راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 838

"تسلیم یا خونریزی" دو راهی

امریکا و اروپا در برابر ایران

 

جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که وظیفه رد و بدل کردن پیام های آمریکایی ها به ایران را برعهده دارد هفته گذشته در کنفرانس خبری در تهران اعلام کرد: "ایران باید بین روسیه و غرب انتخاب کند".

سخنان بورل به گوش ما طنینی آشنا دارد. قبلا در سال ۲۰۱۴ اتحادیه اروپا درست همین دوراهی را دربرابر اوکراین قرار داد و از آن کشور خواست که بین قرارداد گمرکی با روسیه و عضویت در اتحادیه اروپا یکی را انتخاب کند. راه توده در شماره ۸۳۲ (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱) نسبت به تلاش آمریکا و اروپا در به راه نداختن یک کودتا در ایران به سبک اوکراین هشدار داد و با اشاره به اینکه در ایران "کودتایی از روی الگوی اوکراین تدارک دیده می شود" نوشت: "در جریان کودتای موسوم به میدان در اوکراین، مسئله به این شکل بود که اتحادیه اروپا برای دولت وقت آن مهلتی را برای تحویل درخواست پیوستن به این اتحادیه تعیین کرد. در آن زمان نیمی از اقتصاد اوکراین از تجارت با روسیه تامین می شد و پذیرش درخواست پیوستن به اتحادیه اروپا به معنای شکستن کمر اقتصاد اوکراین بود. رئیس جمهور اوکراین نظر به این ملاحظات خواهان یک مهلت برای بررسی موضوع شد. اتحادیه اروپا جنجال راه انداخت که رئیس جمهور اوکراین هوادار روسیه است و به همین دلیل نمی خواهد اجازه دهد که اوکراین به اتحادیه اروپا بپیوندد. همین ادعا عامل حمله و تظاهرات در خیابان ها با شعار اوکراین مال اوکراینی ها شد و کار به خونریزی و کودتا کشیده شد..."

حالا در ارتباط با ایران، به همین منظور مثلا ژوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می گوید: "ما اروپایی ها از برجام بسیار منتفع خواهیم بود و امریکائی ها هم به یک موفقیت دیپلماتیک نیاز دارند." یعنی چه؟ یعنی روس ها مخالف برجام هستند. مثل اوکراین که می گفتند روس ها مخالف پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا هستند. این دقیقا همان بازی رسانه ای و تبلیغاتی است که در نهایت باید یا به تسلیم یا به خونریزی ختم شود. در واقع خط اتحادیه اروپا به نمایندگی از امریکا تبدیل کردن ایران به کانون روسیه ستیزی در منطقه درست با همان روشی است که در اوکراین پیاده و آن کشور را در نهایت ویران کردند." (راه توده ۸۳۲)

اکنون نیز آقای بورل در ادامه همان برنامه ریزی می کوشد ایران را دربرابر همان دوراهی شومی بگذارد که در سال ۲۰۱۴ دربرابر اوکراین قرار دادند و آن کشور را به سرنوشت کنونی کشاندند. بدیهی است ما درباره ظرفیت آقای بورل و اتحادیه اروپا در رسیدن به چنین هدفی دچار توهم نیستیم. نه امریکا و اروپای امروز، امریکا و اروپای سال ۲۰۱۴ هستند، نه روسیه آن روسیه است و نه ایران، اوکراین. ولی این واقعیت هم وجود دارد که رسانه های ایران فاقد کمترین استقلال و درک از اوضاع جهانی هستند و هرچه امریکا و اروپا بگویند را عینا تکرار می کنند بنابراین ظرفیت امثال بورل برای ایجاد جبهه بندی ها و درگیری های داخلی در ایران بیش از وزن واقعی اتحادیه اروپا و آینده آن در مناسبات جهانی است.

در واقع در ایران امروز برخلاف اوکراین ۲۰۱۴ بحث بر سر این است که اگر ایران بخواهد برمبنای دستورالعمل جناب بورل مثلا بین اتحادیه اروپا و اتحادیه بریکس انتخاب کند واقعا کدامیک را انتخاب خواهد کرد؟ آیا بریکس را انتخاب خواهد کرد که ۴۵ درصد جمعیت جهان، ۳۰ درصد وسعت جهان و ۳۸ درصد اقتصاد جهان (برمبنای برابری قدرت خرید) را در اختیار دارد و روزبروز کشورهای بیشتری در جهان خواهان عضویت و همکاری با آن می شوند؟ یا اتحادیه اروپایی را که معلوم نیست دو سال دیگر وجود خواهد داشت یا نه؟ اتحادیه ای که بدون کشورهای بریکس از جمله هند و روسیه و چین نه گاز دارد، نه نفت، نه غلات، نه پوشاک و نه لوازم خانگی و مصرفی. چاپ دلارهای کاغدی آمریکا نیز دیگر نمی تواند به کمک اقتصاد آن بیاید چرا که اتفاقا کشورهای بریکس علاوه بر اینکه تصمیم گرفته اند مبادلات خود را برمبنای ارزهای ملی انجام دهند، بلکه در پی ایجاد یک ارز جهانی نیز هستند که جانشین دلار و یورو در مبادلات و تجارت میان آنها شود.

تهدید و دستور آقای بورل که ایران باید بین روسیه و غرب انتخاب کند می تواند و باید درست به نتیجه ای بیانجامد معکوس آنچه در اوکراین روی داد، نتیجه ای که ایشان انتظار آن را ندارد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 838  - 8 تیرماه 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت