راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

گاهی به تاریخ خونین

انگیزاسیون مذهبی

نقش آفرینان

همیشه در سایه

قدرت عمل کرده اند!

 

  

دوران خوفناک "انگیزاسیون" کلیسای کاتولیک در اروپا، هیچگاه تا پیش از برقراری جمهوری اسلامی در ایران، چنین مورد توجه نبود که بویژه در دو دهه گذشته در ایران هست. بسیاری از فیلم هائی که در این باره در اروپا تهیه شده، در ایران طرفدار دارد. حتی با زیر نویس های پر غلط فارسی.

برای نمونه، با یکی از کارگزاران انگیزاسیون آشنا شوید و اعمال او را مقایسه کنید با تفکر و روش و منش روحانیونی نظیر آیت الله جنتی و یا آیت الله مصباح یزدی و یا آیت الله خلخالی و بسیار از روحانیون دیگر در 4 دهه گذشته ایران. بگذریم که در انقلاب مشروطه نیز امثال شیخ فضل الله نوری و پیش از او در دوران صفویه روحانیونی نظیر آیت الله "مجلسی" همین روش و منش را داشته اند.

کشیش"ترکمادا" اسپانیانی بود. در سال 1420در شهر "وایا دو لید" در یک خانواده مذهبی و کاتولیک در اسپانیا بدنیا آمد. عمویش کاردینال بود. کشیش "ترکمادا" کودکی و نوجوانی را در همین شهر گذراند. او از فرقه "دومنیکن" کلیسای کاتولیک "سن پابلو" بود و در 32 سالگی "کشیش" صومعه "سن پابلو" شد و این زمانی بود که او شهرت داشت به ساده زیستی و عبادت بی وقفه.

بتدریج به خانواده سلطنتی نزدیک شد و پس از مدتی فردیناد اول پادشاه اسپانیا "کاستیا" وقت او را برای آموزش مذهبی و سیاسی به دربار فراخواند. او در همین دوران آموزش "ایزابلا" شاهزاده اسپانیا را برعهده گرفت.

"ترکمادا" دفاع از وحدت مذهبی را به این شاهزاده آموزش داد و توانست او را قانع کند که وحدت اسپانیا و سلطنت در گرو وحدت مذهبی است! (اندیشه ای که روحانیون حاکم بر جمهوری اسلامی دارند.)

در سال 1469 "ایزبلا" با "فردیناد دوم" که هنوز شاهزاده "ارگون" بود ازدواج کرد. "فردیناد دوم" در سال 1479 پادشاه اسپانیا شد و طبیعی بود که کشیش "ترکمادا" نزدیک ترین فرد به خانواده سلطنتی باشد و خیلی زود کشیش شخص شاه تازه تاج بر سر گذاشته شد. (این نمونه تاریخی را مقایسه کنید با آموزش محتبی خامنه ای نزد آیت الله مصباح یزدی و نقش کنونی مصباح یزدی در بیت رهبری و نتیجه بگیریم که رخنه ها و اشکال و شیوه های توطئه پیوسته یکسان است، گرچه نوع تفکر مسیحیت باشد و یا اسلام و یا یهودیت و یا هر فرقه و مذهب دیگری)

"ترکمادا" زیرکانه و در پوشش خضوع و فروتنی مقام پیشنهادی شاه جوان را رد می کند و نقش مشاور شاه را به وی پیشنهاد می کند.

"پادشاه" کاتولیک، تحت تاثیر راهنمائی ها و مشاوره های "ترکمادا" مذهب را محور وحدت اسپانیا اعلام کرد و با پاپ "سیکتوس چهارم" ارتباط گرفته و پاپ را متقاعد می کند تا دادگاههای تفتیش عقاید را بار دیگر در اسپانیا برقرار کرده و اختیار آن را به دربار و شخص شاه بسپارد.

فاجعه مذهبی- سیاسی، با هدایت "ترکمادا" در اسپانیا وارد مرحله تازه ای شد. این پیشنهاد پادشاه اسپانیان با موافقت پاپ روبرو شد و پادشاه اسپانیان نیز "ترکمادا" را به ریاست کل دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا برگمارد .ترکمادا، که مقام مهم کشیش مخصوص شاه را زیرکانه رد کرده بود، حالا با فرمان پادشاهی که نقش مشاور او را داشت، در راس مخوف ترین ارگان سرکوب مذهبی قرار گرفت. او این مقام را بمدت 15 سال، یعنی تا پایان زندگی اش در سال 1498 برعهده داشت. حاصل دوران سلطه او بر دادگاه تفتیش عقاید مذهبی، یکصدهزار قربانی بود که به گورستان ها سپرده شدند. در میان این قربانیان، افرادی بودند که مسلمان و یا یهودی و یا نومسیحیان جوانی بودند که به فرقه "فرانسیسکن" در مذهب کاتولیک وابسته بودند. در تاریخ اسپانیا ثبت است که دو هزار تن از این قربانیان، شکنجه، محاکمه و به دار آویخته شدند و یا آنها را در آتش سوزاندند.

"ترکمادا"ی زاهد و اهل ریاضت مذهبی با کمک زیر دستانش قوانین تفتیش عقاید را در 28 اصل تنظیم کرده و در تاریخ 20 نوامبر 1484 برای اجرا به مجمع عمومی کاردینال های کلیسا کاتولیک اراده کرد و این مجمع نیز آن را تصویب کرد.

"ترکمادا" تفتیش عقاید را که درابتدا از مذهب شروع کرده بود، بتدریج به عرصه سیاسی نیز گسترش داد و تفتیش عقاید سیاسی نیز در کنار تفتیش عقاید مذهبی در سال 1942 بر اسپانیا حاکم شد.

تعقیب، آزار و اخراج دگراندیشان مذهبی و سیاسی از اسپانیا به سیاست دربار سلطنتی تبدیل شد. در همین دوران مسلمانان و یهودیان اسپانیا زیر فشارهای شدید قرار گرفتند. خانه هایشان غارت شد، زمین هایشان را تصاحب کردند و خودشان را نیز از اسپانیا اخراج کردند و همه این اقدامات مهر تائید پادشاهی را داشت که "ترکمادا" در سایه او نقش مشاور را ایفاء می کرد. اخرین مجمع عمومی تفتیش عقاید در سال 1498 در اسپانیا برگزار شد که ریاست آن را "ترکمادا" برعهده داشت و این آخرین دوران حیات مملو از جنایت و کشتار او بود. 16 سپامبر همان سال، چراغ عمر "ترکمادا" که سوخت آن از خون بود خاموش شد و اکنون کلیسائی که او در آن حکمروائی می کرد یکی از جاذبه های توریستی منطقه کاتولونیای اسپانیاست. هر سال هزاران اروپائی از این کلیسا و رواق ها، تاج بی سر مانده شاه و انگشترها و کلاه شاهوار "ترکمادا" که کم از تاج شاهی نبوده دیدن می کنند و به گذشته خونباری می اندیشند که به قیمت جان قربانیان تفتیش عقاید دوران انگیزاسیون آن را طی کرده و پشت سر گذاشته اند.

آنها که در گورستان خاوران تهران و دهها خاوران کوچک تر در شهرهای ایران خوابیده اند قربانیان "ترکمادا" های جمهوری اسلامی اند!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 853  - 4 آبان 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت