راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ایران را چه کسانی

به سمت چه نوع

کودتائی می برند؟

 

همانطور که آغاز جنگ نیابتی امریکا در اوکراین امید الیگارشی ایرانی و نمایندگان سیاسی آن را به پیروزی در ایران به اوج رساند و موجب شد که دست های خود و رسانه های وابسته خود را باز کنند، چشم انداز شکست امریکا و غرب در این جنگ نیز آنان را به وحشتی دوچندان انداخته و هیستری روسیه ستیزی آنان به جنون نزدیک می شود. آنان می خواهند از بحران اقتصادی که در بخش عمده، ناشی از سیاست هایی است که خود این جریان طی چند دهه با همکاری همه ارکان حاکمیت به کشور تحمیل کرده برای رسیدن به هدف خود برسد که عبارتست از گذاشتن حکومت برسر دوراهی تسلیم شدن کامل به امریکا و وداع با سیاست گرایش به شرق یا پذیرش یک کودتا. این کودتا از روی الگوی اوکراین تدارک دیده می شود.

در جریان کودتای موسوم به میدان در اوکراین مسئله به این شکل بود که اتحادیه اروپا برای دولت وقت آن مهلتی را برای تحویل درخواست پیوستن به این اتحادیه تعیین کرد. در آن زمان نیمی از اقتصاد اوکراین از تجارت با روسیه تامین می شد و پذیرش درخواست پیوستن به اتحادیه اروپا به معنای شکستن کمر اقتصاد اوکراین بود. رئیس جمهور اوکراین نظر به این ملاحظات خواهان یک مهلت برای بررسی موضوع شد. اتحادیه اروپا جنجال راه انداخت که رئیس جمهور اوکراین هوادار روسیه است و به همین دلیل نمی خواهد اجازه دهد که اوکراین به اتحادیه اروپا بپیوندد. همین ادعا عامل حمله و تظاهرات در خیابان ها با شعار اوکراین مال اوکراینی ها شد و کار به خونریزی و کودتا کشیده شد.

اکنون در ایران امریکا و اتحادیه اروپا دقیقا همین بازی را بنام برجام به راه انداخته اند. گویا الان تمام خوشبختی ملت ایران از طریق برجام و زانو زدن دربرابر امریکا حاصل می شود و روسیه و حکومت وابسته به روسیه جلوی آن را گرفته است و نمی گذارد ما به این خوشبختی بزرگ دست پیدا کنیم. این سمت و سوی همه تبلیغاتی است که رسانه های اروپایی و امریکایی و رسانه های وابسته به الیگارشی داخلی و اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی دنبال می کنند و در ادامه آن، کشاندن مردم به سمت شورش و خونریزی داخلی و در نهایت کودتائی مانند کودتای میدان در اوکراین.

به همین منظور مثلا ژوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می گوید: "ما اروپایی ها از برجام بسیار منتفع خواهیم بود و امریکائی ها هم به یک موفقیت دیپلماتیک نیاز دارند." یعنی چه؟ یعنی روس ها مخالف برجام هستند. مثل اوکراین که می گفتند روس ها مخالف پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا هستند. این دقیقا همان بازی رسانه ای و تبلیغاتی است که در نهایت باید یا به تسلیم یا به خونریزی ختم شود. در واقع خط اتحادیه اروپا به نمایندگی از امریکا تبدیل کردن ایران به کانون روسیه ستیزی در منطقه درست با همان روشی است که در اوکراین پیاده و آن کشور را در نهایت ویران کردند. این خط سیاسی و تبلیغاتی واحد دارای 4 محور است:

- ادعای اینکه حکومت اوکراین یا ایران وابسته به روسیه است.

- ادعای اینکه امریکا و اتحادیه اروپا نیستند که گلوی ملت اوکراین را با جدا کردن آن از روسیه یا ایران را با تحریم ها در چنگال خود فشرده اند.

