راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شکست روسیه دراوکراین

یعنی پرواز کرکس "ناتو"

در آسمان ایران!

هامون سرمدی (از اصفهان)

 صوفیان واستند از گرو می همه رخت

خرقه ماست که در خانه خمار بماند

با ورود ارتش روسیه به اکراین به منظور پیشگیری از الحاق این کشور به پیمان تجاوز کار ناتو، سیل ارسال سلاح و مزدوران رنگارنگ از چهار گوشه جهان به اکراین سرازیر شد. همزمان، بازوی رسانه ای ناتو با تمام قدرت وارد میدان شد و جهان "آزاد" همه ژست های مخالفت با سانسور، آزادی رسانه های مخالف، غیر سیاسی بودن ورزش و هنر را به کنار گذاشت و با تمام نیرو در کنار ماشین جنگی ناتو قرار گرفت. پخش اخبار ساختگی، بزرگ نمایی یا کوچک نمایی رویدادها طبق مصالح ناتو، ترجمه های ناقص و دروغگویی های آشکار برای فریب افکار عمومی و مرعوب کردن هر صدای مخالفی، بخشی مهم از این کارزار است.

سر ریز این جنگ تبلیغاتی و روانی در کشور ما  نیز به روسیه ستیزی و چین ستیزی جان تازه ای بخشیده است. البته در ایران ، پس از کودتای ۲۸ مرداد۳۲، چپ ستیزی رنگ شوروی ستیزی گرفت و علت آن هم دولت سوسیالیستی اتحاد شوروی در شمال ایران بود. به همین دلیل هم با پیروزی انقلاب بهمن، که غرب را به مثابه پشتیبان حکومت استبدادی شاه نشانه رفته و شعار استقلال را به عنوان اصلی ترین خواست مردم در سرلوحه آماج های خود قرار داده بود، سرمایه داری تجاری وابسته ایران برای نجات از آوار آن انقلاب شعار "نه شرقی، نه غربی"را به میدان آورد. طرح این شعار انحرافی، که بر سردر وزارت خارجه هم چسپانده شد، نه  با هدف تامین استقلال کشور بلکه به منظور محروم کردن ایران از پشتیبانی بالقوه اردوگاه سوسیالیسم و کشورهای دوست بود که به اهداف خود هم رسید و فرصت های بی شماری را که می توانست برای پیشرفت و نوسازی اقتصاد ایران به خدمت گرفته شود، بر باد داد.

 اکنون نیز مافیای تجاری ایران که بر اکثر نهادهای سیاسی، اقتصادی، آموزشی، بهداشتی و رسانه ای کشور مسلط و پیوندهای محکمی با همتایان خود در غرب ایجاد کرده است، با تمام نیرو وارد میدان شده است تا به هر وسیله ممکن و حتی به بهای نابودی کشور، ایران را در دایره نفوذ ناتو و غرب نگه دارد. البته در این مرحله علاوه بر حربه قدیمی شوروی ستیزی که به سرعت تبدیل به روسیه ستیزی، دشمنی با چین را هم به آن افزوده است و با توجه به شرایط کنونی، پس از زنده کردن شعار"نه شرقی نه غربی"،  پرچم دفاع از "منافع ملی" را نیز در دست گرفته است. در این کارزار تبلیغاتی همه با اصطلاح کارشناسان و شبه روشنفکران داخلی مدافع "بازار آزاد"، هماهنگ با رسانه های خارجی، بویژه تلویزیون های فارسی زبان به پخش دروغ و تحلیل های مبتنی بر این دروغ ها مشغولند. در این تلویزیون ها و سایت ها، حقوق بگیران انستیتو های پنتاگون و ناتو یکی پس از دیگری ظاهر می شوند و از خطرات روسیه و چین برای "استقلال" و "منافع ملی" ایران داستان سرایی می کنند و این جعلیات به سرعت در شبکه های اجتماعی بارها و بارها بازپخش و تکرار می شود و فضای سیاسی ایران را مسموم می کند. این سیل بنیان کن تبلیغاتی با استفاده از انواع ابزار های سیاسی، تکنولوژیک، روانشناختی و ارعاب، گردابی را پدید آورده است که بسیاری از نیروهای میهن دوست و حتی مردم عادی را به کام خود کشیده و برای پیروزی ناتو و نئونازی های اکراینی هلهله می کنند و هورا می کشند.

