دولت ها و مردم اروپا بر سر دو راهی |
هفته گذشته در پاریس، پراگ، برلین، لایپزیک و وین تظاهراتی علیه گرانی ها و برای صلح و پایان دادن به کمک نظامی به اوکراین برگزار شد. بزرگترین تظاهرات در پراگ پایتخت جمهوری چک بود که بیش از 75 هزار تن در آن شرکت داشتند. بدنبال این تظاهرات الگ نیکولونکو نماینده وزارت امور خارجه اوکراین خواهان مداخله دولت های اروپایی برای جلوگیری از تظاهرات ضداوکراینی شد. به گفته وی "انجام تظاهرات در آلمان و جمهوری چک زیر پرچم روسیه قابل پذیرش نیست". نماینده اوکراین روشن نکرد که دولت های این کشورها چرا و چگونه باید جلوی انجام تظاهرات مردم را بگیرند. در پاسخ به همین توصیه، دولت آلمان تصمیم گرفته است برای جلوگیری از تظاهرات اعتراضی مردم به گرانی ها و ترس از زمستان سردی که در پیش است ارتش این کشور را از اول اکتبر به بهانه حفظ امنیت در خیابان های شهرها مستقر کند. اعتراضات مردم همزمان با نظرسنجی هایی است که نشان می دهد روزبروز شمار بیشتری از مردم اروپا با تحریم ها علیه روسیه که به ضد خود تبدیل شده و به زیان مردم اروپا انجامیده مخالفت می کنند. براساس مطالعه ای که توسط "یوگوو" منتشر شده بیش از نیمی از ساکنان برخی کشورهای اروپایی با این تحریم ها مخالفند. بیشترین مخالفت ها در فرانسه با 63 درصد مردم است که معتقدند که این تحریم ها با توجه به پیامدهای آن برای مردم فرانسه غیرقابل توجیه هستند. پس از فرانسه در ایتالیا 59 درصد و در آلمان و اسپانیا 54 درصد مردم گفته اند که از تحریم های ضد روسیه حمایت نمی کنند. این آمار در انگلستان حدود 47 درصد مردم است. دلیل عمده گسترش اعتراضات افزایش قیمت ها و چند برابر شدن هزینه های برق و انرژی و مواد غذایی و دیگر کالاها در نتیجه تحریم های ضد روسیه است. مثلا در اسپانیا تورم در ماه ژوییه از 10.8 درصد فراتر رفته، در اتریش 8.7، در ایالات متحده 9.1 درصد است که بالاترین نرخ تورم از 1981 بدینسوست. جالب اینجاست که براساس گزارشی که نشریه "سان" چاپ انگلستان منتشر کرده گرایش در روسیه معکوس و در سمت کاهش قیمت هاست. مثلا در حالیکه بهای مواد خوراکی و میوه ها در انگلستان بین 12 تا 18 درصد افزایش یافته، بهای همانها در روسیه بین 13 تا 33 درصد کاهش نشان می دهد. کشورهای اروپایی اکنون برای مقابله با بحران و پیامدهای آن دو راه دارند: یا زیر فشار افکار عمومی و بحران اقتصادی سیاستی مستقل از آمریکا در پیش گیرند یا همچنان به راه دنباله روی از منافع آمریکا علیه منافع ملی خود ادامه دهند. راه نخست نه تنها با پشتیبانی داخلی روبرو می شود بلکه از هم اکنون در همه کشورهای اروپایی احزاب و جریان های سیاسی شکل گرفته و روزبروز صدایشان بلندتر می شود که خواهان دوستی و ایجاد روابط محکم با روسیه و دور شدن از منافع آمریکا هستند. آنها معتقدند که امید به تکه تکه کردن روسیه و چنگ انداختن بر منابع آن از طریق جنگ خیالی واهی است و اگر راه نجاتی برای اروپا باشد تنها در اتحاد با روسیه است که امکان دسترسی آنها را به انرژی و مواد خام لازم برای صنایع و رفاه مردم فراهم خواهد کرد. راه دوم ادامه امید به تسلیم روسیه و الویت دادن به منافع آمریکاست که الیت و نخبگان کنونی حاکم بر اروپا حامی آن هستند. این راه تنها به گسترش جنگ و فاشیسم ختم می شود. گسترش جنگ زیرا که اروپا بدون روسیه هیچ چیز نیست و بنابراین ناگزیر است وارد عرصه های جدید جنگ و درگیری شود، نه فقط با روسیه یا چین، بلکه در افریقا و آمریکای لاتین برای بدست آوردن مواد خامی که جانشین مواد خام روسیه شود. در عرصه داخلی نیز ادامه سیاست های کنونی به افزایش اعتراضات عمومی می انجامد که تنها با بستن هرچه بیشتر فضا و ایجاد حکومت نظامی و فاشیسم می توان آن را مهار کرد. سیاستی که از هم اکنون نشانه های آن در بسیاری از کشورهای اروپایی دیده می شود. نه تنها تخریب بناهای یادبود جنگ علیه نازیسم در کشورهای شرق اروپا با هدف احیای نازیسم و فاشیسم صورت می گیرد، بلکه در اروپای غربی نیز بتدریج همه کسانی که با جنگ اوکراین مخالفت می کنند بعنوان "حامی روسیه" یا "حامی پوتین" و حتی جاسوس روسیه معرفی شده و می خواهند آنها را از دستگاه های دولتی پاکسازی کنند. در واقع الیت حاکم جهانگرا و موندیالیست و سرمایه داری مخوف پشت سر آنها احساس می کند که در صورت عقب نشینی پایان تاریخش فرا رسیده است. درخواست دولت اوکراین برای جلوگیری از تظاهرات مخالفان جنگ با پشتوانه این سرمایه داری و در چارچوب چشم انداز تحول فاشیستی در اروپا صورت می گیرد.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 848 - 16 شهریور 1401