سرمقاله 836 امریکا شکست در اوکراین را می خواهد در ایران جبران کند! |
سمت و سوی جنگ در اوکراین می رود که به یک شکست بزرگ و تاریخی برای غرب و بیش از همه آمریکا تمام شود. همه آن نقشه ای که بیش از 25 سال برای گسترش ناتو به شرق و تبدیل کردن اوکراین به خط مقدم محاصره روسیه کشیده شده بود به نقشی بر آب تبدیل می شود. کودتا در اواکراین برای پایین کشیدن دولت دموکراتیک آن و تحریک برای عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا خلاف نظر اکثریت مردم، روی کار آوردن فاشیست ها و نئونازی ها، جنگ داخلی علیه مردم روس تبار آن کشور، عدم اجرای قراردادهای مینسک و پذیرش خودگردانی مناطق دونتسک و لوگانسک، تبدیل کردن ارتش اوکراین به بزرگترین زرادخانه تسلیحاتی ناتو و بزرگترین ارتش زمینی اروپا و ... همه و همه در نظر استراتژیستهای آمریکایی و متحدان اروپایی آن باید به زانو درآمدن روسیه و نشستن آن پشت میز مذاکره برای دادن امتیاز به آمریکا و اروپا تمام می شد. امتیازهایی نظیر صرفنظر کردن از بخشی از سرزمین ها و حاکمیت آن بر منابع نفت و گاز و مواد خام، فاصله گرفتن از چین، کنار کشیدن از خاورمیانه و افریقا و آمریکای لاتین، عدم پشتیبانی از ایران و سوریه و ونزوئلا و کوبا، سپردن صنایع و معادن داخلی به کنسرن های آمریکایی و اروپایی، صرفنظر کردن از حق حاکمیت بر منابع مالی و یک سلسله امتیازهای دیگر که نتیجه آن در بهترین حالت دست نشانده شدن روسیه بود. اکنون دره عمیقی میان آن نقشه ای که آمریکا و اروپا برای روسیه کشیده بودند با آنچه در صحنه جنگ جریان دارد بوجود آمده، بنحوی که روحیه و بیش از آن ابهت امپریالیسم آمریکایی و اروپایی در نزد همه نیمه مستعمره ها و غارت شدگان و دوزخیان زمین در حال فرو ریختن است. نه تنها دولت های آمریکای جنوبی و مرکزی، بلکه حتی شیوخ خلیج فارس هم که زمانی به دست نشانده معروف بودند دیگر آمریکا را تحویل نمی گیرند، همانطور که مستعمرات سابق اروپایی در افریقا در برابر ادامه زورگویی و غارت ثروت هایشان به پا خاسته اند. جریانی تاریخی برای قیام و آزادی ملت ها در حال شکل گیری است که دیگر جلوی آن را نمی توان گرفت، جریانی که روزبروز نیرومند تر می شود. در این شرایط آشکار شدن شکست، آمریکایی ها و اروپایی ها به یک پیروزی نیاز دارند تا تجدید روحیه کنند و ظاهرا ایران نامزد این تجدید روحیه امپریالیسم آمریکایی و اروپایی است. از نظر استراتژیست های آمریکایی شکست اوکراین باید با پیروزی در ایران جبران شود، پیروزی که مقدمه تبدیل شدن ایران به اوکراینی دیگر یا تکه تکه شدن آن است و در نهایت یک سرنوشت. ایران باید نقش همان دست نشانده ای را بازی کند که عربستان سعودی و ترکیه و پاکستان و مصر برای دهه ها برای آمریکا بازی می کردند. آمریکایی ها در رسیدن به این نتیجه خوش بین هستند چرا که توانسته اند گلوی مردم ایران را با تحریم های خود در چنگ بگیرند. اما موفقیت آنها در خود تحریم ها نیست بلکه در چند نتیجه ایست که از تحریم ها بدست آمده. اولا هرچه آمریکایی ها تحریم ها را سخت تر می کنند حکومت ایران بیشتر به سمت آنچنان راه حل های اقتصادی گرایش پیدا می کند که بسود الیگارش های داخلی و امریکایی و به زیان مردم است. ثانیا هرچه آمریکا تحریم ها را سخت تر می کند اپوزیسیون ایران و اصلاح طلبان بیشتر به روسیه و چین ناسزا می گویند. یعنی هم فضای تصمیمات مادی اقتصادی و سیاسی حکومت و هم فضای تبلیغاتی و معنوی جامعه با تمام قدرت به سود آمریکا و موثرتر شدن تحریم های آن کار می کند. بدین ترتیب، سیاست نگاه به شرق روز به روز بیشتر در سایه این شرایط قرار میگیرد و حکومت آن توانی را در خود نمی بیند که بتواند با قاطعیت تغییر مسیر داده و آشکارا جبهه شرق را انتخاب کند. نخستین نشانه این قاطعیت باید تغییر نظام اقتصادی حاکم بر کشور باشد که حکومت در این عرصه هم فلج است و هم اعتقادی به آن ندارد. کافیست به همین چند ماه اخیر پس از جنگ در اوکراین و چشم انداز شکست آمریکا دربرابر روسیه نگاه کنیم تا ببینیم که چگونه همزمان با افزایش فشارهای آمریکا، تصمیمات حکومت ایران نیز با تمام قدرت علیه مردم به کار افتاده و در عین حال اپوزیسیون و اصلاح طلبان مخالف و مانع هرگونه امکان همکاری جهانی خارج از اراده آمریکا برای حل بحران ها هستند. در تمام تاریخ دوران چهل ساله پس از انقلاب ما چنین موجی را همزمان با هم نداشتیم. نه چنین موجی از تصمیمات ضدمردمی و نابخردانه و نه چنین موجی از چین ستیزی و روسیه ستیزی و همکاری ستیزانه. شدت تنازعات و فشارها به گونه ایست که گویی ما در یک لحظه تاریخی قرار گرفته ایم که اگر از دست برود دیگر بازگشت پذیر نیست. آمریکا اکنون باید ایران را به دست نشانده ای دیگر تبدیل کند و در نهایت آن را تکه تکه کند واگرنه ممکن است این فرصت دیگر تکرار نشود. سمت و سوی جهان هم آخرین فرصت ها را برای غرب در حال افول نشان می دهد. آن روی سکه شکست آمریکا در اوکراین، کوشش برای پیروزی در ایران است. پیروزی که پیامدهای آن برای مردم ایران می تواند چه بسا بسیار هولناک تر از سرنوشتی باشد که برای عراق و لیبی و سوریه رقم زده شد!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 836 - 25 خرداد 1401