سرمقاله راه توده 831 تسلیم- فروپاشی- تغییرات 3 راه حلی که ج. اسلامی دارد |
بحران اقتصادی که کشور ما امروز در آن گرفتار شده علاوه بر آنکه حاصل تحریم های غرب و امریکاست که همه راه های نفس کشیدن را بر روی مردم ما می خواهد ببندد، نتیجه چند دهه سیاستهای اقتصادی نیز هست که سرنوشت کشور را بدست جریانی سپرده است که در جهان بدان "الیگارش" نام می دهند و در ایران اتاق بازرگانی نماینده آن است. حکومت ایران در حالی سخن از سیاست "گرایش به شرق" می گوید که الیگارشی اتاق بازرگانی ایران که اقتصاد کشور را در دست دارد وابسته به دلارهای نفتی صادراتی است. این تمام تناقض و ناسازی سیاست گرایش به شرق است. همین الیگارشی است که امروز جنجال بزرگ رسانه ای به راه انداخته و توصیه می کند که ایران سریع و بدون چون و چرا به خواست های آمریکا برای امضای برجام تن بدهد. نگرانی آنها دراصل از آن است که سرنوشت جنگ در اوکراین آنچنان به زیان غرب و ناتو تمام شود که ایران اصولا از خیر برجام که دیگر بود و نبود آن کم تاثیر شده بگذرد. در اینصورت این احتمال وجود خواهد داشت که ایران همچنان به سمت مبادلات تهاتری یا با ارزهای ملی با روسیه و چین روی آورد و نفت ایران در تحریم غرب بماند و دست سرمایه داری الیگارش های ایرانی از دلارهای نفتی کوتاه شود. به همین دلیل است که آنها می کوشند با قدرت اقتصادی خود کشور را در بحران های نوبتی فرو برده و با هر تلاشی برای برونرفت موقت از بحران نیز مقابله کنند که آخرین نمونه آن مخالفت با کارت نان و سهمیه بندی ارزاق است که در واقع یک راه حل فوری برای مقابله با بحران جهانی ارزاق است ولی نه راه حلی درازمدت. این در حالیست که تسلیم شدن به خواست های آمریکا در شرایط جهانی در حال گذار و نامعلوم کنونی به معنای از دست دادن قدرت موشکی و نظامی و اتمی ایران است که به غیر از خطرهای بزرگ در آینده برای کشور ما نتیجه ای دیگر نخواهد داشت. امریکا رسما در دکترین نظامی خود ایران را جزو "محور شرارت" میداند و صراحتا خواهان فروپاشی و تقسیم آن است. هنوز مدت کوتاهی از نشست موسوم به "النقب" در اسراییل به ابتکار انتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا با یک موضوع در دستور کار یعنی "ایران" و چگونگی فروپاشی آن نمی گذرد. در واقع امروز دربرابر ایران و حاکمیت ایران سه راه بیشتر وجود ندارد. یا باید تسلیم غرب شود و به جریان آمریکا و ناتو برای محاصره روسیه بپیوندد، با همه خطراتی که آینده ایران را تهدید می کند که این راه حل الیگارش های ایرانی و اتاق بازرگانی و سرمایه داری تجاری و رسانه های آنهاست. این سیاست در نهایت به اوکراینی شدن و تقسیم ایران خواهد انجامید. راه حل دوم ادامه وضع موجود و سیاست های خصوصی سازی و باد کردن مافیاها و سپردن سرنوشت مردم بدست مشتی رانت خوار و صاحبان بانک های خصوصی و مجمتع های پتروشیمی و یعنی فرو رفتن بیشتر در بحران و در نهایت فروپاشی و جنگ داخلی و تجزیه ایران است. و راه حل سوم مقاومت و پایان دادن به تسلط این مافیاها بر اقتصاد و کشور است. یعنی در پیش گرفتن سیاست هایی که دست سرمایه داری تجاری وابسته داخلی و انواع و اقسام باندها و مافیاها و بنیادهای دزد و رانت خوار و نهادهایی که بودجه عمومی کشور را می بلعند از اقتصاد و سیاست کوتاه شود. نمی شود در عرصه خارجی سیاست گرایش به شرق را ادعا کرد و عرصه داخلی اقتصاد را به سرمایه داران و نهادها و مافیاهای وابسته به غرب سپرد. اکنون نه فقط عرصه اقتصاد داخلی کشور در اختیار غرب قرار دارد بلکه حتی عرصه رسانه ای نیز دراختیار رسانه هایی است که یا از سیاست های غرب پیروی می کنند، یا با گمراه کننده ترین استدلال ها و پوچ ترین شعارها به حساب خود با آن مقابله می کنند. در حالیکه به هیچ رسانه چپ در ایران امکان فعالیت و مقابله منطقی با سیاست های امپریالیستی غرب داده نمی شود. راه حل مقابله با این رسانه ها نیست. کافیست دست الیگارش های ایرانی از اقتصاد کوتاه شود، اسامی آنان اعلام و اموال آنها مصادره شود تا خودبخود جریان رسانه ای واپسگرای غربی اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب در ایران از کار بیفتد و باز این هم کافی نیست، باید سمتگیری های اقتصادی کشور به شکلی بنیادین تغییر کند. بنظر می رسد، در واقع مشکل اصلی حاکمیت در همینجاست. حکومت ایران ظاهرا بیش از آنکه نگران شکم مردم و نگران بحران منجر به انفجار اجتماعی باشد، نگران آن است که مبادا یک سمتگیری نوین اقتصادی و یک جریان جدی ضد امپریالیستی و دموکراتیک در ایران تقویت شود. ادامه این وضع در نهایت باز می گردد به دو راه حلی دیگر، یعنی تسلیم یا فروپاشی.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 831 - 21 اردیبهشت 1401