راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نقش سازمان "سیا"

در سازمان دادن

فاشیست ها در اوکراین

یاهونیوز که اخیراً به تحرکات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در اوکراین اشاره می‌کند به گردآوری شواهدی پرداخته که نشان دهنده نقش واشنگتن در تسلیح و تقویت گروه‌های نئونازی در اوکراین است.  بررسی ایدئولوژی این گروه و مقایسه سیاست آمریکا در اوکراین با سیاست این کشور در افغانستان در اواخر دهه ۱۹۷۰ و تبعات احتمالی چنین رویکردی بخش‌های بعدی این گزارش را تشکیل می‌دهند.

 

 

چکیده گزارش

شواهد و مستندات مختلفی که در این گزارش به طور مفصل به آنها اشاره شده حاکی از آن هستند که سازمان سیا از سال ۲۰۱۵ در حال آموزش گروه‌های نئونازی در اوکراین به ویژه «گردان آزوف» است. برای پیشبرد این سیاست، کنگره آمریکا در لایحه بودجه سال ۲۰۱۶ تحت فشار پنتاگون ممنوعیت قانونی مربوط به همکاری با گروه‌های نئونازی در اوکراین را حذف کرده است.

در هفته‌های گذشته تصاویر و گزارش‌های متعددی از رسیدن سلاح‌های ارسال‌شده به اوکراین به گروه نئونازی آزوف منتشر شده است. ایدئولوژی محوری این گروه را ایده‌ای موسوم به یک جنگ صلیبی نهایی برای «بازپس‌گیری» تشکیل می‌دهد. آنها معتقدند اوکراین بایستی تلاش کند از طریق یک جنگ صلیبی نهایی ممالک شرق اروپا را تحت حاکمیت یک حکومت سفیدبرترپندار مشابه سیستم «رایشس‌کومیساریات» در خلال جنگ جهانی دوم درآورد.

برخی نشانه‌ها از جمله اظهارنظر سیاستمداران نزدیک به مراکز قدرت در واشنگتن حاکی است دولت آمریکا و کشورهای غربی با حمایت از گروه‌های نئونازی به دنبال تکرار سیاست موسوم به «عملیات سایکلون» در افغانستان هستند. در آن عملیات سازمان سیا تصمیم گرفت برای مقابله با نفوذ شوروی، به تسلیح و حمایت مالی گروه‌های افراطی روی بیاورد. این سیاست در نهایت به شکل‌گیری گروه تروریستی القاعده منجر شد.

رویکرد آمریکا با توجه به نتایج ناگواری که حمایت‌های قبلی سازمان سیا از گروه‌های افراطی داشته می‌تواند تبعات امنیتی گسترده‌ای در سراسر اروپا و از جمله در خود آمریکا داشته باشد. سیاست واشنگتن همچنین با توجه به فعال بودن تهدید گروه‌های سفیدبرترپندار در داخل خود آمریکا ممکن است در یک اثر بومرنگی به تهدید تروریستی علیه خود آمریکا هم تبدیل شود.

این سیاست از آن جهت هم قابل توجه است که دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا در اوائل سال ۲۰۲۰ این هشدار را مطرح کرده‌اند که ظهور «یک شبکه سفیدبرترپندار فراملی» فاجعه بعدی‌ای خواهد بود که بعد از فروکش کردن خطر کووید-۱۹ می‌تواند دنیا را درگیر کند. مضاف بر این، مرکز اطلاعاتی سوفان پیش از این هشدار داده کشور اوکراین به قطبی برای گسترش افراط‌گرایی نژادپرستان سفیدپوستی تبدیل شده که در حال الگوگیری از گروه‌های تروریستی مانند داعش و القاعده هستند.

تحرکات سیا در جنگ اوکراین

پایگاه یاهونیوز ژانویه سال جاری میلادی، حدود یک ماه قبل از آغاز حمله روسیه به اوکراین گزارش داده بود سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تحت برنامه‌ای که از سال ۲۰۱۵ آغاز شده در حال آموزش گروهی از اوکراینی‌ها برای «کشتن روس‌ها» است.

یاهونیوز گزارش داده بود این آموزش‌ها توسط شبه‌نظامیانی که برای «اداره نیروهای زمینی سیا»* (Ground Department) کار می‌کنند به گروه‌های اوکراینی ارائه شده و برنامه مخفیانه مورد نظر بعد از الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۵، در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما آغاز شده اما در دولت‌های دونالد ترامپ و جو بایدن گسترش داده شده است.

یک مقام سابق سیا که از جزئیات این برنامه آگاه است به صورت مشخص در مصاحبه با یاهونیوز گفته که «آمریکا در حال آموزش شورش [به گروه‌های اوکراینی] است. در این برنامه به اوکراینی‌ها نحوه کشتن روس‌ها آموزش داده شده است.»

با آنکه یک مقام سیا مدعی شده که آموزش‌های تحت این برنامه تنها مختص جمع‌آوری اطلاعات بوده است چندین مقام سابقِ دخیل در این برنامه به یاهونیوز گفته‌اند که گروه‌های اوکراینی از آموزش‌هایی در زمینه کار با سلاح‌های گرم، تکنیک‌های استتار، ناوبری زمینی و تاکتیک‌هایی مانند «پوشش و حرکت» برخوردار شده‌اند.

اندکی بعد از این گزارش «یاهونیوز»، روزنامه واشنگتن‌پست هم تحرکات سیا در اوکراین را تأیید کرد. این روزنامه روز ۵ مارس (۱۴ اسفند) -در حالی که دو هفته از آغاز حمله روسیه به اوکراین می‌گذشت- گزارش داد آمریکا و متحدان غربی این کشور با توجه به اینکه پیش‌بینی کرده ارتش روسیه پس از تجدید قوا سرانجام به اهدافش در اوکراین دست خواهد یافت خودشان را برای یک «شورش خونین» آماده کرده‌اند. طبق این گزارش آمریکایی‌ها قصد دارند در صورت موفقیت ارتش روسیه یک دولت تبعیدی تشکیل داده و عملیات‌های چریکی را علیه نیروهای روسیه هدایت کنند. یک مقام آمریکایی به واشنگتن‌پست گفت سلاح‌هایی که ایالات متحده برای اوکراین ارسال کرده نقش مهمی در موفقیت این «جنبش شورشی» خواهد داشت.

این که راست‌گرایان افراطی موسوم به «گردان آزوف»، گروهی بوده که تحت آموزش آمریکا قرار گرفته و در هفته‌های گذشته هم از تسلیحات کشورهای غربی برخوردار شده به وفور در روزهای گذشته، حتی در رسانه‌های غربی مورد اشاره قرار گرفته و به آن اعتراف شده است.

به عنوان مثال، شبکه خبری «سی‌ان‌ان» در گزارشی که ۳۰ مارس منتشر شده می‌نویسد: «حضور مشهود عناصر گردان آزوف در داخل نیروهای مسلح اوکراین که از قضا جزو عناصر موثر آن نیروها هم هستند پرسش‌های ناخوشایندی را پیش روی دولت اوکراین و متحدان غربی آن که کماکان ارسال سلاح به آن کشور را در دستور کار دارند قرار می‌دهد.»

شبکه خبری سی‌ان‌ان در این گزارش همچنین تأیید کرده که نیروهای گردان آزوف در هفته‌های قبل‌تر جزو اصلی‌ترین گروه‌هایی بوده‌اند که در اطراف شهر «ماریوپول» مشغول مبارزه با نیروهای روسیه بوده‌اند. روزنامه صهیونیستی «جروزالم‌پست»، دیگر رسانه‌ای است که روز ۲۱ آوریل (اول اردیبهشت) از رویت راکت‌اندازهای ضد زره «ماتادور»  در دست راست‌گرایان افراطی اوکراین خبر داده است. به نوشته این رسانه، این راکت‌اندازها که محصول مشترک اسرائیل، سنگاپور و یک شرکت آلمانی هستند اکنون در دستان نیروهای آزوف قرار دارند.

همچنین ویدئویی که یک حساب کاربری وابسته به آزوف اواخر فروردین‌ماه در توییتر منتشر کرده یکی از اعضای این گروه جنجالی را در حال استفاده از همین راکت‌اندازها برای هدف قرار دادن یک نفربر زرهی روسیه نشان می‌دهد. عکس‌هایی هم از اعضای این گروه در حال کار با راکت‌اندازهای ساخت بریتانیا دیده شده. حساب کاربری شبکه تلویزیونی «Nexta TV» (یک رسانه بلاروسی) روز ۸ مارس (۱۷ اسفندماه) با انتشار تصاویری افشا کرد که گردان آزوف اولین گروه اوکراینی بوده که استفاده از سلاح‌های ضدتانک «NLAW» را یاد گرفته است.

پایگاه دی‌کلاسیفاید گفته این سلاح‌ها به احتمال قریب به یقین توسط انگلیس ارسال شده‌اند. طبق گزارش این رسانه انگلیسی لوگزامبورگ تنها کشوری غیر از انگلیس است که این سلاح‌ها را برای اوکراین ارسال کرده است. انتشار این تصاویر واکنش «جیمز هیپی»، نماینده محافظه‌کار پارلمان انگلیس را هم به همراه داشت که از وزیر دفاع انگلیس پرسیده که آیا قرار است نیروهای گردان آزوف به سلاح‌های ضدتانک ارسال شده از سوی بریتانیا دسترسی داشته باشند یا خیر؟ وزیر دفاع هنوز به این سوال پاسخ مشخصی نداده است.

به تازگی رسانه‌های غربی عملیات روانی خاص خود را برای عادی نشان دادن گردان آزوف و سفیدشویی آنها آغاز کرده‌اند. به عنوان مثال، خبرگزاری فرانسه در گزارشی همین چهارشنبه مدعی شده بود اوکراینی‌ها از گردان آزوف حمایت می‌کنند. در گزارش این رسانه آمده بود: «اما در اوکراین، گردان آزوف تا حد زیادی از شهرت خوبی برخوردار بوده و به دلیل تعهد چندین ساله خود برای مبارزه با تهاجمات روسیه به این کشور، با تحسین و ستایش مواجه شده است.این هفته، تظاهرات‌کنندگان در کی‌یف گرد هم آمدند تا حمایت عمومی خود را از آزوف و مدافعان همکارشان از ماریوپل اعلام کنند زیرا روس‌ها حمله شدید دیگری را به کارخانه فولادسازی عظیمی که نیروهای اوکراینی در آن موضع می‌گیرند، آغاز کردند.»

شبکه خبری اسکای‌نیوز هم مصاحبه‌ای با یکی از شهروندان انگلیس که به تازگی به این گردان پیوسته ترتیب داده و از قول او گفته که اعضای این گروه «آدم‌های روانی و دیو» نیستند. اسکای‌نیوز می‌نویسد: «کرملین از پیشینه این گردان برای توجیه ادعای خود مبنی بر اینکه اوکراین به "نازی زدایی" نیاز دارد، استفاده کرده است. با این حال، اد آرنولد، پژوهشگر امنیت اروپا در اندیشکده دفاعی RUSI، به اسکای نیوز گفت که گروه نظامی آزوف گام هایی برای دور شدن از پیوندهای راست افراطی خود برداشته است.»

غیر از گردان آزوف، اعضای یک گروه راست‌گرای افراطی دیگر به نام «Pravy Sektor» هم تصویری منتشر کرده‌اند که اعضای این گروه را در کنار سلاح‌های ضدتانک ساخت انگلستان نشان می‌دهد. با آنکه اعضای Pravy Sektor طرفدارای از ایدئولوژی نئونازی‌ها را رد می‌کنند اما آنها علناً خودشان را از هواداران «استپان باندرا» می‌دانند. او یک شبه‌نظامی ملی‌گرای افراطی اوکراین بود که در جریان جنگ جهانی دوم با نازی‌ها همکاری کرد.

اما همان‌طور که در بخش اول این بحث هم گفته شد، حمایت آمریکا و غرب از این گروه‌های راست‌گرای افراطی اوکراین از مدت‌ها قبل از جنگ فعلی (دست‌کم از سال ۲۰۱۵) شروع شده است. علاوه بر گزارش اخیر یاهونیوز که در بالا به آن اشاره شد مستندات بسیار زیادی طی سال‌های گذشته از سیاست آمریکا در حمایت از نئونازی‌های اوکراین و تسلیح آنها به ویژه گردان آزوف وجود دارد که برای جلوگیری از اطناب بحث در زیر به صورت خلاصه به برخی از مهم‌ترین‌های آنها اشاره می‌شود.

نخستین نشانه‌ها از عزم واشنگتن برای تسلیح و تقویت نئونازی‌ها دسامبر ۲۰۱۵ پدیدار شد. کنگره آمریکا در آن زمان یک متمم قانونی را که خواستار ممنوعیت هر گونه حمایت مالی واشنگتن از گروه‌های نئونازی در اوکراین بود از لایحه بودجه در سال مالی ۲۰۱۶ حذف کرد. پایگاه نیشن اندکی بعدتر گزارش داد که حذف این متمم تحت فشار پنتاگون صورت گرفته است. این اقدام خود آشکار می‌کرد که واشنگتن سیاست قبلی خود درباره این گروه‌های افراطی را تغییر داده و به دنبال تقویت آنها برای مبارزه با روسیه است.

بعد از آن گزارش‌هایی از سرازیر شدن تسلیحات آمریکایی به سمت شبه‌نظامیان نازی منتشر شد. شروع این گزارش‌ها از اکتبر ۲۰۱۶ بود، زمانی که شرکت «ایرترونیک» (AirTronic) مستقر در تگزاس از امضای قراردادی برای تحویل ۵.۵ میلیون دلار آر.پی.جی «PSRL-1» به طرفی که از آن به عنوان «یک مشتری نظامی از متحدان اروپایی» نام می‌برد خبر داد.

ژوئن ۲۰۱۷ عکس‌هایی در وب‌سایت آزوف منتشر شد که نشان می‌داد پیکارجویان این گروه در حال آزمایش آر.پی‌.جی‌های «PSRL-1» در میدان بودند. این تصاویر، گمانه‌زنی‌هایی را پیش کشید مبنی بر اینکه «مشتری» بدون نام شرکت ایرترونیک ممکن است کشور اوکراین باشد.

دو ماه بعد (آگوست ۲۰۱۷) وب‌سایتی به نام Southfront که یک سایت طرفدار روسیه برای ارائه تحلیل‌های نظامی است قرارداد محرمانه‌ای را منتشر کرد که نشان می‌داد ۱۰۰ آر.پی‌.جی PSRL-1 به ارزش ۵۵۴۵۷۵ دلار (حدود یک دهم کل قرارداد) با مشارکت یک شرکت تسلیحاتی اوکراینی برای توزیع در میان یگان‌های رزمی آن کشور تولید شده است.  (این اسناد را می‌توانید در اینجا ببینید.)

 دسامبر ۲۰۱۷ «ریچارد وندیور» یکی از مسئولان ارشد شرکت ایرترونیک در مصاحبه‌ای با شبکه «صدای آمریکا» تاکید کرد که مجوزهای لازم برای ارسال آٰر.پی‌.جی‌های مذکور با «هماهنگی‌های بسیار نزدیکی با سفارت ایالات متحده [در اوکراین]، با وزارت امور خارجه ایالات متحده، با پنتاگون و با دولت اوکراین اخذ شده است

سرانجام در ژانویه ۲۰۱۸ اندیشکده «شورای آتلانتیک» تأیید کرد که دولت آمریکا این سلاح‌های مرگبار را تحویل نئونازی‌های گردان آزوف داده است. «آریک تولر»، محقق «آزمایشگاه تحقیقات قوانین دیجیتال» در شورای آتلانتیک در یادداشتی نوشت: «سفارت ایالات متحده انتقال [این سلاح‌ها به اوکراین] را تسهیل کرده اما مطمئن نیستم آنها آگاهی داشته‌اند آزوف اولین گروهی خواهد بود که با این سلاح‌ها آموزش خواهد دید.»

شورای آتلانتیک که در میان کارشناسان به عنوان لابی‌گر غیررسمی ناتو در واشنگتن شناخته می شود و از سرسخت‌ترین مدافعان تسلیح ارتش اوکراین است منبعی بسیار بعید برای چنین افشاگری‌ای بود. در حالی که انگیزه‌های این اندیشکده برای افشای این موضوع هنوز هم نامشخص مانده اما همین اقدام بود که موجب شد حمایت‌های نیمه‌پنهان آمریکا از نئونازی‌ها در اوکراین جنبه‌های آشکارتری به خود بگیرند و در رسانه‌ها هم انعکاس بیشتری پیدا کنند.

یک روز پس از گزارش شورای آتلانتیک درباره دستیابی آزوف به تسلیحات آمریکایی، «گارد ملی اوکراین» در بیانیه‌ای رسمی تاکید کرد که این سلاح‌ها دیگر در اختیار آزوف نیستند. از طرف دیگر، قرار گرفتن این موضوع زیر ذره‌بین افکار عمومی گردان آزوف را بر آن داشت تا تمام عکس‌های مربوط به کار کردن سربازان خود با این سلاح‌ها را از وب‌سایت خود حذف کند.

مستندات افشاشده از حشر و نشر آمریکا با نئونازی‌های اوکراین، البته فقط به معامله‌های تسلیحاتی مربوط نیست و انواع دیگری از همکاری‌ها را هم شامل می‌شود. مثلاً نوامبر سال ۲۰۱۸ وب‌سایت آزوف تصاویری از دیدار افسران آمریکایی با فرماندهان این گروه منتشر کرده و گفته بود که افسران آمریکایی در حال ارائه «آموزش‌ یا کمک‌های دیگری» به آنها هستند. این تصاویر، البته اکنون از سایت رسمی گروه آزوف حذف شده‌اند، اما پاره‌ای از آنها توسط برخی رسانه‌های دیگر حفظ و نگهداری شده‌اند.

این موضوع مورد تأیید افسران آزوف هم قرار گرفته است. گروهبانِ ایوان خارکف، از اعضای این گروه در مصاحبه با خبرنگاران آمریکایی فاش کرد که «مربیانی از ایالات متحده و داوطلبان آمریکایی» از نزدیک با گردان او کار می کنند. ایوان خارکف در گفت‌وگو با دیلی‌بیست گفت: «ما باید از دانش همه ارتش‌ها استفاده کنیم

گردان آزوف می ۲۰۱۴ تأسیس شد، یک ماه بعد از آنکه دولت اوکراین اعلام کرد آنچه «عملیات ضدتروریستی» خوانده می‌شد را در شرق اوکراین آغاز کرده است. این گروه از ادغام اعضای دو گروه نئونازی دیگر به نام «Patriot of Ukraine» (میهن‌پرستان اوکراین) و «Social National Assembly» (مجمع ملی-اجتماعی) تشکیل شد. در آن زمان این گروه‌ها خود بخشی از یک گروه نژادپرست دیگر به نام «جریان راست» (Right Sector) بودند. جریان راست از دل درگیری‌های موسوم به «تظاهرات‌های یورومیدان» که به براندازی دولت ویکتور یانوکوویچ منجر شد سر برآورد و بعدها خود به یک سازمان شبه‌نظامی تبدیل شد.

رهبری گروه‌های نئونازی «میهن‌پرستان اوکراین» و «مجمع ملی-اجتماعی» را یک سیاستمدار راست‌گرای افراطی به نام «آندره بیلتسکی» به عهده داشت. بیلتسکی در دولت یانوکوویچ به خاطر دیدگاه‌های نژادپرستانه و ترتیب دادن اقدامات تروریستی در بازداشت بود، اما بعد از سرنگونی دولت او به عنوان زندان سیاسی به رسمیت شناخته شد و به عنوان بخشی از برنامه آزادی زندانیان سیاسی از تمامی اتهامات تبرئه و آزاد شد. او بعد از آزادی از زندان در می ۲۰۱۴ گردان آزوف را تأسیس کرد و خود تا زمانی که به سمت‌های دیگر در دولت اوکراین ارتقا پیدا کرد فرماندهی آن را به عهده گرفت. دیدگاه‌های بیلتسکی را می‌توان در این اظهارنظر مشهور او در سال ۲۰۱۰ خلاصه کرد که گفته بود که مأموریت اوکراین این است که در یک جنگ صلیبی نهایی رهبری سفیدپوست‌های دنیا را علیه نیمه‌انسان‌های تحت هدایت یهودی‌ها به عهده بگیرد

دیدگاه‌های بیلتسکی هسته محور ایدئولوژی گردان آزوف را تشکیل می‌دهد. طبق آنچه نشریه «Lower Class» و دیگر رسانه‌ها از جمله گاردین گزارش داده‌اند آزوف در حال حاضر یک سازمان زیرزمینی به نام «Misanthropic Division» (شاخه مردم‌ستیزی) دارد که به شدت در جذب نیرو از میان جوانان نئونازی در فرانسه، آلمان و اسکاندیناوی فعال است. این سازمان به جنگجویان خارجی وعده می‌دهد در اردوگاه‌های اوکراینی که پر از دیگر جنگجویان همفکر است آموزش کار با سلاح‌های سنگین از جمله تانک را خواهند داد.

بخشی از ایده‌های بیلتسکی در یکی از مرامنامه‌های «مجمع ملی-اجتماعی» اینطور مورد اشاره قرار گرفته است: «آماده کردن اوکراین برای توسعه بیشتر و تلاش برای هدف آزادسازی نژاد سفیدپوستان از سلطه افکار جهانی‌سازی؛ و تنبیه جدی انحراف‌های جنسی و تماس‌های بین‌نژادی که به انقراض نسل انسان‌های سفیدپوست منجر می‌شود

نشریه دیلی‌تلگراف سال ۲۰۱۸ گزارش داده بود که این ایدئولوژی‌های افراطی گردان آزوف و تبلیغات آن در فضای مجازی توجه بسیاری از پیکارجویان خارجی در کشورهای مختلف از جمله برزیل، ایتالیا، انگلستان، فرانسه، ایالات متحده آمریکا، یونان، سوئد، اسپانیا، اسلووکی، جمهوری چک و روسیه را به خود جلب کرده است. همچنین طبق گزارش مجله تایم، این گروه نژادپرست از فیسبوک برای جذب نیروهای جدید و افراطی کردن آنها استفاده می‌کند.

در دهه ۱۹۶۰ همکاری سیا با گروه‌های افراطی ضد دولت «فیدل کاسترو» شهر میامی را به مرکزی برای خشونت‌های تروریستی تبدیل کرد. آمریکا همچنین در جریان ناآرامی‌های سوریه به حمایت از گروه‌های افراطی و تروریستی در منطقه روی آورد که نتیجه‌اش گسترش شدید ناامنی و کشته شدن صدها هزار نفر و آوارگی میلیون‌ها نفر بود.

اما سیاست این روزهای آمریکا در اوکراین بیش از هر چیزی یادآور سیاست واشنگتن در افغانستان در اواخر دهه ۱۹۷۰ در قالب برنامه‌ای موسوم به «عملیات سایکلون» است  که در خلال آن سازمان سیا تصمیم گرفت برای مقابله با نفوذ شوروی گروه‌های افراطی  را تسلیح و حمایت مالی کند.

گَریکای چِنگو محقق و پژوهشگر دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای برای پایگاه کانترپانچ درباره نقش آمریکا در شکل‌گیری القاعده می‌نویسد: «از یاد نمی‌بریم که این سازمان سیا بود که اسامه بن‌لادن را به دنیا آورد و طی دهه‌ی۱۹۸۰ همانند مادری او را از سینه‌ی خود شیر داد و تغذیه کرد. رابین کوک، وزیر امور خارجه‌ی پیشین بریتانیا به "مجلس عوام" گفت که القاعده بی‌تردید یکی از محصولات سازمان‌های امنیتی و ضداطلاعات غربی بوده است. رابین کوک توضیح داد که القاعده -که معنای لغوی آن در زبان عربی مخفف "پایگاه داده‌ها" است- در اصل پایگاه داده‌های کامپیوتری هزاران نیروی افراطی بوده که توسط سیا تعلیم یافته و از سوی سعودی‌ها تامین مالی شدند، تا روس‌ها را در افغانستان شکست دهند.»

وی اضافه می‌کند: «رابطه‌ی ایالات متحد با القاعده، همواره رابطه‌ای از جنس عشق- نفرت بوده است. بسته به اینکه یک شاخه‌ی تروریستی القاعده در یک ناحیه‌ی معین منافع آمریکا را تامین کند یا نه، دولت ایالات متحد از آن گروه تروریستی پشتیبانی مالی کرده و یا با پرخاش‌گری به آن حمله می‌کند. حتی در همان هنگام که کارگزاران سیاست خارجی آمریکا دم از ضدیت با افراط‌گرایی اسلامی می‌زنند، [باز] آگاهانه به عنوان سلاحی برای [پیش‌برد] سیاست خارجی به آن دامن می‌زنند.»

اما شباهت سیاست آمریکا در افغانستان با اوکراین، مسئله‌ای نیست که تنها با قرائن تحلیلی همخوانی داشته باشد، بلکه در روزهای گذشته از سوی برخی از سیاستمداران نزدیک به مراکز قدرت در واشنگتن، به خصوص اعضای حزب دموکرات هم مورد اشاره و دعوت قرار گرفته است.

اندکی پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، مجله «فارن‌افرز» مقاله‌ای را با عنوان «شورش قریب‌الوقوع اوکراینی» منتشر کرد. این مقاله به قلم «داگلاس لاندن»، مأمور بازنشسته سیا در آسیای مرکزی و مدیر عملیات‌های ضدشورش سیا در آن منطقه نوشته شده بود. او در آن مقاله تصریح کرده که «پوتین با شورشی خونین و طولانی مواجه خواهد شد که به مرزهای چندین کشور گسترش خواهد یافت» و قابلیت آن را دارد که به ایجاد «ناآرامی‌های گسترده‌ای تبدیل شود که می‌تواند سایر کشورهای در مدار روسیه را بی‌ثبات کند.»

از جمله دیگر اظهارات قابل توجه «داگلاس لاندن» در آن مقاله این است که «ایالات متحده همواره منبع اصلی و اساسی برای حمایت از شورش اوکراین خواهد بود. او می‌نویسد: «ایالات متحده در ویتنام و افغانستان آموخت شورشی که دارای خطوط تدارکاتی قابل اتکا، ذخایر فراوانی از جنگنده‌ها و راه‌های فرار به خارج از مرزها است می‌تواند خودش را برای مدت نامحدود حفظ کرده و سپس بامخدوش کردن اراده ارتش اشغالگر برای جنگیدن، حمایت سیاسی از او را در داخل از بین ببرد.» لاندن به صراحت مدل این شورش‌های قریب‌الوقوع را شورش‌های تحت حمایت سیا در دهه ۱۹۸۰ و حمایت آمریکا از «شورشی‌های میانه‌رو» از سال ۲۰۱۱ تا کنون معرفی می‌کند.

لاندن تنها نیست که الگوی حمایت از شورش افغانستان را به‌عنوان مدل راه‌اندازی شورش در اوکراین تبلیغ می‌کند. «هیلاری کلینتون»، وزیر امور خارجه سابق آمریکا که وزارت امور خارجه تحت امر وی تئوری‌پرداز حمایت از «شورشیان میانه رو» (در واقع همان تروریست‌های تکفیری) در سوریه بود و بر نابودی لیبی با حمایت آمریکا و ناتو نظارت داشت از دیگر کسانی است که بر پیاده‌سازی الگوی افغانستان تأکید دارد.

نظرات هیلاری کلینتون به ویژه از آن جهت قابل توجه است که «جیک سالیون»، رئیس دفتر هیلاری کلینتون که قرابت فکری بسیار نزدیکی با او و خانواده کلینتون‌ها دارد هم‌اکنون مشاور امنیت ملی آمریکا است. علاوه بر این، او به جهت آنکه نظراتش اکنون موضع رسمی حزب دموکرات قلمداد نمی‌شود نسبت به مقام‌های دولت بایدن از جمله آنتونی بلینکن با صراحت بیشتری درباره سیاست‌های واشنگتن اظهارنظر می‌کند.

او روز ۲۸ فوریه در مصاحبه‌ای با ام‌اس‌ان‌بی‌سی گفت: «[عملیات سایکلون] پایان خوبی برای روس‌ها نداشت...واقعیت این است که در آن زمان یک شورش پرانگیزه که بعداً مورد حمایت مالی و تسلیحاتی [سیا] قرار گرفت اساساً موجب شد روس‌ها از افغانستان خارج شوند. به نظرم این مدلی است که اکنون مد نظر قرار دارد. اگر دولت‌های غربی بتوانند نظامیان اوکراینی، یعنی هم ارتش آنها و هم سربازان داوطلب آنها را پشتیبانی کنند می‌توانند روسیه را با گرفتاری مواجه کنند.»

هنگامی که هیلاری کلینتون یک بار دیگر در روز ۸ مارس برای مصاحبه با «میکا برژینسکی»، دختر «زبیگنیو برژینسکی» (مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا که معمار اصلی سیاست تسلیح مجاهدین افغان است) در شبکه ام‌اس‌ان‌بی‌سی ظاهر شد تمایلش برای پیاده‌سازی الگوی افغانستان در اوکراین را با صراحت بیشتری بیان کرد. او در آن مصاحبه گفت: «تسلیحات دفاعی مرگبار در حال ورود به اوکراین هستند. آنها نیاز بیشتری دارند. من می‌خواهم تسلیحات بیشتری روانه اوکراین شود. من به صورت علنی و خصوصی از آنها خواسته‌ام که  کمک‌های بیشتری ارائه دهند. این جنگ زود تمام نمی‌شود. ادامه پیدا خواهد کرد.»

مقام‌های دولت بایدن هم در روزهای گذشته بارها خطوط فکری مشابه با هیلاری کلینتون را هر چند با صراحت کمتری ابراز کرده‌اند. بلینکن تقریباً در هر مصاحبه‌ای به تلویح به اینکه جنگ در اوکراین ادامه‌دار خواهد بود تأکید کرده است. او چندی پیش در یک کنفرانس خبری مشترک با همتای انگلیسی خود تأکید کرد: «چنانچه پوتین بخواهد با نگاه داشتن نیروهای روسیه در اوکراین یک رژیم دست‌نشانده را در آنجا حاکم کند نوعی آشوب طولانی‌مدت، خونین و فرسایشی به وجود خواهد آمد که باعث ضربات مهلکی به روسیه خواهد شد.»

جو بایدن هم بارها اشاراتی غیرمستقیم به تلاش‌ها برای راه انداختن یک شورش طولانی‌مدت در اوکراین داشته است. او در یک مصاحبه اخیر گفت که روسیه «در درازمدت متحمل بهای گزافی خواهد شد، اگرچه تحقق این مسئله زمان‌بر خواهد بود.»