البته مخاطب ما مسلما آن کسانی نیستند که ریزه خوار سرمایه تجاری ایران هستند و در جهت منافع آنان قلم می زنند و همچنین کسانی نیستند که از انگلیس و عربستان سعودی و اسرائیل و آمریکا  و سایر کشورهای ناتو حقوق می گیرند تا با دمیدن در روسیه ستیزی و چین هراسی، جبهه ناتو را در درون مرزهای ایران مستحکم کنند. آنها برای همین کار حقوق می گیرند. ارائه تصویر واژگونه از رویدادها وظیفه آنهاست. اما روی سخن با فعالان سیاسی، روشنفکران و همه کسانی است که واقعا به استقلال ایران، به تمامیت ارضی ایران و به منافع ملی ایران می اندیشند. آیا همنوایی و همصدایی با ناتو و کوشش در ایجاد جهان تک قطبی آمریکایی به سود حفظ استقلال و منافع ملی ایران است و یا باید ما به عنوان ایرانیان میهن دوست از گذار از جهان تک قطبی و ورود به جهان چند قطبی حمایت کنیم.

فرض کنیم که این درگیری و جنگ ناتو با روسیه در خاک اکراین به زیان روسیه و به سود ناتو پایان یابد و با پیوستن اکراین و مولداوی به ناتو، کمربند ناتو در شرق اروپا به دور روسیه محکم شود و روسیه هم زخمی و ضعیف به داخل مرزهای خود عقب نشینی کند. گام بعدی چیست؟ آیا ناتو در همان جا متوقف می شود؟ و یا اینکه سرمست از پیروزی، همانند دهه های گذشته که ۱۴ کشور اروپای شرقی را به خود منضم ساخت، به گسترش خود ادامه می دهد. در این صورت کاندیداهای بعدی عضویت در ناتو چه کشورهایی هستند؟ می دانیم که در سالهای گذشته جمهوری های گرجستان و آذربایجان برای ورود به ناتو خیز برداشتند و فقط بخاطر واهمه از واکنش روسیه پا پس کشیدند. اکنون معلوم شده که همانند اکراین، آمریکا در کشورهای ارمنستان و قزاقستان هم آزمایشگاه های مخفی بیولوژیک احداث کرده است. بی شک با شکست و تضعیف روسیه، ناتو برای تکمیل کمربند محاصره روسیه و چنگ انداختن بر منابع آن، برجمهوری های سابق اتحاد شوروی، یعنی گرجستان، آذربایجان، ارمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قزاقستان را به این پیمان تجاوزکارانه ملحق خواهد کرد تا با ادامه گسترش خود از ترکیه تا قزاقستان ، خود را به مرز چین برساند.

این گسترش ناتو در مرزهای جنوبی روسیه برای ما ایرانیان از نظر ژئو پلیتیکی به چه معناست؟ ناتو هم اینک در جنوب ایران و در کشورهای حاشیه خلیج فارس، در شمال غربی یعنی ترکیه و در غرب یعنی عراق پایگاه های خود را مستقر کرده است. بازگشت ناتو به مرزهای شرقی یعنی افغانستان هم به راحتی امکان پذیر است. پس محاصره روسیه بوسیله ناتو به معنی محاصره ایران هم هست. همگان به خاطر دارند که در سال گذشته در درگیری های حکومت آذربایجان و ارمنستان، به رغم حمایت ایران از آذربایجان، طمع ورزی الهام علی اف و اردوغان به خاک ایران آشکار شد و در واکنش به همین گستاخی ها بود که نیروهای نظامی ایران مانوری را در آدربایجان برگزار کرد که در نتیجه حکومت آذربایجان پای پس کشید. این جای خوشبختی است که ایران پس از انقلاب صاحب یک نیروی نظامی ملی و قدرتمند شده است که می تواند از استقلال و تمامیت ارضی کشور در مقیاس منطقه ای دفاع کند، ولی چنانچه کشورها ی همسایه شمالی ایران پشتیبانی نظامی ناتو را بدست بیاورند، نیروی نظامی ایران برای حفظ استقلال و پیشگیری از دست اندازی آنها به سرزمین ایران کافی است؟

شیفتگان غرب و حقوق بگیران ناتو و همینطور برخی از کسانی که در دام تبلیغات ضد روسی گرفتار شده اند، با داستان سرایی از دوران تزارها و تحریف تاریخ اتحاد شوروی اینگونه تبلیغ می کنند که یک روسیه نیرومند برای تمامیت ارضی ایران خطرناک است. پاسخ به این ادعاهای پوچ و دروغین در چارچوب این نوشته نمی گنجد و نیاز به بررسی های مستقل دارد. فقط نگاهی به همین سی ساله اخیر نشان می دهد که وجود روسیه قوی در امتداد مرزهای شمالی ایران، به سود ایران عمل کرده است. اگر حکومت آذربایجان توانسته بود چراغ سبز و یا حتی بی طرفی روسیه را بدست آورد، همان طور که در رفتارهای زیاده خواهانه آن در سال گذشته مشاهده کردیم تاکنون با کمک ترکیه و اسرائیل به خاک ایران دست درازی کرده بود. در ماجرای تقسیم منابع دریای خزر هم، برخلاف تبلیغات وسیعی که در ایران جریان داشت، کشمکش بر سر سهم ایران، نه از جانب روسیه بلکه از طرف حکومت های آذربایجان و ترکمنستان بود.

بر عکس، تمام شواهد نشان می دهد که روسیه خواهان یک ایران نیرومند است و علت آن هم منافع ملی روسیه است. روسیه بعد از تجربه چچن و تهدید های غرب بوسیله گروه های سلفی در کشورهای آسیای میانه و در مجاورت مرزهای خود، به ایران به عنوان یک کشور شیعی  سودمند و سدی در برابر نفوذ سلفی های ساخته و پرداخته  غرب می نگرد و از این رو، نیرومندی و تمامیت ارضی ایران را به سود خود می داند.

در ادامه لازم است به نظریه دیگری نیز اشاره کنم که بصورت وسوسه های موذیانه از طرف گویندگان و باصطلاح کارشناسان تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور تبلیغ می شود و در داخل کشور هم از سوی برخی افراد کوته بین در جامعه و حتی در حاشیه حکومت طرفدارانی دارد. خلاصه این نظریه این است که ایران در شرایط کنونی که روسیه با غرب درگیر شده است، به اردوی غرب و " جهان آزاد" بپیوندد و با تحریم های غرب علیه روسیه همراه شود و مشکلات آمریکا و اروپا را در بازار انرژی به زیان روسیه حل کند و گام در راه پیشرفت بگذارد. باید به این کوته بینان گفت که تجربه های داخلی و بین المللی نشان داده است که دوران این "ماه عسل" بسیار کوتاه خواهد بود.

به یاد بیاورید که در حمله ناتو به یوگسلاوی سابق تحت عنوان حمایت از مسلمانان بوسنی دوش به دوش ناتو و القاعده جنگیدید و در پایان کار و رسیدن ناتو به اهدافش از آنجا رانده شدید و امروز بوسنی کشوری است که با ایران رابطه ای بسیار خصمانه دارد. به یاد بیاورید همکاری و همگامی با ناتو را در افغانستان که بعد از آن از سوی جرج بوش پسر به عنوان "محور شرارت" در کنار عراق و کره شمالی نامیده شدید. به یاد بیاورید لیبی را که به تمام خواسته های غرب و ناتو تن داد و روابط خود را با روسیه تیره کرد و حتی دوستی شخصی با سارکوزی رئیس جمهور فرانسه را پی ریخت و در مبارزات انتخاباتی فرانسه به او کمک مالی کرد و یکباره ناتو به رهبری همان سارکوزی با بمب افکن هایشان در آسمان لیبی پدیدار شدند و پس از ویرانی آن کشور و کشتن قذافی، منابع لیبی را میان خود تقسیم کردند و بالاخره بیاد بیاورید پاشینیان را که سوار بر موج روسیه ستیزی در ارمنستان به قدرت رسید و ارمنستان حمایت روسیه را از دست داد و رقیب کمین کرده فرصت را غنیمت شمرد و با کمک ترکیه عضو ناتو و اسرائیل به ارمنستان حمله کرد و آن را به زانو درآورد و اگر میانجیگری روسیه نبود، چه بسا قسمت هایی از خاک خود را از نیز دست می داد.

غرب و ناتو همان گونه که پوتین رئیس جمهور روسیه گفت، نقشه های خود را دارند و قدم به قدم پیش می روند. هدف آنها بنا بر اظهارات صریح جرج بوش و کندالیزا رایس، همان طرح کسینجر- برژینسکی، یعنی "خاور میانه بزرگ" و تکه تکه کردن ایران، ترکیه، سوریه، عراق و.... است. سگک کمربند اطراف روسیه و چین بر خلاف توهمات برخی از دولتمردان ما روی ایران بسته نمی شود بلکه در بالای ایران و در قزاقستان بسته می شود.

 بنا براین به هوش باشیم. لزومی ندارد تا معتقد به سوسیالیزم و عدالت اجتماعی باشیم و از این جهت از مبارزه روسیه، علیه شیوع نئونازیسم و نژاد پرستی در اکراین حمایت کنیم. کافیست که فقط به معنی واقعی کلمه "ملی و خواهان استقلال وتمامیت ارضی ایران باشیم تا در این هجوم همه جانبه ناتو، راه را گم نکنیم. در این مرحله تاریخی، ایران و روسیه و چین با تهدید یکسانی روبرو هستند. این ربطی به اینکه امروز چه کسانی در ایران، روسیه و یا چین حکومت می کنند، ندارد. "منافع ملی" هر سه کشور و مردم این کشورها در مقابله و عقب راندن ماشین جنگی ناتو است. اگر ناتو پیروز شود، دیر یا زود شاهد پرواز کرکس های بین المللی و منطقه ای در آسمان ایران خواهیم بود!

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 827  - 25 اسفند 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت