با پایان جنگ سرد و انحلال پیمان ورشو میان کشورهای بلوک شرق سابق، پیمان ناتو توجیه وجود خود را از دست داد. ولی برخلاف انتظار برخی خوش بینان، نه تنها ناتو خود را منحل نکرد، بلکه روزبروز دامنه حضور و نفوذ و مداخلات خود را گسترش داد. خبرگزاری بی بی سی سالها پیش در مقاله ای با عنوان "آیا ناتو اراده سیاسی لازم برای ایستادن در برابر روسیه را دارد؟" چنین نوشت:

"از زمان فروپاشی دیوار برلین در سال ١٩٨٩، ناتو با پرسشی اساسی در مورد علت وجودی خود مواجه بوده است. اینک به نظر می‌رسد که تحولات اخیر در اوکرائین و اظهارات رهبری روسیه در باره تعهد به حفاظت از منافع روس‌ها در کشورهای همسایه، حیات تازه‌ای به این پیمان نظامی غربی بخشیده است و باعث شده است که اعضای سازمان در قالب هدف "بازگشت به آینده" درصدد سازماندهی دفاع دسته جمعی در برابر خطر آتی زورگویی از سمت شرق برآیند."

در واقع بی بی سی مسئله را معکوس مطرح کرد. بجای آنکه بپرسد ناتو برای چه باقی مانده و خود را منحل نکرده و اصلا در اوکرائین و کشورهای همسایه روسیه چه می کند؟ مخالفت روسیه با ورود اوکرائین به ناتو را به عنوان "بازگشت به آینده" در برابر "زورگویی از سمت شرق" توجیه کرد.

از نوشته بی بی سی که حداقل در بخش انگلیسی زبان آن تابع سیاست خارجی انگلستان است، چنین بر می اید که غرب، در واقع، خود بدنبال بهانه برای حفظ سازمان ناتو است و این را هم پیش بینی می کرده که این گسترش مداوم یک پیمان نظامی، که تاریخچه آن جز عملیات نظامی و تجاوزکارانه چیزی دیگر نیست، به مرزهای روسیه سرانجام این کشور را وادار به واکنش خواهد کرد که این واکنش بهانه و توجیه ادامه حضور ناتو خواهد بود.

اما موضوع این مقاله ناتو و اوکرائین نبود. اینکه بی بی سی طرفدار حفظ ناتو است جای تعجب ندارد. اینکه اخبار و مسائل جهانی را نیز از زاویه منافع ناتو، غرب و دولت انگلستان و امریکا مطرح و تحلیل می کند نیز جای تعجب ندارد و اگر غیر از این بود باید تعجب می کردیم. اینکه همه خبرگزاری های رسمی و غیررسمی غربی از جمله بی بی سی، یورونیوز، رادیو فردا، رادیو آلمان، رادیو فرانسه و ... همه یکصدا و مانند همدیگر سخن می گویند و در چارچوب منافع ناتو خبررسانی می کنند نیز مشخص و معلوم است. مسئله اینجاست که اینان این شیوه خبر رسانی یکطرفه و جهت دار را به عنوان خبر رسانی بیطرف و "غیر ایدئولوژیک" معرفی می کنند و بتدریج طوری وانمود می شود که خبر درست و واقعی آنچیزی است که آنان می گویند و هرکس نظری دیگر داشته باشد گویا برخورد ایدئولوژیک می کند و نمی خواهد "واقعیت" را بپذیرد.

این در واقع یک شیوه است. همه این خبرگزارهای بطور همزمان یک خبر را مشابه همدیگر پخش می کنند، به نحوی که چنین بنظر می رسد که خبر واقعی همان است و هرکس جز آن بگوید در حال تحریف حقیقت و واقعیت است. درست همین شیوه در ارتباط با اعتراضات اخیر در ایران دنبال شده است.

این مشکلی است که امروز ما و نیروهای مترقی و طرفدار صلح و پیشرفت ملت ها با آن مواجه هستیم. بارها به راه توده انتقاد شده که چرا در زمینه مسائل جهانی نظری جز نظر خبرگزاری های غربی را مطرح می کند و "واقعیتی" را که آنان می گویند چشم بسته نمی پذیرد؟

فراموش نکرده ایم که در اوج بلند تبلیغاتی غرب علیه سوریه، آن زمان که حتی بخشی از اپوزیسیون ایران برای سقوط بشار اسد لحظه شماری می کرد، راه توده در برابر این جو عظیم تبلیغاتی ایستاد و بارها و بارها اعلام کرد که سقوط دولت سوریه بدست گروه های مسلح دستاوردی نه برای مردم سوریه دارد، نه مردم منطقه و نه ایران. از درون آن گروه های مسلح که خبرگزاری های غرب آنان را "انقلابیون سوری" می خواندند داعش و هیولاهای مشابه آن بیرون آمدند. در اوکرائین هم علیرغم خوش بینی های بسیاری از ایرانیان که منتقد راه توده در زمینه اخبار اوکرائین هستند، فراموش می کنند و یاهنوز نمیدانند و اگر می دانند به روی خود نمی آورند که دراین کشور فاشیست ها قدرت را بدست گرفتند و اوکراین را وارد گرداب جنگی کردند که جز ویرانی اوکراین حاصلی نخواهد داشت.

ماهیت جنجال تبلیغاتی اوکرائین و نیروهایی که ارتش این کشور را در اختیار دارند چنان است که اگر بمانند، به جبهه جهانی علیه ایران خواهند پیوست و به همین دلیل است که ما از حضور ایران در جبهه جنگ اوکراین در کنار روسیه (حداقل باحضور پهپادی آن) دفاع می کنیم. منتقدان راه توده اگر امروز هم این سیاست ما را درک نکنند در آینده خواهند پذیرفت که  نباید چشم بسته هر خبری که از رسانه های غرب منتشر می شود را نقد کرده و در جیب خود بگذارند و به خود و دیگران اجازه شنیدن خبرهای متفاوت را ندهند.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده