سرمقاله 839 چین ستیزی و روسیه هراسی همزمان با گردش به شرق! |
جنجال چین ستیزی و روسیه هراسی رسانه های طرفدار غرب در ایران و خارج ایران هرچند با آشکار شدن چشم انداز شکست همه جانبه آمریکا و اروپا در اوکراین و فروپاشی ایمان غربگرایان ایرانی به قدرقددرتی غرب در حال از نفس افتادن است، ولی همچنان ادامه دارد. هرچند این جنجال را در حال حاضر رسانه های موسوم به "اصلاح طلب" در ایران پیش می برند اما ریشه اصلی آن در خود حکومت و همان به اصطلاح "اصولگرایان" است. در واقع این حکومت است که شرایط را برای حفظ و ادامه چین ستیزی و روسیه ستیزی فراهم کرده است. دو دلیل عمده در هم تندیه برای این کار وجود دارد: دلیل اول اینکه ریشه جریان حاکم کنونی باز می گردد به جناح راستگرا و طرفداران سرمایه داری تجاری آغاز انقلاب که خود را در مخالفت با دولت موسوی و جناح چپ حاکمیت تعریف می کرد. در آن زمان دولت موسوی متهم به طرفداری از سوسیالیسم و شوروی بود و مخالفان آن خود را حامی "اقتصاد بازار" و در ضدیت با روسیه و چین و اصولا سوسیالیسم تعریف می کردند. این نکته ای بود که آیت الله مهدوی کنی پس از کودتای ۸۸ علیه میرحسین موسوی به صراحت بر زبان آورد و او را طرفدار سوسیالیسم معرفی کرد. حالا این جریان، حداقل از دو دهه پیش تاکنون اقتصاد و سیاست را در جمهوری اسلامی بدست گرفته و در برابر سیاست "گرایش به شرق" که مغایر امیال و وابستگی های آنهاست علنی و پنهان عمل می کند. سیاستی که چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ فکری و ایدئولوژیک با منافع و امیال آنها هماهنگ نیست. اینها خود بیش از همه از روسیه و چین نفرت دارند. فرزندان همه آنها در آمریکا و اروپا زندگی می کنند. تجارتشان با آن کشورهاست. اینان طرفدار اقتصاد بازار آزاد، طرفدار سرمایه داری تجاری، هوادار خصوصی سازی، معتقد به نابرابری و مخالف عدالت اجتماعی هستند. این با هواداری از روسیه و چینی که در یکی از آنها حزب کمونیست حاکم است و در دیگری هم بسرعت اقداماتی در جهت محدود کردن سرمایه های بزرگ در جریان است نمی تواند هماهنگ باشد. دلیل دوم هم باز به ریشه های این جریان باز می گردد که در پیوند با روحانیان مرتجع و واپسگرای آغاز انقلاب و احزابی نظیر موتلفه و دنباله های آنها قرار دارند. اینان نیز به لحاظ ریشه و تاریخ خود بر روی روسیه هراسی و چین ستیزی پافشاری داشته اند و مجموعه ای را تشکیل می دهند که هویت خود را در ضدیت با سوسیالیسم و روسیه و چین و چپ ها تعریف کرده است. این مجموعه اکنون بناگزیر سردمدار گرایش به شرق شده است. نتیجه اینکه روند تبلیغات حکومتی به شکلی است که اجازه نمیدهد واقعیت ها به مردم گفته شود و اجازه داده نمی شود که در میان مردم نوعی هواخواهی نسبت به روسیه و چین ایجاد شود که پیامدهای آن می تواند برای این مجموعه که بصورت مافیائی ثروت و قدرت را به چنگ آورده و بر فضای رسانه ای کشور نیز تسلط دارد، خطرناک شود. به همین دلیل همه کمک هایی که چین و روسیه به ایران چه در زمینه نظامی و تسلیحاتی و چه اقتصادی و اجتماعی کرده اند بطور منظم از مردم پنهان می شود و این غیر از پنهان کردن تحولاتی است که در خود این کشورها در راستای افزایش عدالت اجتماعی و کاهش فقر، گسترش بیمه های اجتماعی، رایگان کردن بهداشت و فرهنگ و آموزش و ورزش و حمل ونقل و خدمات شهری و محدود کردن سرمایه های بزرگ در جریان است. بنابراین فضایی که برای رسانه های اصلاح طلب در چین ستیزی و روسیه هراسی باز شده در واقع توسط خود حکومت ایجاد شده و این هم برآمده از آن است که خود جریان اصلاح طلب هم با فساد الوده شده و منافع آن با منافع سرمایه داری تجاری آغاز انقلاب گره خورده است. اینها مجموعه عواملی هستند که فضای رسانه ای ما را در اختیار غرب قرار داده است.
|
راه توده شماره 839 - 15تیرماه 1401