عقب ماندگی سیاسیون و رسانه های ایران برای درک تحولات جاری جهان |
عملیات آزادسازی کامل جمهوری های دنباس از دست نازی های اوکراینی همچنان ادامه دارد و آشکار شدن شکست بی بازگشت اوکراین نه تنها هژمونی آمریکا و اروپا و ناتو را در نزد همه ملت های جهان به زیر سوال برده بلکه در خود کشورهای غربی نیز تردیدها، حتی در محافل حاکمه، آغاز و جدی شده است. ترور شینزو آبه نخست وزیر ژاپن، سقوط بوریس جانسون نخست وزیر انگلستان، استعفای نخست وزیران ایتالیا و استونی، متزلزل شدن موقعیت ماکرون رئیس جمهور فرانسه و شولتز صدراعظم آلمان و بیش از همه جو بایدن در ایالات متحده همگی از پیامدهای جانبی مقابله روسیه با ناتو در اوکراین است. این غیر از تظاهراتی است که در هفته های اخیر در آمریکا، هلند، فرانسه، اسپانیا، لهستان، مولداوی، ایتالیا علیه گرانی و سیاست های دولتها ادامه دارد که آخرین نمونه های آن اعتصاب کارکنان خطوط هوایی بلژیک و بنادر آلمان است. چشم انداز قطع یا کاهش صدور گاز روسیه که غرب در خودبزرگ بینی ابلهانه اش ابتدا خرید آن را از روسیه تحریم کرده بود و اکنون ادامه صدور آن را گدایی می کند بر تنش ها و نگرانی ها افزوده است. افکار عمومی در همه جای جهان و از جمله در خود غرب اکنون به سمت این حرکت می کند که آمریکا و اروپا را با گسترش ناتو به مرزهای روسیه مسئول اصلی بحران کنونی بشناسد. به نوشته نشریه پرنفوذ "فارین پلیسی" چپ و راست در آمریکا بر سر اینکه گسترش ناتو به اروپای شرقی عامل جنگ اوکراین است متحد شده و به همین دلیل با کمک به اوکراین مخالفت می کنند. "فارین افرز" نشریه پرنفوذ دیگر سیاست خارجی آمریکا نیز می نویسد که کمک آمریکا به تداوم جنگ اوکراین حاصل نتیجه گیری اشتباه آمریکا از جنگ سرد است، جنگی که پیامدهای وخیمی برای خود آمریکا داشت که امروز نادیده گرفته شده و وارد شدن به رقابت با روسیه و چین یک بار دیگر به زیان توسعه و عدالت اجتماعی در داخل آمریکا و به سود چین تمام خواهد شد. نویسندگان این نشریه نیز خواهان تغییر جهت سیاست خارجی آمریکا به سمت مسائل داخلی مطابق خواست افکار عمومی شده اند که بنوعی به معنای تن دادن به پذیرش جهان چند قطبی است. برداشت از جنگ اوکراین به معنای پایان جهان تک قطبی آمریکایی در کشورهای جنوب و در حال توسعه با سرعت و قدرت بیشتری پیش می رود. در افریقا کشور "مالی" نیروهای فرانسوی را اخراج و نیروهای روسیه را جایگزین آنها کرده است. نیجریه آمادگی خود را برای شناسایی جمهوری های دنباس و مبادله با روسیه براساس ارزهای ملی را اعلام کرده است. در افریقای مرکزی وضع به همین شکل است. افریقای جنوبی که مهم ترین شریک آلمان در افریقاست حاضر نشد تن به درخواست صدراعظم آلمان برای محکومیت روسیه بدهد. پیشرفت نیروهای چپ و ملی در آمریکا لاتین، منزوی شدن آمریکا در اجلاس سران این کشورها، منزوی شدن گروه کشورهای هفت در اجلاس وزرای خارجه گروه بیست ... همه بخشی از جهت گیری های جهانی را نشان می دهد که هر روز که می گذرد شتابی بیشتر می گیرد. در ایران البته درک رسانه های غالب و جناح های اصولگرا و اصلاح طلب ایرانی از واقعیت های جهانی فرسنگ ها عقب تر از عقب مانده ترین ها در جهان است. عادت به فکر نکردن، عادت به نداشتن اندیشه مستقل، سرسری کاری و ترجمه غیرانتقادی و مو به موی منابع غربی در این رسانه ها تنها بخشی از دلایل این عقب ماندگی و تحجر فکریست. حضور شمار کثیری از اعضای خانواده صاحبان این رسانه ها در غرب آنها را در منافع کشورهای غربی شریک کرده است. اگر سردمداران آنان در فکر دلارهای نفتی و تجارت هستند، خرده ریزهای رسانه ای آنها هم هر بار که صحبت از سقوط دلار و امپراتوری آمریکا و اروپا می شود تنشان بیش از همه می لرزد. اصرار آنها بر پیروزی آمریکا و احیای برجام به این دلیل نیز هست که نگران تاثیر بهای نفت در شکست و عقب نشینی آمریکا هستند و می خواهند به سهم خود در حفظ امپراتوری آمریکا بر جهان که بنظر آنان ضامن آینده بهتر فرزندان و آشنایان و اعضای خانواده آنها در آمریکا و کانادا و اروپاست شریک باشند. به این ترتیب منافع آنان بیش از آنکه با منافع ایران گره خورده باشد با منافع غرب گره خورده است. وابستگی آنان به منابع رسانه ای غرب و عقب ماندگی فکری آنان در بخشی ریشه در این وضع دارد. به هر حال جهانی که رسانه های ایرانی شیفته آن هستند و در خیالات خود آن را زنده نگه می دارند در حال فروریزی بی بازگشت است و چشم بستن بر واقعیات آن را سرپا نگه نخواهد داشت، تنها سرنوشت و آینده آنان را در جامعه ایران به زیر سوال خواهد برد.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 841 - 29 تیرماه 1401