کنفرانس تهران- گزارش مترجم استالین-9 لهستان، فنلاند و سوئد موجودیت خود را مدیون استالین هستند در این بخش از گزارش کنفرانس تهران به قلم مترجم استالین، مسائل بسیار مهمی در ارتباط با فنلاند، سوئد و لهستان، پس از پایان جنگ مطرح می شود. مطالعه دقیق این بخش شما را با ریشه های تقابل های کنونی سه کشور یاد شده در بالا با روسیه آشنا می کند. این سه کشور، که حالا یکی از آنها به ناتو پیوسته و دو کشور دیگر، به بهانه جنگ اوکراین تقاضای پیوستن به این اتحاد نظامی را مطرح کرده اند، موجودیت خود پس از جنگ دوم را مدیون نظرات و تصمیمات استالین و اتحاد شوروی در کنفرانس تهران هستند. |
به مروری که ارتش شوروی بسوی غرب پیشروی می کرد، مسئله سرنوشت لهستان بعد ازجنگ بیشتر خودنمائی می کرد. این مسئله درکنفرانس تهران نیز بررسی شده بود. روزولت قبل ازهرکس این موضوع را مطرح کرد. وی اظهار امیدواری کرده بود که دولت شوروی بتواند با دولت فراری لهستان درلندن مذاکرات و مناسبات را آغاز کند، اما دولت شوروی دلایل معتبری در اختیار داشت که بموجب آنها عمال این دولت در داخل لهستان با آلمانی ها رابطه داشته اند. استالین در پاسخ به روزولت مستقیما همین مسئله را یاد آور شده و گفت: "رابطین این دولت که در لهستان هستند، با آلمان هیتلری در ارتباط اند". استالین گفت: - آنها پارتیزان ها را می کشند. شما اطلاع ندارید که آنها درآنجا چه می کنند. چرچیل میان حرف او پریده و گفت: این مسئله ازنقطه نظرما بسیارمهم است. ما بدلیل حمله به لهستان به آلمان اعلام جنگ کردیم. در آن زمان من متعجب بودم که چرا چمبرلن درماه آوریل سال 1939 به لهستان ضمانت داده بود. درعین حال از این موضوع خوشحال شدم. بخاطر لهستان و اجرای تعهد خود بود که ما با وجودیکه نیروی دریائی آماده نداشتیم به آلمان اعلام جنگ دادیم و نقش عمده ای بازی کردیم تا فرانسه را برای ورود به جنگ تشویق نمائیم. اگر از ما سئوال کنند چرا وارد جنگ شدید ما جواب خواهیم داد اینکار را به خاطرضمانتی که به لهستان داده بودیم، آغاز کردیم. سپس چرچیل موضوع مرزهای آینده لهستان را مطرح کرد. وی گفت: - می خواهم ازمثال سه چوب کبریت استفاده کنم که یکی آلمان، دیگری لهستان و سومی اتحاد شوروی باشد. هرسه این چوب های کبریت باید بسوی غرب جابجا شود تا یکی از وظایف عمده ای را که در برابرمتحدین قراردارد حل کنیم و آن تامین امنیت مرزهای غربی اتحاد شوروی است. استالین پاسخ داد: - من باید بگویم که روسیه نه کمتر، بلکه بیشتراز قدرت های دیگر در مناسبات حسنه با لهستان ذینفع است، زیرا لهستان همسایه روسیه است. ما از احیاء و تقویت لهستان جانبداری می نمائیم. لیکن ما لهستان را از دولت فراری آن در لندن جدا می دانیم. ما مناسبات خود را با این دولت به آن دلیل که دولت لهستان علیه اتحاد شوروی به هیتلر پیوست برقرار نمی کنیم. همه این مسائل بموقع خود درمطبوعات منعکس شده است. درحالیکه آخرین کلمات این سخنان ترجمه می شد، استالین پوشه چرمی قرمز تیره رنگی را که جلو او قرارداشت باز کرد و یک ورق اعلامیه از آن بیرون آورد. در آن سرآدمی با دو صورت شبیه یانوس خدای رم قدیم تصویرشده بود و در طرف دیگر نیمرخ هیتلر، و از طرف دیگرنیم رخ استالین رسم شده بود. استالین درحالیکه اعلامیه را بالای میزبلند نگه داشته بود تا همه بتوانند بخوبی آنرا ببینند، گفت: - این را عمال دولت فراری درلهستان پخش می کنند. می خواهید از نزدیک تر ببینید؟ با این حرف، استالین اعلامیه را به چرچیل داد. چرچیل آنرا با بی میلی برداشت، اخم کرد و ساکت به روزولت داد و او نیز شانه هایش را حرکت داده، سرش را تکان داد و اعلامیه را به استالین پس داد. پس از کمی سکوت استالین حرفش را ادامه داد: - کجاست آن ضمانتی که دولت فراری لهستان درآینده دست ازاین کارکثیف بردارد؟ ما می خواستیم ضمانت آنرا داشته باشیم که عمال آن دولت پارتیزان ها را نکشند و دولت فراری لهستان مردم را به مبارزه علیه آلمانی ها دعوت کند و دست به چنین دسایسی نزند. ما روابط حسنه با دولتی خواهیم داشت که فعالانه علیه آلمانی ها مبارزه کند و مطمئن نیستم که دولت کنونی فراری لهستان که در لندن مقیم است چنین کند. اگر آنها با پارتیزان ها اعلام همبستگی کنند و اگرما ضمانت داشته باشیم که عمال آن با آلمانی ها در لهستان رابطه ندارند آن وقت حاضرخواهیم بود مذاکرات را با این دولت شروع کنیم. و اما درمورد مثال سه چوب کبریت می خواستم از مفهوم آن اطلاع بیشترحاصل کنم. چرچیل توضیح داد که منظورش مسئله مرزها بود و اینکه خوب بود همان جا درپشت میزگرد ازنظریات روس ها درمورد مرزهای آینده لهستان آگاهی پیدا کند تا پس از آن او و یا ایدن بتوانند این ملاحظات را به اطلاع لهستان ها برسانند. چرچیل حرفش را ادامه داد: - ما حاضریم به لهستانی ها بگوئیم که این پیشنهاد و نقشه خوبی است و آنها نمی توانند انتظار بهتری داشته باشند. من می خواهم تاکید کنم که پس از جنگ ما می خواهیم یک لهستان قوی، مستقل و دوست روسیه در این کشور وجود داشته باشد. استالین بنوبه خود موضع دولت شوروی را نسبت به این مسئله بیان کرد و گفت: - مطلب بر سر این است که اراضی اوکرائین باید به اوکرائین و اراضی بلاروس به بلاروس برگردانده شود. یعنی، میان ما و لهستان باید مرزسال 1939 وجود داشته باشد. مولوتف توضیح داد که معمولا این مرز را بنام وزیرامورخارجه انگلستان سالهای 20 خط "کرزون" می گویند. آنگاه چرچیل نقشه ای را درآورد که به گفته او روی آن خط کرزون و خط سال 1939 کشیده شده بود. ایدن انگشتش را روی نقشه کشیده و توضیح داد که در قطعه جنوبی، خط کرزون بدقت تعیین نشده و افزود که طبق پیش بینی، خط کرزون قرار بود از شرق لووف بگذرد. استالین مخالفت کرد و گفت که خطی که روی نقشه چرچیل کشیده شده دقیق نیست. لووف باید درحدود اتحاد شوروی باشد و خط مرزی از غرب بگذرد. استالین افزود که مولوتف نقشه دقیقی با خط کرزون و شرح مفصل آنرا در اختیار دارد. ما از یک لهستان بزرگ، پیشرفته، صنعتی و دوست اتحاد شوروی حمایت می کنیم. در همان حال به مولوتف دستور داد نقشه مورد بحث را نشان دهد. چند دقیقه بعد یک پوشه بزرگ سیاه را آوردند. مولوتف نقشه را روی میز پهن کرد و خط کرزون را که درآنجا مشخص شده بود، نشان داد. هم چنین مولوتف متن رادیوگرام امضای کرزون را قرائت کرد که در آن بدقت نقاط آن خط مشخص می شد. پس از توضیح به کمک نقشه، مسئله کاملا آشکارگردید. موضع طرف شوروی دیگرقابل بحث نبود. چرچیل گفت: - بدیهی است که شرکت کنندگان کنفرانس اختلاف نظرمهمی درمورد مرزهای غربی اتحاد شوروی، ازجمله "لووف" ندارند... روزولت پرسید که آیا امکان دارد لهستانی ها بنا به میل خود به لهستان باز گردند؟ استالین جواب مثبت داد. پس از آن چرچیل گفت که به لهستانی ها (یعنی به دولت فراری) توصیه خواهد کرد پیشنهادات کنفرانس را قبول کنند. او افزود که یک طرح از سند مربوط به مسئله لهستان را تهیه کرده و می خواهد آنرا قرائت کند. چرچیل بلافاصله متن زیر را قرائت کرد: "دراصل قبول شده است که کانون دولت و خلق لهستان باید میان خط باصطلاح کرزون و خط رودخانه "اودر" قرارگیرد و پروس شرقی و استان اوپلن را در بر گیرد. لیکن مرزبندی نهائی مستلزم مطالعه دقیق و احتمالا، اسکان اهالی دربعضی نقاط می باشد". استالین ازنظراصولی با فرمول پیشنهادی چرچیل موافقت کرد. رئیس هیئت نمایندگی شوروی تایید کرد که اتحاد شوروی طرفدار «احیاء و تقویت لهستان» می باشد. وی گفت که مسایل امنیت اتحاد شوروی و لهستان تفکیک ناپذیراست. لهستان ضد شوروی راه را برای عملیات تجاوزکارانه علیه اتحاد شوروی هموار ساخت. هیتلری ها از خاک لهستان به اتحاد شوروی حمله کردند. بنا براین دولت شوروی نمی گذارد که لهستان پس ازجنگ هم حربه دست محافل امپریالیستی غرب و تکیه گاه مناسبی برای ماجراجوئی های ضد شوروی بماند. رئیس جمهور امریکا "روزولت"، در بحث پیرامون مرزهای لهستان درتهران شرکت نکرد. لیکن در گفتگوی خصوصی با استالین وی نظرامریکا را درمورد این مسئله اظهار داشت و علل خودداری اش ازاظهار نظر رسمی را توضیح داد. روزولت گفت که با نظریات هئیت نمایندگی شوروی درمورد لزوم احیای دولت لهستان موافقت دارد و شخصا مخالفتی ندارد که مرزهای لهستان از شرق به طرف غرب، تا رودخانه "اودر" جابجا شود، لیکن بنا به ملاحظات مربوط به سیاست داخلی و دقیق تر، نظربه انتخابات آینده ریاست جمهوری درسال 1944، او برای اینکه رای 6- 7 میلیون امریکائی های لهستانی الاصل را از دست ندهد نمی تواند بصورت علنی درحل و فصل مسئله لهستان، چه درتهران و چه در بهارسال آینده، شرکت کند. هنگام بحث پیرامون مرزغربی لهستان استالین اشاره کرد که اتحاد شوروی بنادری که یخ نبندد در دریای بالتیک ندارد و بنا براین احتیاج به بنادرکونیکسبرگ و ممل و اراضی مربوطه پروس شرقی دارد. گذشته ازاین، واگذاری بخشی از پروس شرقی به اتحاد شوروی جوابگوی منافع نابودی خطرناک ترین کانون نظامی گری آلمانی است که هم روزولت و هم چرچیل درتهران سخت طالب آن بودند. انگلستان و ایالات متحده اصولا موافقت نمودند درخواست شوروی را برآورده کنند. چرچیل طی پیامی برای استالین که 27 ماه فوریه سال 1944 درمسکو دریافت گردید خاطرنشان ساخته بود که دولت انگلستان واگذاری کونیگسبرگ و اراضی مجاورآن به اتحاد شوروی را «ادعای عادلانه روسیه» می داند... «اراضی این بخش پروس شرقی به خون روسی رنگین شده که بی دریغ در راه امرمشترک ریخته شده است... بنا بر این... ادعای روس ها بر این اراضی جنبه تاریخی دارد و بخوبی مستند است.» بنا به ابتکار روزولت در کنفرانس تهران تبادل نظری درمورد مسئله فنلاند نیز مطرح شد. از جمله غرامت خساراتی که از ناحیه فنلاند در جنگ به اتحاد شوروی وارد شده بود و این که رابطه فنلاند با آلمان برای دورانی باید قطع شود و آلمانی های آنجا نیز خاک فنلاند را ترک کنند. چرچیل از طرح «راه های تضمین ورود به لنینگراد» را ارائه داد و «مواضع روسیه بعنوان یک قدرت دریائی و هوائی نظامی مسلط دردریای بالتیک» را تائید کرد. چرچیل با اشاره به اینکه غرامت زیان وارد شده به اتحاد شوروی از طرف فنلاند، هنگام جنگ و بعنوان متحد آلمان جای تردید دارد. فنلاندی ها ممکن است برخلاف اراده خود تابع «کشور دیگری» شده باشند. چرچیل گفت: «ما انتظارداریم که امنیت ضروری مرزهای روسیه تامین شود ولی ما خواهش می کنیم که با فنلاندی ها با گذشت رفتارشود». رئیس دولت شوروی خبر داد که مدتی پیش "بوهمان" معاون وزارت امورخارجه سوئد به اطلاع نماینده شوروی درسوئد رسانده بود که «فنلاندی ها می خواستند با روس ها صحبت کنند». ضمنا بوهمان گفته بود که «فنلاندی ها می ترسند که روسیه فنلاند را ازاستقلال محروم سازد و آنرا به یکی ازاستان های خود تبدیل کند». استالین خبرداد که دولت شوروی جواب داده است که «چنین قصدی ندارد» و مخالفتی با آغاز گفتگوها با فنلاندی ها ندارد و آنها می توانند برای مذاکره به مسکو بیایند.
لینکهای شماره های گذشته: 1 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/april/829/tehran.htm 2 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/april/830/tehran.html 3 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/may/831/confrans.html 4 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/may/832/confarans.html 5 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/may/833/konfarans.html 6 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/may/834/confarans.html 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/jon/835/konfarans.html 8 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/jon/836/konfrans.jpg
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 837 - اول تیرماه 1401