اصلاحات امروز در ایران در چه مرحله ایست؟ |
برخی ها تصور می کنند اصلاحات یک "اندیشه" است و باید هر شخصیت یا حزب و سازمان سیاسی و مذهبی را با این "اندیشه" سنجید و بر این اساس میزان دوری و نزدیکی آن را با اصلاحات تعیین کرد. مسئله این نیست که آنچه اینان تحت عنوان "اندیشه اصلاحات" مطرح می کنند و آن را معیار سنجش قرار می دهند تا چه اندازه کج و معوج و معیوب است، مسئله محدودیت درک اینان از شرایط کنونی و مسئله تحول در جامعه ماست. آنچه به عنوان "اصلاحات" شناخته یا معروف شده، نه یک اندیشه که مرحله ای از تحول تاریخی جامعه ایران است. تراکم مبارزه ها و دستاوردهای انقلاب 57، امکان و ضرورت گذار به مرحله ای بالاتر را برای عبور از تنگناها و خطرهایی که در برابر کشور ما قرار گرفته اجتناب ناپذیر کرده است. "اجتناب ناپذیر" نه به این عنوان که این تحول بدون مردم ما و مبارزه آنان، خودبخود و خواهی نخواهی انجام خواهد شد، بلکه از آنرو که بدلیل و جایگزین این اصلاحات، فروپاشی کشوری بنام ایران در مرزهای تاریخی و جغرافیایی شناخته شده آن است. بنابراین، اصلاحات یک مرحله تاریخی است که باید محدود کردن و پاسخگو کردن نسبی قدرت و حکومت دربرابر مردم و افزایش نقش رای و خواست مردم در تعیین سیاست های ملی را به همراه داشته باشد. هدف اصلاحات و تحولات در این مرحله جدا کردن سرنوشت ایران و ساکنان آن از حوزه منافع محدود یک اقلیت غارتگر و بهره مند است که بر قدرت چنگ انداخته و حاضر به صرفنظر کردن از موقعیت و منافع غارتی خود نیست و هر سیاست ملی و مردمی را می خواهد برای تداوم منافع خود به شکست بکشاند. از اینجا به بعد، دیگر مسئله این نیست که فلان رئیس جمهور اصلاح طلب یا غیر اصلاح طلب است. مسئله آن است که چگونه می توان نیروهایی را بسیج کرد و به چه شکل در کنار یکدیگر قرار داد و از این طریق به پیشبرد تحولات یاری رساند. توده های وابسته به اقشار و طبقات مختلف که در بستر یک جنبش وسیع اعتراضی برای تغییرات قرار می گیرند روبروی همدیگر نیستند، کنار هم هستند و همه می توانند و باید به عبور ایران از این مرحله تاریخی یاری برسانند. بجای آنکه اصلاحات را به عنوان یک اندیشه در نظر بگیریم و بعد متر بگذاریم و افراد و نیروها را براساس دوری و نزدیکی به این اندیشه تقسیم کنیم، باید واقعیت ضرورت اصلاحات و تحولات را به عنوان یک مرحله، یک ضرورت تاریخی دید و براساس آن نیروها را طوری کنار هم قرار داد که هر کدام ضعف ها و کمبودهای دیگری را جبران کنند، هریک چیزی به دیگری بیافزایند، نه آنکه روی ضعف های هر یک انگشت گذاشت و نقاط قوت آنان را روبروی هم قرار داد، تا هر یک چیزی از دیگری بکاهد. این تنها راهبرد ملی و خردمندانه برای عبور از این مرحله تاریخی است، راهبردی که باید بر کوته نظری های روشنفکرمابانه غیرمسئول غلبه کند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 852 - 20 مهر 1401