حزب توده ایران عنوان کرده است چگونه باید تلقی کرد؟ پاسخ: البته اگر ایشان سخنگوی دولت نبودند، کسی به این فحاشی و توهین ایشان اعتنایی نمیکرد. ولی ظاهرا ایشان فراموش کرده اند که در مقام سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران وظایفی دارند که کمی با ویژگیهای یک فرد بد دهن و غیر مسئول باید تفاوت داشته باشد. بنظر می رسدایشان به این "باید" اصلا توجهی ندارد. به خاطر ناراحتی بعضی از دوستان ما از آن گفتار و طرز بیان آقای توکلی و در باره محتوای گفتار ایشان، من چند نکته را یادآوری میکنم: در باره طرز بیان آقای توکلی، من یک پاسخ دارم و یک توصیه، پاسخ من این است که: حزب ما با این گونه افتراها و فحاشیها چهل سال است که روبروست و عادت کرده است. شکل ظاهری و محتوای آنها هم همه اش یکی است: "حزب توده نوکر روس هاست، وابسته است به روس ها، خائن است. بلند شوید بروید روسیه. از آن جا آمده اند" - لاطائلاتی که صدها و هزارها بار صفحات روزنامهها و کتابهای ارتجاعی آریامهری و ساواکی و غیره را پر کرده و باز هم تکرار میشود. شما درست نگاه کنید به مظفر بقایی ها، تمام نشریات آریا مهری مثل "تهران مصور" دهقان و والا و "فرمان" شاهنده و روزنامههای دیگر. فحاشان دوران جمهوری اسلامی نیز همین کلمات را با همین لحن تکرار کرده اند. چه خوب بود اقلا یکی از اینها چیز نویی میآورد و ما را وادار میکرد که برای پیدا کردن جواب برای آن یک تفحص تازهای کنیم! این فحاشی و افترازنی نشانه ضعف منطق است، نشانه این است که اینها از جای دیگر ناراحت هستند، از موضع گیری سیاسی و اجتماعی ماست که ناراحت هستند. من در این باره بعدا توضیح مفصل تری میدهم. و اما توصیه ما: من دیشب تصادفا گلستان سعدی را ورق میزدم، بار دیگر به این حکایت مشهور برخوردم که برای این بحث ما بسیار گویا است: "لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بی ادبان. هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از عمل آن پرهیز کردم. نگویند از سر بازیچه حرفی کزان پندی نگیرد صاحب هوش اگر صد باب حکمت پیش نادان بخوانند آیدش بازیچه در گوش."
عجیب حکمت قشنگی است! مثل این که احتیاجی به توصیف دیگری نباشد. توصیه من به دوستان تودهای و همه مبارزین راستین راه محرومان این است که از آقای توکلی و نظایر ایشان، که متاسفانه در نهادها و رسانههای گروهی کم نیستند، به عنوان آموزگار و معلم پند بگیرند. ما میتوانیم از ایشان ادب، متانت و وقار را بیاموزیم. برای ما، که از حقوق محروم ترین طبقات جامعه دفاع میکنیم، این سرمایهها بسیار به درد میخورد. سرمایههای آن آقایان که جز فحش و کمی ریش، چیز بیشتری نیست. و اما در باره علت این توده ستیزی آقای توکلی: در این باره اول ببینیم که بهانه آقای توکلی چه بوده است. ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه "صبح آزادگان" این مطلب را بهانه قرار داده اند که گویا حزب توده ایران شعار انقلاب ایران را تغییر داده است! به نظر من این پرسش را خود آقای توکلی به خبرنگار روزنامه "صبح آزادگان" داده اند تا دلیلی برای بدگویی و توهین به حزب توده ایران داشته باشند. در آینده هم ما باید انتظار داشته باشیم که هر از چندی، ایشان مثل هم فکرانشان، دلایل کج و معوج دیگری برای انجام این تعهد پیدا کنند. دومین مطلب این است که من اگر توضیح میدهم که بهانه ایشان بی پایه است، نه به این امید است که ایشان قانع شوند- در مورد ایشان بازهم همان مثال معروف ما که: "نرود میخ آهنین در سنگ"، صادق است- توضیح من تنها به این علت است که افراد با حسن نیت ادعای ایشان و امثال ایشان را یکبار دقیق بررسی کنند. ببینید ما چه نوشته ایم: در مقاله "سومین سال انقلاب شکوهمند میهن ما" این طور نوشته ایم: "انقلاب شکوهمند ضد استبدادی، ضد امپریالیستی و مردمی میهن ما، که در آن به استثنای اقلیت کوچکی، که از وابستگان به طبقات غارتگر و صاحب امتیاز تشکیل میشد اکثریت مطلق ساکنین کشور، به ویژه خیل عظیم دهها میلیونی محرومان و زحمتکشان شهر و روستا، زیر رهبری پر درایت و تزلزل ناپذیر امام خمینی شرکت داشتند، توانست با نیروی انفجاری کم نظیری در تاریخ، نظام فاسد و منحط و غارتگر و جابر آریامهری وابسته به امپریالیسم جهانی را سرنگون کند و به جای آن جمهوری اسلامی ایران را با سه شعار اصلی استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی برپا سازد". ما هر چه فکر میکنیم که کجای این میتواند آقای توکلی را متشنج کند هیچ نفهمیدیم. خلق زیر رهبری امام خمینی مبارزه تاریخی قهرمانانهای کرده، جمهوری اسلامی به وجود آمده، جمهوری اسلامی هم در قانون اساسی خودش استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی را وعده داده است. این چه ایرادی دارد؟ پس باید دید که چرا کسی با خواندن اینها به رعشه در میآید؟ به نظر ما، اصل مسئله در همین است. در همین است که ما روی این عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران تکیه میکنیم. نظام جمهوری اسلامی ایران محصول انقلاب ایران است. شعار جمهوری اسلامی ایران که دیگر نمیتواند برقراری جمهوری اسلامی باشد. رفراندم آن را بوجود آورده، قانون اساسی آن را تثبیت کرده و دیگر تمام شده است. ولی آن چه که هنوز به آن نرسیده ایم عبارتست از آن وعدهای که قانون اساسی داده، یعنی استقلال- هنوز استقلال اقتصادی نداریم، هنوز از لحاظ اقتصادی وابستگی داریم- و آزادی که هنوز به معنای کاملش در جامعه نیست. ما خیال میکنیم که آقای توکلی ناراحت میشوند از این که ما بر تامین عدالت اجتماعی، به عنوان یکی از عمده ترین تعهدات و هدفهای نظام جمهوری اسلامی، تکیه کنیم. این است آن چیزی که آقای توکلی را خیلی عصبانی کرده. خودشان هم میگویند که آقا ما عدالت اجتماعی مارکسیستی نمیخواهیم، عدالت اجتماعی اسلامی میخواهیم. مگر ما گفته ایم که شما عدالت اجتماعی مارکسیستی را در جمهوری اسلامی ایران برقرار کنید. ما هرگز چنین حرفی نزده ایم. ما گفته ایم آن عدالت اجتماعی که امام و پیروان طراز اول امام: آیت الله منتظری، آیت الله مشکینی، شهید عالیقدر آیت الله بهشتی بیان کردند، آن را اجرا کنید. خوب آقای توکلی!، شما با آن مخالفید، نه با عدالت اجتماعی مارکسیستی، که مطرح نیست و البته با آن هم مخالفید. شما رسما، با آن طرح اصلاحات ارضی خودتان، در مقابل طرح تصویب شده از طرف سه فقیه اسلامی موضع گرفته اید. شما طرحی دارید که عبارتست از حفظ مالکیت بزرگ. این جا نگویید که با حزب توده ایران مخالف هستید. به در نگویید که دیوار بشنود. شما با صراحت بگویید که با آن عدالت اجتماعی، با آن مفاهیمی که اسلام از عدالت اجتماعی دارد و با آن خطی که ما برایش احترام قائلیم و از آن پشتیبانی میکنیم، یعنی اسلامی انقلابی، با آن خط موافقت ندارید. خوب، ببینید، حجت الاسلام محمد یزدی(آیت الله شیخ محمد یزدی کنونی رئیس حوزه علمیه قم و عضو شورای نگبهان و نایب رئیس مجلس خبرگان- راه توده) با صراحت نظرش را در روزنامه نوشت، که با نظر آیت الله منتظری و آیت الله مشکینی موافق نیست. خوب، اقلا این صراحت در آن وجود دارد. حالا موضع، موضع راست، موضع دفاع از مالکیت، موضع دفاع از سرمایه داری است، آن به جای خودش. ولی بالاخره صراحت دارد. به نظر ما، درد اساسی این جاست که حزب توده ایران پیگیرانه از محتوای انقلاب ایران حمایت میکند. تمام مسائل ناشی از این حمایت است. این واقعیت را ما در آن مقاله توضیحی با صراحت نوشتیم که در حاکمیت کنونی، یعنی در مجلس و در دولت، دو خط در مسائل اجتماعی در مقابل هم قرار گرفته اند، و این کاملا روشن است: یکی خط اصیل پیروان امام خمینی، که طرفدار اصلاحات بنیادی- مطابق با احتیاجات امروزی اجتماع ما، میباشد. و دیگری خط نگهداری نظام سرمایه داری مالکی گذشته که با یک روپوش اسلامی، میخواهند همان را حفظ کنند و خواهان چیز دیگری نیستند. منتها اسمش را میگذارند که آقا ما عدالت اجتماعی اسلامی میخواهیم. وقتی آیت الله مشکینی در باره اهمیت بند "ج" (اجرای اصلاحات ارضی – راه توده) صحبت میکند، فقط 132 نفر از نمایندگان مجلس پشتیبانی فوری خودشان را نسبت به آن اعلام میدارند. یعنی چه؟ یعنی 60- 70 نفر در مجلس هستند که با این مسئله مخالف هستند. این واقعیتی است که امروز دیگر نمیشود آن را پوشاند. ما میدانیم که در خارج از مجلس نیز این نیروها وجود دارند. اینها در بین تجار بازار و در بین بزرگ مالکان فراوان هستند. اگر خوب توجه کنیم، میبینیم اکثر کسانی که با این اصلاحات اجتماعی مخالف هستند، خودشان هم تقریبا سرشان در یک جایی- به همان تجارت و مالکیت بزرگ بند است، یا شخصا یا خانواده شان، بالاخره یک ارتباطی با تجارت دارند، حالا یا تجارت خارجی است یا داخلی یا تجارت آهن است، یا برنج و غیره. به این ترتیب اینها هستند که با این اصلاحات مخالفند، و تمام درد هم همین است. خلاصه کنیم: به نظر ما آقای توکلی از موضع کاملا مشخص طبقاتی، که عبارت است از هواداری از نظام سرمایه داری و بزرگ مالکی در ایران به حزب توده ایران حمله میکند و این جمله اعلامیه ما یک بهانه بی مزه و بی نمکی بیشتر نبوده است. در این رابطه- مبارزه بین دو گرایش متضاد در حاکمیت- اظهار نظر آقای محمد یزدی از یک طرف و از طرف دیگر پاسخ حجت الاسلام مهدی کروبی (همین کروبی که حالا در حصر است و در زمان آقای خمینی رئیس بنیاد شهید و امیرالحجاج وی بود- راه توده) به دفاع از لزوم دگرگونیهای عمیق اجتماعی، به دفاع از شخصیت ممتاز و برجسته آیت الله منتظری که مورد توهین ایشان (آقای یزدی) قرار گرفته بودند، کاملا روشن میسازد همان طور که گفته شد دو خط در مقابل هم وجود دارند و هر قدر که مبارزه این دو جریان - مبارزهای که اکنون در حاکمیت آشکار شده است- شدیدتر شود، فحاشی به حزب توده ایران نیز بیشتر خواهد شد. ما همان "در" هستیم که به ما میگویند، برای این که "دیوار" بشنود. یعنی هر چه که میخواهند به طرف مقابل که خواهان تعمیق انقلاب است فحاشی کنند، به ما خواهند گفت، زیرا جرات نمیکنند مستقیما آن اتهامی را که ارتجاع و رادیوهای امپریالیستی به خط امام میزنند، تکرار کنند. بعد میگویند آقا این اصلاحات، اصلاحات کمونیستی است که تودهایها طرفدارش هستند. این محتوای دعواست. یعنی ما باید انتظار داشته باشیم از طرف یک قشر و یک جناح معین- که در حاکمیت و رسانههای گروهی هم به صورت قابل توجهی دست دارند افترا زنی و فحاشی نسبت به ما هر روز شدیدتر شود. ولی ما از آن راه و روش اصولی که در پیش گرفته ایم، هر قدر هم برای ما دشواری ایجاد کنند، هر قدر هم شدت عمل این گروههای دشمن انقلاب، گروههای مخالف انقلاب، گروههایی که در جهت حفظ سرمایه داری با پوشش اسلامی گام بر میدارند، علیه ما شدیدتر بشود، ما در راه و روش و در سمت گیریهای انقلابی خود تغییری نخواهیم داد.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 868 - 12 بهمن 1401