راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مردم نباید

فراموش کنند

آمادگی ایستادگی

در برابر امریکا را!

 

تحلیل دیالکتیکی از سمت و سوی حرکت توده ها در جامعه اهمیتی اصولی دارد. ساده لوحی خواهد بود اگر تصور شود که مسیر حرکت توده ها در جامعه از پیش مقدر شده است. ماهیت حرکت توده ها با پیشرفت مبارزه و تنوع اشکال آن دگرگون میشود. گاهی تحولات در حیات سیاسی جامعه به مردم یاری می رساند که در جهت منافع خود بجای یک گام دو گام به پیش بردارند.  در عین حال که تشدید و ژرفش تحولات به همراه مطالبات اجتماعی نوین نه تنها  پایگاه اجتماعی بخشی از نیروهای درون حاکمیت را بطور قابل ملاحظه ای تغییر می دهد بلکه لایه بندی اجتماعی را حتی در درون و بیرون حاکمیت برمی انگیزد. در کنار این عوامل در کشورهایی نظیر کشور ما شخصیت های قدرتمند ملی می توانند تاثیر نیرومندی بر جنبش های اجتماعی بگذارند. اما در کنار این تاثیر گذاری می تواند کیش بوجود بیاید و خود زمینه ساز جنبشی دیگر شود. بویژه در یک جنبش آزادیخواهی و ضد استبدادی.

البته، برخورد ما توده ای ها نسبت به هر جنبشی در درون کشور یک برخورد طبقاتی است. آنچه برای ما توده ای ها مهم است همراهی با مردم است. یعنی شرکت در مبارزه ای که میتواند در مقاطعی تعیین کننده برای سرنوشت مردم و کشور باشد. این روش موجب جلب اعتماد توده ها در جریان یک مبارزه می شود. همراهی با توده ها نه تنها می تواند به تکامل سیاسی توده ها کمک کند بلکه زمینه رشد آگاهی خود ما را نیز فراهم می کند.

برای ما توده ای ها تراژدی آنجا آغاز می‌شود که از جنبش توده ها جدا بیفتیم و توده ها را تحت نفوذ ديگر نيروها واگذاریم و پايه های اجتماعی خود را از دست بدهیم.

اشکال مبارزه در یک جنبش را واقعیات و امکانات موجود تعیین می کند نه آرزوها و تخیلات ما.

طرح مطالباتی پیش هنگام که برای مردم قابل درک و بسیج برای تحقق آن نشود علاوه بر آنکه منجر به ماجراجوئی می شود، ما را نیروی بیگانه با جامعه نشان میدهد.

ما توده ایها نباید فراموش کنیم که پیوسته بیانگران خواسته های لحظه موجود و طرح خواسته های آینده ایم.

در تمام سالهای پس از انقلاب که آن را به بیراهه کشاندند جنبش توده ها در کشور ما نشان دهنده خلاقیت سیاسی مردم برای کسب حقوق دمکراتیک و اجتماعی است. باید آموخت که چگونه می توان واقع گرایی سیاسی و انعطاف پذیری را حفظ کرد و به پیش رفت. این لنین است که شیوه های برقراری رابطه و اتحاد با نیروها و مبارزه مشترک علیه دشمن مشترک و اتحادها برای چنین مبارزه مشترکی را به ما می آموزد.

مارکس و انگلس، پیش از لنین برهمبستگی برخاسته از عوامل عینی که در مبارزه مشترک تجسم می یابد تاکید داشتند.

وضع کنونی و پیش آمده در کشور ما علیه هر نوع ارتجاع مذهبی واقتصادی است اما باید آن تیزبینی و آینده نگری را داشت که منافع کلان کشور در پس از مبارزه قرارنگیرد. برای مثال، سیاست خارجی کنونی جمهوری اسلامی دارای جنبه های مثبتی است که باید از آن دفاع کرد، همچنان که از ظرفیت های نظامی و اتمی کشور که این خود بخش مهمی از مبارزه با امپریالیسم و سلطه گری امریکا و دست نشانده آن در منطقه خاورمیانه "اسرائیل" است.

بنابراین سیاست ما امروز باید حاصل جمع چنین  مجموعه ای باشد. عبور از این مرحله و دستیابی به نتیجه مبارزه کنونی سدهای مقابل جنبش اجتماعی برای پیشرفت را بر می دارد. در مسیر این حرکت هرگز نباید فراموش کرد و پیش بینی کرد پیش آمدن ناگهانی یک وضع بحرانی را!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 841  - 29 تیرماه 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت