سایت حزب کمونیست روسیه- نعمت بوستانی

طی ماه های گذشته ارتش رژیم نئونازی در اوکراین، با دست زدن به حمله متقابل، وضعیت در مناطق جنگی را برای ارتش ما دشوار تر کرده است. حملات تروریستی به خط لوله گاز نورد استریم 2، انفجار در پل کریمه و گلوله باران هر روزه نیروگاه اتمی زاپوروژیه، نشان می دهد که تجاوز کاران جهانی، برای بی ثبات کردن کشورما از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد. در شرایط فعلی یک جنگ همه جانبه توسط ایالات متحده و متحدان این کشورعلیه روسیه به دست باندرای فاشیست با شدت ادامه دارد.

کشورهای غربی مدرن ترین سلاح ها را در اختیار رژیم جنایتکار اوکراین می گذارند. واحدهای تشکیل‌شده نیروهای مسلح اوکراین را تأمین مالی می کنند و آموزش می‌دهند. ستاد آنها عملیات شبه نظامیان نئونازی را برنامه ریزی و کنترل می کند و همه اطلاعات را در اختیار این نیروها قرار داده و اهدافی را برای حمله علیه نیروهای نظامی روسیه، علیه شهرها و شهرک های کشور ما تعیین می کنند.

کارشناسان سیاسی- نظامی ناتو در پانل های کنترل سیستم های تسلیحاتی با دقت بالا نشسته اند و  هزاران مزدور را مستقیماً در جنگ هدایت می کنند. ایالات متحده و متحدین، تأمین مالی رژیم باندرا در اوکراین را مدیریت کرده و مبارزه تبلیغاتی و اقتصادی علیه روسیه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از جنگ هیبریدی مدرن را به عهده دارند. بدون تردید، آخرین حملات تروریستی نیز کار سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس است که سال هاست در انجام چنین جنایاتی تخصص دارند.

ورود روشن و آشکار سازمان نظامی ناتو به جنگ علیه روسیه یک پدیده اساساً جدید است که مستلزم تغییر در استراتژی و تاکتیک های رهبری دولت و ارتش، و آمادگی کشور به برآوردن نیازهای تضمین شده جهت پیروزی است. با در نظر گرفتن این واقعیت که بازگشت مناطق جدید به روسیه، امروز ما نه در خاک اوکراین، بلکه در سرزمین های خود می جنگیم که این هم یک پدیده جدید است. ضمن اینکه باید این درک را داشته باشیم که وظیفه رهایی مردم اوکراین از دست رژیم نئونازی از دستور کار حذف نشدنی خواهد بود.

در حال حاضر نیروهای مسلح روسیه با چالش های سختی روبرو می باشند. اشتباهات و محاسبات نا درستی تا به حال صورت گرفته است، زیرا نیروهای دشمن دست کم گرفته شد. وعده های رهبری نظامی فدراسیون روسیه مبنی بر قطع عرضه تسلیحات غربی به خط مقدم همچنان عملی نشده است. جامعه یک سوال اساسی دارد: چرا؟ اتفاقاً حتی حریفان ما هم از چنین وضعیتی تعجب می کنند. مماشات با وضعیت، همانطور که تاکنون بر می آید، هرگز به دستاورد لازم منتهی نشده است. مشکلات جدید بر جای مانده اند و در باره آنها سکوت شد یا اینکه اساساً مورد بحث قرار نگرفته است. واقعیت این است که در چنین موقعیتی، فرصت های گران قیمتی از دست رفت.

با این حال، کاملاً اشتباه خواهد بود اگر همه این معضلات را فقط به گردن رهبری فعلی نیروهای مسلح بیاندازیم. ارتش به حمایت و کمک همه جانبه مردم و کشور نیاز دارد. در این صورت ما موظف به ارزیابی عینی و سختگیرانه از کسانی هستیم که سالها توان دفاعی روسیه را از بین برده اند.

در بدو امر باید در باره زمان سردیکوف، وزیر دفاع سابق فدراسیون روسیه و تیم وی ارزیابی صورت گیرد. تحت فرمان او بود که واحدهای نظامی معروف، دانشکده ها و مدارس با سابقه طولانی ویران شدند، یعنی نقش آن‌ها در نابودی نظام پزشکی و علوم نظامی کشور عینیت یافت. در زمان آن‌ها بود که دفاتر ثبت نام ارتش، سیستم آمادگی بسیج کشور تضعیف گردید. به دلیل انحلال و غارت سهام استراتژیک، ارتش عملاً توان خود را از دست داد. صنعت دفاعی و علم کشور به شدت آسیب دید. خصوصی سازی بدون آینده نگری و اغلب آشکارا ویرانگر منجر به انحلال بسیاری از صنایع مهم استراتژیک شد. به هر حال، روند ورشکستگی عمدی چنین شرکت هایی در حال حاضر نیز ادامه دارد.

حل بسیاری از مشکلات و تامین نیازمندی های ارتش به گردن افراد جامعه گذاشته شد. میلیون ها میهن پرست در گوشه و کنار کشور، خرید و تحویل انواع تجهیزات، مواد غذایی، پوشاک، عینک دید در شب، پهپاد، دارو و تجهیزات پزشکی به ارتش را بر عهده گرفته اند. در حالی که چنین مسئولیتی مستقیماً بر عهده دولت و نهادهای مربوطه آن است. طی سال های 1941-1945 در جریان جنگ کبیر میهنی گاه  بسته هایی از طرف مردم برای سربازان ارتش سرخ می رسید اما همه ملزومات ارتش به طور کامل توسط دولت تامین می گردید.

طی سال های اخیر اقدامات متعددی برای احیای نیروهای مسلح و صنایع دفاعی کشور انجام شده است. با این حال، آسیب های «اصلاح طلبان» لیبرال و «ستون پنجم» آنچنان زیاد است که سال ها طول خواهد کشید تا بر آنها غلبه کنیم. جامعه ما انتظار دارد تا عاملان مشکلات جدی کنونی ارتش ما که خیانتکارانه توان دفاعی آن را تضعیف کردند، به اشد مجازات برسند.

افرادی که افکار عمومی جامعه را هدایت می کنند، آسیب های زیادی به آمادگی رزمی نیروهای مسلح روسیه وارد کرده اند. سیاست درازمدت سرکوب وطن پرستی، کاشتن «ارزش‌های» غربی بیگانه برای مردم ما و نیز حضور دزدان اموال عمومی در انتخابات منجر به عواقب جدی جهت فرار هزاران جوان از بسیج  نیرو شده است.

در چارچوب رویارویی نظامی با دشمن شرور و خیانتکار است که آشکار می شود ما در مقابل مشکلاتی مانند فساد و دستمزدهای پایین تا چه حد آسیب‌ پذیر می باشیم. عدم تامین امنیت اقتصادی، اجتماعی و فقر مناسب‌ ترین زمینه را  برای رشوه دادن و ترغیب به خیانت در جهت منافع خودخواهانه بوجود می آورد. امروزه، کسانی که از طریق ترور، راهزنی و خرابکاری علیه ما می جنگند، فعالانه از این نقاط ضعف سوء استفاده می کنند.

با تشدید خصومت ها و ورود آشکار ناتو، جهت جنگ با روسیه، حضور نیروهایی را عیان کرد که با بی فکری یا عمدی، از حل وظایف پیش روی کشور و ارتش به طور جدی ممانعت به عمل می آوردند. بخشی از بوروکراسی، به ویژه در حوزه های اقتصادی و مالی، چنان خونسردانه رفتار می کند که گویی عملیات نظامی خاصی وجود ندارد و عملیات ویژه نظامی علیه جنگ ناتو به پیروزی روسیه منجر نمی شود. این مراحل را می‌توان تا مرز خرابکاری حدس زد. لازم است در آینده ای نزدیک قانون مجازات در این خصوص تصویب شود، از جمله برای عدم اقدام مقامات در شرایطی که نیاز به تصمیمات فوری است.
امروز که صدها هزار رزمنده ما در جبهه ها در معرض خطر مرگ قرار دارند، خط قرمز مسئولان در عقب ماندن به معنای همدستی مستقیم یا غیرمستقیم با دشمنان ماست. زمان آن فرا رسیده است تا مقامات به یاد بیاورند که شکست های روسیه با ژاپن و جنگ جهانی اول در آغاز قرن بیستم، منجر به چه عواقب سنگینی برای کشور شد. ما باید از اشتباهات گذشته پند بگیریم، به پیروزی برسیم و دولت خود را از سردرگمی و نابودی نجات دهیم.

روسیه در مواجهه با تهدید فزاینده نظامی، به وحدت جامعه نیاز دارد. نه تنها بسیج ذخایر نظامی کشور ضروری است بلکه وظیفه مبارزه با بزرگترین بلوک نظامی، اقتصادی و سیاسی جهان نباید صرفاً به عهده ارتش واگذار شود. بسیج همه نیروهای سازنده، معنوی و خلاق کشور برای حمایت از ارتش رزمنده ضروری و حتمی است.

باید توجه داشت که جنگ سازمان ناتو،علیه ارتش نیست، بلکه کشور ما را نشانه گرفته اند. به همین مناسبت شعار ما این است: «همه چیز برای جبهه، همه چیز برای پیروزی». با این حال، یکپارچگی واقعی نیروهای اجتماعی تنها در صورتی حاصل می شود که روند آینده به یک تغییر اساسی اجتماعی منجر شود. عدالت، جمع گرایی و کمک متقابل سنگ بنای تحکیم جامعه ماست. ارائه یک مقیاس تصاعدی مالیات و لغو تصمیمات برای افزایش سن بازنشستگی به فوریت مورد نیاز است.

نبرد باید نه تنها با دشمنان خارجی، بلکه با مخالفان اصلی داخلی روسیه - با بحران مدیریتی، عقب ماندگی اقتصادی، فقر توده‌ای، انشعاب آشکار اجتماعی - انجام شود. با طمع جنایتکارانه و بی مسئولیتی دزدان الیگارش، با دسیسه های روس هراسی و ضد شوروی «ستون پنجم» در عرصه فرهنگ، آموزش و تبلیغ همه جانبه است. چنین نبردی در قرن بیستم به طور درخشانی توسط قدرت اتحاد شوروی به پیروزی رسید و مدرنیزاسیون لنینیستی-استالینیستی را در کوتاه ترین زمان ممکن به سر انجام رساند. پایان دادن به استثمار، فقر، بیکاری و بی سوادی و صنعتی شدن سریع اقتصاد را انجام داد. زمان آن فرا رسیده است تا همگان معنای این درس تاریخی را درک کنند و بدانند که پیروزی های جدید تنها در صورتی امکان پذیر است که مسیر به سوی سوسیالیسم، عدالت، برابری و مسئولیت واقعی مقامات و شهروندان در قبال کشورشان تغییر یابد.

تجربه ما نیاز به حداکثر تمرکز منابع را برای تامین همه جانبه کشور نشان می دهد. در آخرین جنگ پیروز، ستاد فرماندهی عالی و سپس کمیته دفاع ایالتی ایجاد شد که به ارگان های اصلی اداره تبدیل شد. چنین تجربه ای را نمی توان نادیده گرفت. در چارچوب درگیری با نازیسم آلمان در جنگ جهانی دوم، حتی کشور کاملاً لیبرالی مانند بریتانیای کبیر، مسیر ملی کردن بخش‌های کلیدی اقتصاد و تولید را در پیش گرفت. با شرایط دشوار کنونی، مناطق حیاتی اقتصاد ملی، باید تحت کنترل دولت بازگردند.

ملی کردن بخش های استراتژیک اقتصاد، حداکثر حمایت از توسعه نوآورانه آن، توجه خاص به تجربه شرکت های تولیدی مردمی، حمایت اجتماعی از شهروندان، پزشکی و آموزش رایگان و با کیفیت بالا - این آن اقداماتی است که زیربنای ابتکارات و پیشنهادات ما را تشکیل می دهد. این موارد برنامه پیروزی است که باید در سطح ایالت اتخاذ شود. بدون در نظر گرفتن چنین امری، غیرممکن است به کسانی که به دنبال نابودی جهانی روسیه هستند و حاکمیتی که طی مراحل تاریخی به وجود آورده است پاسخی ویرانگر داد.
در شرایطی که کشور برای دفاع از حاکمیت و استقلال خود خیز برداشته است و صدها هزار جوان به جبهه ها اعزام می شوند، همه باید تمام تلاش خود را برای شکست نئونازیسم و باندریسم که مورد حمایت آمریکا و ناتو می‌ باشند به کار گیرند.

حزب کمونیست فدراسیون روسیه و نیروهای میهن پرست چپ کشور، به پیروزی مردم ما بر همان دشمنانی که در ژوئن سال 1941 به کشور ما حمله کردند اعتقاد راسخ دارند. در آن زمان این نیروها توسط آلمان نازی رهبری شد. اکنون ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و دست نشاندگان آنها وارد میدان شده اند. برای موفقیت این مبارزه، تمرکز کامل همه امکانات و نیروهای معنوی ما ضرورت حتمی دارد. رهبری روسیه موظف است اقدامات جامعی را برای این امر انجام دهد.

9 اکتبر، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه

گنادی زوگانف

https://kprf.ru/party-live/cknews/213773.html

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده