اسب لنگ اصلاح طلبان و اصولگرایان از "دوران" عقب افتاده است |
همه شواهد نشان می دهد که نه جهان و نه ایران پس از جنگ اوکراین، دیگر آن جهان گذشته نخواهد بود. نه تنها اوضاع نسبت به قبل آن تغییر بنیادین کرده بلکه هر روز که می گذرد نیز اوضاع نسبت به روز قبل تغییر می کند. اگر در آغاز هم برخی کشورها یا ملت ها و بیش از همه خود غربی ها درباره ظرفیت های آن در شکست روسیه دچار توهم بودند، امروز با فرو رفتن آمریکا و اروپا در بحران های سیاسی و اقتصادی و نظامی این توهم ها در حال فروپاشی است. سخنان اخیر ژوزف بورل، مسئول هماهنگ کردن سیاست اتحادیه اروپا با منافع آمریکا، درباره اجلاس ۲۰ کشور قدرتمند جهان در این زمینه بسیار روشنگر است. وی با ادبیات کهنه خود می گوید که"ماه مارس گذشته در رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل، ۱۴۰کشور جهان روسیه را محکوم کردند و هیچ یک از کشورهای عضو گروه۲۰ بجز روسیه، با این قطعنامه مخالفتی نکرد؛ اما اکنون دیدگاهها به شدت متفاوت شده است." به گفته بورل در واقع مسئله معکوس شده و کشورهای گروه هفت متشکل از امریکا و اروپا در تلاش خود برای انزوای روسیه در اجلاس ۲۰ منزوی شدند. بورل با تاکید براینکه "باید با پروپاگاندای روسیه مقابله کرد" می گوید "امروز یک نبرد روایت ها درباره جنگ اوکراین وجود دارد و غرب برنده این نبرد نیست." بورل در شرایطی از "پروپاگاندای روسیه" سخن می گوید که جهان شاهد بزرگترین پروپاگاند تاریخ در جریان جنگ اوکرایناست و این اهمیت شکست غرب در جنگ روایت ها را صدچندان می کند. همین چند روز پیش جان پیلجر مستند ساز مترقی و معروف استرالیایی – بریتانیایی که برای برخی از مستندهایش اسکار گرفته و برخی از کتابهایش به فارسی هم ترجمه شده در گفتگویی با شبکه تاپ باکس می گوید از دهه شصت تا کنون در جنگ های مختلف حضور داشته ام و گزارش تهیه کرده ام ولی تا به حال چنین پدیده ای که در جنگ اوکراین می بینیم و چنین موجی از فشار و دروغ و سانسور را در غرب هرگز ندیده بودم. بازنده شدن غرب در جنگ روایت ها در این شرایط معنایی دیگر پیدا می کند و عمق چرخشی را که در حال روی دادن است نشان می دهد. در ایران این روند شکل گیری آگاهی ملی درباره واقعیت های جهانی با کندی بیشتری پیش می رود. مافیای رسانه ای متکی به قدرت سرمایه داری تجاری که از نظر سیاسی منافع خود را در پیوند با غرب تعریف کرده و از نظر اقتصادی به دلارهای نفتی وابسته است روایت دیگری از این جنگ ارائه می کند که همان روایت غرب و نازی های اوکراین است. آنها آقایی غرب بر جهان را طبیعی و تزلزل ناپذیر می دانند و می خواهند. ولی روشن شدن همین نیز یک دستاورد جنگ اوکراین است. تا پیش از این، بخشی از رسانه های ما که خود را "اصلاح طلب" هم معرفی می کردند کوشش خود را برای سازش ایران با غرب در چارچوب منافع ملی توجیه می کردند که منطق خود را هم داشت و قابل پذیرش بود. جنگ اوکراین نشان داد که توصیه آنها در سازش با غرب در گذشته نیز در چارچوب منافع ملی نبوده بلکه در چارچوب تمکین به آقایی سرمایه داری جهانی و حاکمیت دلارهای نفتی و منافع سرمایه داری تجاری داخلی بوده است. آنها که در گذشته مخالفان داخلی خود را عده ای ماجراجوی خشک مغز بی توجه به منافع کشور معرفی می کردند نشان دادند که وقتی پای منافع طبقاتی و سیاسی آنها در میان باشد از همه خشک مغزتر و ماجراجوتر و بی توجه تر به منافع ملی هستند. نه فقط فشار برای پذیرش شرایط امریکا و امضای به هر قیمت برجام، بلکه چین ستیزی و روسیه هراسی آنها در شرایطی که امروز همه جهان مسابقه گذاشته تا خود را هرچه بیشتر به شرق و پیمان هایی مانند بریکس و شانگهای نزدیک کند جز حاصل ترکیب این خشک مغزی و منافع طبقاتی نیست. غرب به گفته بورل در نبرد روایت ها در جنگ اوکراین دیگر بازنده شده و در ایران هم با وجود همه تقلای مافیای قدرتمند رسانه ای غرب این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد. سرنوشت جنگ اوکراین پایان هر دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی ایرانی در شکل سابق خود است و آشکار کرد که امروز ایران به یک جریان چپ اصیل نیاز دارد که بتواند از دموکراسی و عدالت و توسعه، همزمان دفاع کند. دو جریان اصلی سیاسی و حکومتی ایران نشان دادند که چنین ظرفیتی ندارند. ولی هم در بین نیروهای مذهبی و هم غیرمذهبی ایران چنین گرایشی به شکلی قدرتمند هرچند بدون بلندگو و رسانه وجود دارد که سرنوشت جنگ اوکراین موقعیت آنها را در کشور بیش از گذشته تقویت خواهد کرد.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 840 - 22 تیرماه 1401