حال که اینها آشکارا به عنوان الگوهایی برای «شورش قریب‌الوقوع اوکراینی» تبلیغ می‌شوند چه سرنوشتی در انتظار اوکراین خواهد بود؟ اگر بخواهیم کارنامه سیا در حمایت از شورش‌ها را شاخصی برای پیش‌بینی آینده در نظر بگیریم آنگاه باید گفت که سیاست آمریکا باعث تحمیل ویرانی و رنج‌هایی به مراتب بیشتر از عملیات فعلی روسیه به مردم، چه مردم اوکراین، چه مردم خود آمریکا و چه شهروندان سایر نقاط دنیا از جمله کشورهای اروپایی خواهد شد. اوکراین به کشوری شکست‌خورده و میدان کشتار تبدیل خواهد شد و آنها که امروز در غرب از حمایت دولت‌هایشان از طرف اوکراینی در جنگ به خود می‌بالند به زودی با واقعیت‌های جدیدی مواجه خواهند شد که یک جنگ نیابتی مرگبار دیگر پیش روی آنها خواهد گذاشت..

در اوکراین هم، حتی اگر حمایت آمریکا از شورش بتواند هزینه‌هایی را به روسیه تحمیل کند، درگیری‌ها می‌تواند به ایجاد بی‌ثباتی‌هایی منجر شود که سراسر اروپای مرکزی و اروپای شرقی را در برخواهد گرفت. این الگویی ثابت در حمایت‌های سیا از عملیات‌های شبه‌نظامی، از جنگ سرد گرفته تا افغانستان و عراق امروزی بوده است. این خطر، هنگامی بارزتر می‌شود که سلاح‌های ارسالی آمریکا سرانجام به دستان تروریست‌ها، شبه‌نظامیان یا سایر گروه‌های افراطی بیفتد. ضمن آنکه جنگ نیابتی میان آمریکا و روسیه ممکن است به جنگ واقعی هم تبدیل شود.

این مسئله به ویژه در بحبوحه گزارش‌های مستند موجود درباره حسابی که آمریکا روی نئونازی‌های اوکراین برای پیشبرد شورش برنامه‌ریزی‌شده در اوکراین باز کرده شایان اهمیت است. در واقع دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا خود در اوائل سال ۲۰۲۰ این هشدار را مطرح کرده بودند که بروز «یک شبکه سفیدبرترپندار فراملی» فاجعه بعدی‌ای خواهد بود که بعد از فروکش کردن خطر کووید-۱۹ می‌تواند دنیا را درگیر کند.

جالب آنکه، «مرکز اطلاعاتی سوفان» در گزارشی درباره خطرات چنین شبکه‌ای تصریح کرده که کشور اوکراین به قطبی برای گسترش افراط‌گرایی گروه‌های سفیدبرترپنداری تبدیل شده که در حال الگوگیری از گروه‌های تروریستی مانند داعش و القاعده هستند. در گزارش مرکز اطلاعاتی سوفان که سال ۲۰۱۹ منتشر شده آمده است: «در شرایطی که گروه‌های افراطی سفیدبرترپندار در حال تقویت کردن شبکه‌های فراملی خود هستند و حتی به تقلید تاکتیک‌ها، تکنیک‌ها و روش‌های گروه‌هایی مانند القاعده و داعش روی آورده‌اند، خطر تروریسم در ایالات متحده، همانند سایر نقاط دنیا رو به فزونی است. این شبکه‌ها، از رویکردهای یکسانی برای جذب نیرو، تأمین مالی و پروپاگاندا برخوردار هستند و اوکراین در حال تبدیل شدن به قطب اصلی برای افراط‌گرایی گروه‌های سفیدبرترپندار است که نیروهای خارجی را از سراسر دنیا به سوی خود جذب می‌کند.»

اگر از عملیات «سایکلون» القاعده‌ای سر برآورد که حادثه ۱۱ سپتامبر را رقم زد و آمریکا را مجبور کرد علیه فرزندان شورشی‌اش که زمانی آنها را زیر پر و بال خود گرفته بود کارزاری راه بیندازد که ویرانی وحشتناک در افغانستان، انبوهی از کشته و جنایات جنگی در چندین کشور، طولانی‌ترین و گران‌ترین جنگ و اشغالگری را به دنبال داشت و در داخل خود آمریکا هم به کاهش آزادی‌های مدنی برای شهروندان و احساس امنیت کمتر منجر شد، چه تضمینی وجود دارد تکرار همان سیاست در اوکراین به نتیجه‌ای بهتر منجر شود؟ این پرسشی است که مقام‌های آمریکایی و غربی باید به آن پاسخ دهند!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 831  - 21 اردیبهشت 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت