سرمقاله راه توده 835 پیوند با غرب در ج. اسلامی قوی تر از دوستی با شرق است |
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در جریان سفر اخیرش به ژاپن یک گروه تجاری موسوم به "چارچوب اقتصادی هند-اقیانوس آرام" که متشکل از ۱۳ کشور است، ظاهرا به منظور زنجیره تامین و تجارت، تشکیل داد. ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق و پرنفوذ مالزی که در ایران از وی بعنوان "معمار مالزی نوین" ستایش می شود در این باره گفت: "آمریکا همیشه میخواهد از گروههایی از جمله همین گروه برای منزوی کردن چین استفاده کند." ماهاتیر محمد درباره کشورهای این گروه که مالزی هم در میان آنهاست گفت: "این گروه حتی برای توسعه اقتصادی اعضای این گروه نیز خوب نیست. چین یکی از شرکای تجاری بزرگ مالزی است. ما نمیخواهیم شاهد هیچ تنش و هیچ درگیری با چین باشیم و امیدواریم آمریکا درک کند که چین در این منطقه حضور دارد، قرار نیست ناپدید شود. ما می خواهیم با چین که اکنون از بسیاری از کشورها در جهان ثروتمندتر است، زندگی کنیم." همزمان با مالزی که تکلیف خود را اینچنین با آمریکا و چین روشن کرده، خبر رسید که از ایران برای شرکت در نخستین نشست مجازی بریکس دعوت نشده است. بریکس اتحادی متشکل از چین، روسیه، برزیل، هند و آفریقای جنوبی است که می رود به بزرگترین اتحادیه تجاری جهان از نظر جمعیت و تولید تبدیل شود. این در حالیست که از وزرای خارجه عربستان، امارات، کویت، قزاقستان، تایلند، مصر، آرژانتین و سنگال برای شرکت در این نشست دعوت شد. ایران در شرایطی به نشست مجازی بریکس دعوت نشد که از جمله نخستین کشورهایی بود که چین و روسیه کوشیدند آن را وارد این اتحاد کنند. همه کوشش ها و پیشنهادهای چین برای سرمایه گذاری در ایران در سال های اخیر راه بجایی نبرد. نه اعتبار ۵۰ میلیاردی چین برای نوسازی خطوط جاده ای و ریلی و برقی کردن قطارها در ایران مورد قبول قرار گرفت، نه قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیاردی به جایی رسید. شواهد نشان می دهد که چینی ها به این نتیجه رسیده اند که ایران می خواهد خود را بعنوان مانع پروژه جاده ابریشم چین به آمریکا و غرب معرفی کند و جار و جنجال بر سر رابطه با چین برای امتیاز گرفتن از امریکاست نه برای نوسازی ایران. اگر هم کسانی در حکومت ایران باشند که خواهان سرمایه گذاری چین باشند، زیر فشار سرمایه داری تجاری و الیگارش های قدرتمندی قرار دارند که در تمام ارکان حکومت نفوذ کرده و فقط به فروش نفت و خرج کردن دلارهای نفتی و پیوند با آمریکا و اروپا می اندیشد. فکر معامله تهاتری نفت با چین یا فروش نفت با ارزی غیر از دلار امریکا برای این الیگارشی همچون هم مسلکان آمریکایی و اروپایی آن در حکم امضای مرگ است. اکنون معلوم شده که آن جنجال ضد ملی که بر سر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین به راه افتاد برای چه بود، چه کسانی در پشت آن قرار داشتند و نتیجه شوم آن را هم در عدم دعوت ایران به نشست مجازی بریکس می بینیم. این در حالیست که کشورهایی نظیر عربستان که از طریق تلویزیون ایران اینترنشنال علیه این قرارداد تبلیغ می کردند خود بدنبال جذب سرمایه گذاری چینی ها در کشورهای عربی هستند و شدیدا در این زمینه فعالند. وضع ایران در رابطه با روسیه هم بهتر از این نیست. به گفته سفیر روسیه در ایران هیچکدام از قراردادهایی که در ۶ سال گذشته میان ایران و روسیه امضا شده به مرحله اجرایی نرسیده است. شک نیست که جنجال بلاوقفه رسانه های داخلی که چشمشان به آمریکا و دستشان در جیب الیگارشی سرمایه داری تجاری ایران است علیه روسیه در این میان نقش داشته است ولی نقش مهمتر در داخل حکومت است که اساسا تمایلی به مناسبات با روسیه چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی ندارند. از نظر اقتصادی چشم انداز تجارت تهاتری یا با استفاده از ارزهای ملی برای سرمایه داران حکومتی دندان گیر نیست و از نظر سیاسی هم هدف از کشاندن روس ها به ایران و امضای قرارداد بیش از آنکه گسترش مناسبات تجاری با روسیه باشد ترساندن و امتیاز گرفتن از آمریکایی هاست. همه اینها در شرایطی است که آمریکا ایران را خودسرانه و زورگویانه تحریم کرده است. یعنی ایران حتی در شرایطی که مورد تحریم آمریکا و اروپا واقع شده حاضر نیست از ظرفیت های اقتصادی و سیاسی و نظامی رابطه با چین و روسیه بهره بگیرد، در حالیکه کشورهایی که این مشکلات را با آمریکا هم ندارند برای این رابطه با یکدیگر مسابقه گذاشته اند. این عمق فاجعه حکومتی و تفکر نفتی را که پایه توهم نه شرقی و نه غربی است در ایران و حکومت و اپوزیسیون و در رسانه های ایران نشان می دهد. حکومت ایران و رسانه های الیگارشی ایرانی حتی در زیر شدیدترین تحریم های غرب هم حاضر نیستند از فکر پیوند با آمریکا و فروش نفت و کسب دلارهای نفتی دست بردارند و از ظرفیت های جهانی برای توسعه ایران استفاده کنند. بنظر می رسد که چین و روسیه نه تنها از امکان گسترش رابطه با ایران بلکه از آینده ایران ناامید شده اند. آینده ایران تنها در شرایطی می توانست تضمین شود که کشور در مسیر توسعه گام بگذارد. وقتی هم حکومت و هم اپوزیسیون ایران بر سر معطل کردن و از دست دادن فرصت ها و مانع گذاری دربرابر توسعه کشور به هر شکل و به هر قیمت به تفاهم رسیده اند عملا مانند کشوریست که درون آن یک جنگ داخلی جریان دارد. جنگی که هنوز در آن تیری شلیک نمی شود ولی خرابی بر خرابی افزوده می شود. از ادامه این خرابی ها، آبادی بیرون نخواهد آمد.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 834 - 18 خرداد 1401