روسیه در اوکراین چه هدفی را دنبال می کند؟ |
هفته گذشته سخنگوی اردوغان رییس جمهور ترکیه اعلام کرد که پس از گفتگو با پوتین٬ ترکیه دریافته است که روسیه بدنبال یک معامله بزرگ با آمریکا٬ فرانسه٬ انگلستان و آلمان است که "نتایج حاصل از جنگ سرد را ملغی کند". هر چند روسیه به شیوه ای که معنای تایید می داد این ادعا را تکذیب کرد ولی محتوای ترتیبات امنیتی که قبل از آغاز نبردها در اوکراین روسیه به آمریکا پیشنهاد داده بود متضمن همین مفاد و راه حل بود. اگر این سخنان و برخی شایعات دیگر درست باشد، به معنای آن است که اهداف روسیه در اوکراین بسیار فراتر از اوکراین و خلع سلاح و غیرنظامی کردن آن است، یا شده است. برخی رفتارهای روسیه از آغاز این درگیری نیز هنوز توضیح درخوری نیافته است. شروع نبردها بعنوان "عملیات ویژه" و نه جنگ که به معنای استفاده محدود از نیروهای نظامی بود٬ عقب نشینی ارتش آن کشور از حومه کیف٬ عدم حمله به زیر ساخت های اقتصادی و صنعتی اوکراین تا همین چند هفته اخیر٬ حضور کم ابعاد در صحنه نظامی در حد ممانعت از حمله اوکراین به دنتسک و لوگانسک و رفراندم بعدی در آنها٬ نمونه هایی از همین روش آرام رهبری روسیه با وجود انتقادها در داخل و خارج بود. همه رفتارهای روسیه نشان می داد که روسیه خواهان شکست سریع اوکراین نیست و بر روی افزایش شکاف اقتصادی٬ سیاسی٬ نظامی٬ در کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا و میان این کشورها با آمریکا حساب کرده، بنحوی که طولانی شدن نزاع نه تنها سرنوشت اوکراین را تعیین کند بلکه سرنوشت آمریکا و اروپا را نیز روشن سازد. این شکاف البته همین الان بوجود آمده است. در همه کشورهای اروپایی نیروهای ناسیونالیست که مخالف دنباله روی صرف از آمریکا هستند در حال قدرت گرفتن هستند و این نیروها در شرایط معین به سمت دوری از آمریکا چرخش خواهند کرد. آمریکا قصد دارد مشکلات خود را به قیمت فشار و ورشکستگی اتحادیه اروپا و در راس آن آلمان حل کند و خرابکاری در نورد استریم نشانه بارز آن است. هرچند رهبران کنونی آلمان با این سیاست آمریکا همراه هستند ولی این بدان معنا نیست که همه سیاستمداران و بویژه مردم آلمان نیز با آن همراهی می کنند. این در حالیست که تضاد میان مردم محلی بویژه در کشورهای اروپای شرقی و حتی لهستان با پناهندگان اوکراینی بالا گرفته است. در داخل آمریکا نیز صداها هر روز علیه کمک های آمریکا به اوکراین و چشم انداز یک جنگ اتمی جهانی بیشتر بلند می شود. وضع در اتحادیه اروپا هم بشدت بحرانی است. انتقاد سران این کشورها از یکیگرابعادی بی سابقه یافته است. نحوه رفتار با اوربان نخست وزیر مجارستان و سخنان بیسابقه نخست وزیر جدید ایتالیا علیه ماکرون نشانه ای از این وضع است. کشورهای افریقایی یکی پس از دیگری از دست آمریکا و اروپا خارج می شوند. پس از افریقای مرکزی٬ مالی٬ نوبت به بورکینافاسو بدنبال آن نیجریه رسیده است. در آمریکای لاتین و مرکزی نیز فاصله گیری از غرب روزبروز بیشتر می شود. انزوای غرب در جریان رای گیری اخیر در سازمان ملل درباره رفراندم اخیر در دنتسک و لوگانسک و ... خود را نشان داد در آنجا که آمریکا با درخواست روسیه برای رای گیری مخفی مخالفت کرد که می دانست در اینصورت اکثریت کشورهای جهان بسود روسیه رای خواهند داد. در حالیکه در رای گیری علنی از بیم آنکه بعدا آمریکایی ها آن را بعنوان یک سابقه تلقی کرده و جریان تجزیه طلبی در کشورهای آنها را دامن برنند ناگزیر خواهند بود ملاحظات سیاسی داخلی خود را رعایت کنند. بنابراین روسیه خود را وارد چنین نزاع و تحمل چنین فشاری نکرده است که اوکراین بیطرف یا غیرنظامی شود. هدف نهایی روسیه بازگرداندن ناتو به مرزهای زمان اتحاد شوروی یعنی الغای پیامدهای جنگ سرد و حتی بیش از آن بیرون کردن آمریکا از اروپاست. اینکه روسیه چنین شرایطی را برای مذاکره تعیین می کند نشان می دهد که از نظر رهبران آن کشور غرب وارد بحرانی شده که نمی تواند به سادگی از آن خارج شود. جنجالی که بر سر استفاده از سلاح هسته ای در غرب به راه افتاده نیز تنها برای نجات اوکراین نیست بلکه برای جلوگیری از این سرنوشت است. همه اینها به این معنا نیست که ادعای روسیه برای مذاکره با اوکراین یا کوشش آن کشور برای دستیابی به صلح یک مانوور تبلیغاتی است، بلکه در شطرنج کنونی اگر غرب اوکراین را از دست بدهد نتیجه همان خواهد شد که با مذاکره برای پایان دادن به جنگ سرد حاصل خواهد شد. یعنی همانطور که رهبران ناتو و اتحادیه اروپا بارها گفته اند شکست اوکراین به معنای شکست ناتوست. بنابراین مسله در مرحله کنونی آن است که کدام کشور بیشتر می تواند دربرابر فشارهای نظامی و اقتصادی مقاومت کند. این در حالیست که ظاهرا روسیه در تدارک حمله بزرگی در اوکراین است و بسیاری از کشورها از اتباع خود خواسته اند کیف را ترک کنند. از جمله چین٬ قزاقستان٬ تاجیکستان و حتی برخی کشورهای غربی. وضعیت روحی اوکراینی ها که احساس می کنند بزودی نیروهای ذخیره روسیه وارد می شود و زیرساخت های آن نیز نابود شده است روزبروز وخیم تر می شود. ظاهرا روسیه در مرحله کنونی به این نتیجه رسیده که شکست قطعی اوکراین همان اندازه ناتو را نابود می کند که مذاکره. شاید هم با همین اطمینان خواهان یک مذاکره برای خروج آبرومندانه تر ناتو و آمریکا از غایله ای که خود در اوکراین راه انداخته شده است. اکنون باید منتظر هفته های آینده بود که برخی آن را سرنوشت ساز نبردها در اوکراین می دانند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 853 - 27 مهر 1401