- وارد شدن با این ادعا که حالا کلید حل همه مشکلات کشور در امضای یک پیمان، معاهده یا قراردادی با اروپا یا امریکاست که اگر امضا شود اوکراین یا ایران گلستان می شوند. در اوکراین پیوستن به اتحادیه اروپا و در ایران امضای برجام.

- اینکه روسیه مخالف امضا و اجرای این پیمان یا قرارداد است.

- اینکه حکومت وابسته به روسیه در اوکراین یا ایران در پیروی از روسیه حاضر به امضای این پیمان یا قرارداد نیست. و باید آن را سرنگون کرد.

در کنار اینها ادعاهایی مانند این که روسیه دارد ما را غارت می کند و غیره هم پخش می شود.

از اینجاست که راه برای کودتا و فاشیسم روسیه ستیز فراهم میشود. اساس این فاشیسم روسیه ستیز بر این قرار داد که هر کاری که روسیه می کند و هرچیزی که از روسیه می آید غلط است. اینکه در کشورهای غربی داستایفکسی و باله دریاچه قو را ممنوع می کنند از همین تفکر فاشیستی است. هیچ چیز درست و خوبی در روسیه و روس ها نباید وجود داشته باشد. بقول مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران "نامردتر از روس ها در جهان وجود ندارد". این بارزترین نمود یک تفکر فاشیستی است که همه یک ملت را "نامرد" معرفی میکند.

از این نمونه ها زیاد است. مثلا یکی از استدلال های فاشیست های اوکراین که در رسانه ها و تظاهرات انها مدام تکرار می شد و فیلم های آن هم موجود است این بود که "روسیه همکار استراتژیک ما نیست، بلکه دشمن استراتژیک ماست". عین همین ادعا در ایران تقریبا توسط همه حامیان تسلیم به امریکا در رسانه هایی که الیگارشی سرمایه داری  ایرانی هزینه های انها را تامین می کند دیده می شود که مدعی هستند "روسیه در همه تاریخ به ما خیانت کرده است" یا آنها که می خواهند اندکی علمی تر سخن بگویند : "روسیه رقیب استراتژیک ما در همه حوزه ها بویژه حوزه نفت و گاز است". این شیوه تبلیغاتی همه از یکجا بیرون می اید و نشانه سازماندهی شده بودن آن هم این است که ناگهان در صفحه اول دهها روزنامه و از زبان دهها به اصطلاح "کارشناس" و سیاستمدار تکرار می شود. 

امروز هزینه اکثریت بزرگ رسانه های ما که دقیقا در همین چارچوب ضدروسیه و حمایت از اروپا و امریکا تبلیغ می کنند توسط الیگارش داخلی ایرانی و باندهای مافیایی به رهبری سران اتاق بازرگانی تامین می شود. ولی حل مسئله بستن فضای رسانه ای نیست. باید از این الیگارشی ها، خارج کنندگان ارز، صاحبان بانک های خصوصی، پتروشیمی ها، فولادها و مشابه ان خلع ید کرد. در انصورت رسانه های وابسته به آنها هم خودبخود زیر بار فشار مالی از کار می افتند. مردم هم وقتی جدیت در مبارزه با الیگارشی ها و مافیا و تاثیر آن را بر روی زندگی خود ببینند پشتیبانی خواهند کرد. از طرف دیگر فضای رسانه ای را باید برای مخالفان کودتا باز کرد و تمام ضعف حکومت در اینجاست. نه می خواهد به پایگاه کودتاچیان و فاشیست های ایرانی حمله کند، نه می خواهد به مخالفان انها اجازه مقابله بدهد و بجای آن هنوز از سران فتنه حرف می زنند که معلوم نیست انگیزه های واقعی کسانی که چنین می گویند و مثلا موسوی را فتنه معرفی می کنند چیست. همینها هستند که پشت حکومت را در لحظه حساس خالی و راه کودتا را باز خواهند کرد!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 832  - 28 اردیبهشت 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت