راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

آقای زید آبادی

نگاهی به اطراف

خویش بیاندازد!

 

احمد زیدآبادی روزنامه نگاری که خود را "اصلاح طلب" تعریف می کند موضع حزب توده ایران در مسائل بین المللی و در قبال برهم زدن نقشه های ناتو در اوکراین و اروپا توسط  روسیه را همسویی با مواضع "جناح اصولگرا" عنوان کرده و می گوید این در حالیست که در مسائل داخلی به گفته ایشان "در دفاع از اصلاح طلبان چنان حدتی به خرج می دهند که هیچکدام از اصلاح طلبان متعصب هم به گرد پای ایشان نمی رسد!" ایشان می گوید که ربط این دو موضع را متوجه نمی شود. حالا ما این "ربط" را برای ایشان و کسان دیگری که مانند ایشان پرسش برایشان مطرح است توضیح می دهیم.

1. موضع ثابت ما درباره مسائل بین المللی و مخالفت با پیمان ناتو و گسترش بعدی آن به شرق و مرزهای روسیه و خطرات این سیاست از سی سال پیش بدینسو مربوط به زمانی است که هنوز در ایران نه اصلاح طلبی وجود داشت و نه اصولگرایی. اگر بعدها جناح هایی در ایران پیدا شدند و در میان آنها کسانی موضع ما را پذیرفته اند یا وانمود می کنند که پذیرفته اند و با آن کمابیش همسو شده اند مایه خوشحالی است و نه ناراحتی و به هر حال جایی برای آنکه ما موضع دهها ساله خود را تغییر دهیم نمی گذارد. از نیمه نادرست ادعای ایشان و این نکته هم که موضع بین المللی ما در دفاع از برجام ربطی به موضع اصولگرایان نداشت فعلا صرفنظر می کنیم.

2. تصور ایشان در زمینه حمایت ما از اصلاح طلبان به کلی نادرست است. ما از "اصلاحات" حمایت می کنیم نه اصلاح طلبان. اصلاحات به معنای تحولات مسالمت آمیز مبتنی بر نیروهای ملی و داخلی و آگاهی مردم به نحوی که وحدت ملی و تمامیت سرزمینی ما حفظ شود. نه تحولات خشونت امیز، خیالی یا خطرناک مبتنی بر نیروهای خارجی. تا آنجا که "اصلاح طلبان" خواهان روند تحولات به این شکل باشند مورد حمایت ما هستند ولی موضع بین المللی بخشی از اصلاح طلبان که با چین ستیزی و روسیه هراسی همسو با سلطنت طلبان و رسانه های عربستان سعودی و امریکایی و اسراییلی و ترامپ و بایدن و مجموعه ای هستند که از یک تغییر خشونت امیز دفاع می کنند به هیچوجه مورد حمایت ما نیست. آقای زیدآبادی در این زمینه بهتر است به جای نگاه به حزب توده ایران یک نگاهی به دور و بر خود از یکسو و تلویزیون های خشونت طلب و نفرت پراکن خارج کشور بیندازد تا ببیند موضع بین المللی اصلاح طلبانی نظیر ایشان با چه نیروهایی همسو است.

3. آقای زیدآبادی دقیقا معنای اصلاح طلب و موضع بین المللی آنها را روشن نمی کند. آیا ایشان نمی داند که ما در میان اصطلاح طلبان یک جریان رسما فاشیست و باندرا داریم. فقط یک نمونه: اقای مهدی یزدانی خرم سردبیر ماهنامه تجربه جزو تیم محمد قوچانی و گروه نشریات حزب کارگزاران سازندگی رسما و علنا خودش را در ادبیات "فاشیست" و دیکتاتور معرفی می کند. یعنی طرفدار نفرت پراکنی. این فاشیست بودن هم به ادبیات محدود نمی شود بلکه در سیاست هم خود همین تفکر نفرت پراکن فاشیستی راهنمای ایشان است. مثلا به نوشته زیر از ایشان درباره چین دقت کنید که در آن ناراحتی خود را از اینکه چین کرونا را مهار کرده و جلوی مرگ مردمش را گرفته چنین اعلام می کند: "ویروسِ کرونا که دست‌پختِ چین است جهان را دچار ترس و مرگ کرده ‌است. ویروسی که در شهر نفرینی ووهان تبلور یافت و بعد از دو ماه به جهان صادر شد. هیچ‌ کس حتا جرات پرسش درباره‌ی این اتفاق ندارد چه حاکمان مستبد و مُزور این کشورِ کمونیست تاکتیکی به کار بردند که عملا رونق اقتصادی شگفتی را برای‌شان رقم زده ... این چندمین بار است که در چین بیماری‌ای به وجود می‌آید و به جان جهان می‌افتد و خودش کمترین آسیب را می‌بیند. حاکمیتی به‌ شدت سانسورگر، نمایش‌ساز و جاعل که ابایی از چیزی ندارد. ... بسیار بعید می‌دانم. آن‌ها پشت ستاره‌های پرچم‌شان و سرخی خون‌بارش پنهان‌اند و به تماشای جهانِ بیمار شده مشغول. چین در حال انتقام‌گرفتن از رقبای خود است انگار. چیزی که هیچ‌گاه ابرازش نمی‌کند ولی آرزوی همیشه‌ی رهبران‌اش بوده. فتحِ جهان با ویروس چینی و ساختن یک امپراتوری سرخ..."

این تازه یک نمونه خفیف از نفرت پراکنی هایی است که در بسیاری از نشریات مدعی اصلاح طلبی با آن مواجه هستیم. آقای زیدابادی تصور می کند که باندراها و فاشیست های اوکراین ادبیاتشان علیه روسیه از این تندتر است؟ بنابراین اگر بخشی از اصلاح طلبان و رسانه های آنها از فاشیست ها و باندراهای اوکراین حمایت می کنند برای آن است که با آنان هم نظر هستند و با آنها احساس هم سرنوشتی می کنند. می توان یک لحظه تصور کرد که مثلا آقای مهدی یزدانی و همفکران ایشان طرفدار فاشیست ها و باندراهای اوکراین نباشند؟ شما بجای آنکه خودتان را نقد کنید که چرا حسابتان را از این فاشیست ها و باندراهایی که در صفوف اصلاح طلبان هستند جدا نمی کنید به حزب توده ایران انتقاد می کنید که چرا با این فاشیست ها همسو نمی شود؟

4. مشکل اساسی بخش نسبتا سالم اصلاح طلبان که می توان آقای زیدابادی را از آنان دانست نداشتن دید انتقادی نسبت به مناسبات جهانی و پذیرش دربست این مناسبات و هر انچیزیست که از سوی غرب تبلیغ می شود. فراموش نکردیم که خود اقای زیدآبادی همین اتهامی را که امروز به ما می زند قبلا به مهندس موسوی زد و گفت که مواضع مهندس موسوی با آقای خامنه ای تفاوت ندارد و ایشان نامزد اقای خامنه ای است و همه باید جمع شوند برعلیه موسوی. یادآوری این نکته برای آن نیست که اشتباه سیاسی آقای زیدابادی را به رخ ایشان بکشیم. هرکس ممکن است دچار اشتباه سیاسی شود و این هم باعث نمی شود که هرچه می گوید نادرست باشد. دلیل اشاره به این موضوع در اینجاست که مهندس موسوی هم نگاه انتقادی به مناسبات جهانی داشت معتقد بود باید دربرابر این نظم ناعادلانه ایستادگی کرد و این را شما همراهی با آقای خامنه ای می دانستید.

5. ما از شالوده های اقتصادی و طبقاتی این چین ستیزی و روسیه هراسی که ریشه در منافع سرمایه داری تجاری ایران دارد که متحد امپریالیسم غربی است و تاروپود آن با دلارهای نفتی گره خورده صرفنظر می کنیم. ولی از خسارت سنگینی که تا به امروز این سمتگیری به ایران زده نمی توان صرفنظر کرد. برای نمونه همین اواخر بود که افشا شد که پنج سال پیشتر چین مایل بوده 50 میلیار دلار به ایران برای نوسازی زیرساخت ها و راه ها و ایجاد خطوط راه آهن اعتبار دهد و اصلاح طلبان به امید آنکه آن را به اروپایی ها بسپارند دربرابر آن کارشکنی کردند و مانع آن شدند. جواب این خسارت را چه کسی باید بدهد؟ ما از چین ستیزی و روسیه هراسی دیوانه وار که مانع تکیه ایران به پشتیبانی روسیه و چین در مذاکرات برجام شد و خسارت سنگینی را برای کشور ما به بار آورد صرفنظر می کنیم. از این هم می گذریم که همان اصلاح طلبانی که وقتی پای امریکا و اروپا به میان می اید معقول و خردمند و دوراندیش می شوند وقتی پای چین و روسیه در میان است طرفدار ترور سفیر روسیه و زدن هواپیمای آن می شوند یا دنبال قطع مناسبات اقتصادی با چین هستند، کشوری که شریک اول تجاری خود امریکا و اروپاست.

نتیجه اینکه نوشته آقای زیدابادی از آغاز تا پایان بی ربط است. سیاست و نگاه بین المللی ما اگرنگوییم پیشینه آن به هشتاد سال پیش حداقل به بیست و سی سال گذشته باز می گردد و ربطی به اصولگرا و اصلاح طلب ندارد. این سیاست هم با سمتگیری اصولگرایان و هم اصلاح طلبان دراین یا آن جنبه متفاوت است. ما مدافع رابطه تا حدممکن برابر و سودمند با اروپا و ایالات متحده در چارچوب فراهم کردن شرایط گذار مسالمت آمیز جهانی هستیم. ما طرفدار تحولات و اصلاحات مسالمت امیز و با حفظ تمامیت ارضی ایران هستیم و از هر نیروی سیاسی که طرفدار چنین تحولاتی باشد پشتیبانی می کنیم. ما با فاشیست ها زیر هر پوشش و نقاب ولو اصلاح طلب مخالف هستیم. و بالاخره ما خواهان نزدیکی ایران با کشورهای روسیه و چین و بلوک کشورهای آسیایی هستیم و آن را به سود ایران می دانیم.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 826  - 18 اسفند 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت