راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرنخ

بولتن سازان

در ج. اسلامی

به کجا بند است؟

  

سابقه بولتن سازی برای حکام و پادشاهان و روحانیون، به سالهای دهه 30 تا آستانه کودتای 28 مرداد باز می گردد. اخبار جعلی، تحریف واقعیات و برخی خبرهای ساختگی بعنوان اخبار محرمانه کارپایه بولتن نویسی است. این بولتن ها معمولا بعنوان سندی محرمانه برای صاحبان قدرت و بویژه سران قدرت فرستاده می شد و در یک جنگ روانی نیز بخش هائی از آن بصورت شبنامه در بین مردم پخش می شد. هدف از بولتن سازی، کشاندن رهبران مذهبی و حکومتی به موضع گیری هائی است که یاری می رساند به جنگ روانی با مردم و بخش دیگری از حکومت. مرحوم آیت الله طالقانی پس از انقلاب در یکی از خطبه های نماز جمعه تهران فاش کرد که در سال منجر به کودتای 28 مرداد، در مسجد هدایت تهران چندین گروه مامور نوشتن شبنامه هائی با قلم قرمز بودند که در آنها به نفع اشتراکی شدن زنان، اعدام روحانیون و ... شعار نوشته می شد و امضای حزب توده را هم پائین آن می گذاشتند و در جامعه پخش می کردند تا ذهن توده مردم و روحانیون را آماده پذیرش کودتا کنند.

بعدها فاش شد که در همان دوران، یک گروه جنگ روانی را عوامل انگلیس در تهران تشکیل داده بودند بنام گروه "بدامن". در این گروه تعدادی روزنامه نویس و چند نماینده مجلس شاهنشاهی فعالیت داشتند. سازمانده اصلی این گروه برادران رشیدی بودند که هر دو از عوامل انگلستان بودند و در کودتای 28 مرداد نقش مهمی در کنار خواهر شاه "اشرف پهلوی" ایفاء کردند و بعد از کودتا امتیازهای اقتصادی و سیاسی زیادی از دربار گرفتند. این شبکه نیز کارش تهیه مقاله، خبر سازی و انتشار آن در مطبوعات وقت بود.

پس از کودتای 28 مرداد هم شبکه های شبنامه بنویس فعال بودند اما نه بشدت دوران پیش از کودتا. از فاصله 1332 تا 1357 این وظیفه را انجمن حجتیه تحت هدایت سازمان اطلاعات و امنیت شاهنشاهی "ساواک" برعهده داشت و هدایت می شد. البته اعتقاد نداریم که کل این انجمن هدایت و رهبری می شد و از ساواک خط می گرفت.

در سالهای پس از انقلاب 57، بار دیگر بولتن سازی و جنگ روانی بتدریج آغاز شد و بسرعت نیز گسترش پیدا کرد و عواملی در درون دولت و حکومت در این مرحله از بولتن سازی و جنگ روانی نقش داشتند.

ارتشبد فردوست مغز امنیتی دربار شاهنشاهی در خاطراتش می نویسد که اسرائیل چند شبکه جاسوسی در ایران داشت که هرگز حاضر نشد آنها را به شاه و یا ساواک معرفی کند. آنها مستقلا در ایران فعالیت می کردند. این شبکه ها دست نخورده باقی ماندند و به نظر ما فعالیت آنها و اعضای آنها بسیار گسترش یافتند. ما اعتقاد داریم که از آستانه پیروزی انقلاب 57 یک قیچی دو تیغه در جمهوری اسلامی فعال شد: شبکه های جاسوسی اسرائیل و شاخه ها و یا افرادی در درون رهبری و بدنه انجمن حجتیه. و باز یقین داریم که نخستین ترور در جمهوری اسلامی، یعنی ترور آیت الله مطهری بدست گروه فرقان محصول آغاز همین فعالیت بود که بعدها به بزرگترین ترورها و اعدام ها نیز انجامید گرچه یک طرف آن مجاهدین خلق بودند و طرف دیگر تفکر حجتیه اما سر نخ دست همان شبکه ها بود که نوشتیم.

بولتن سازی و جعل خبر و جنگ روانی نیز بخشی از فعالیت همان شبکه ها بوده و هست. مهم نیست که مثلا حسین شریعتمداری در کیهان این جنگ و جعل را پیش می برد و یا مرتضی آقا تهرانی رهبر جبهه پایداری و یا فرمانده سپاه و یا.... مهم نتایج کار است و دستی که از هفت توی پنهان حکومتی آن را رهبری و تقویت و هدایت می کند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 833  - 4 خرداد 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت