راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کاخ سفید

مروج جهانی

حقوق بشر است؟

آنا شافران- راشا تودی

ترجمه آزاده اسفندیاری

  

 

دولت مردان ایالات متحده آمریکا، سیستم حکومتی این کشور را به عنوان بهترین مدافع حقوق بشر در جهان معرفی می‌کنند. از سوی دیگر، لیست کردن انسان هایی که به نام «حقوق بشر» توسط آمریکا کشته شده اند کار سخت و دشواری نیست. بدون تردید تعداد افرادی که به عقوبت حقوق بشر آمریکایی ها گرفتار آمده‌ اند به ده ها میلیون نفر می رسد. چگونه می توان مهمترین حق انسان (حق زندگی ) را از آن گرفت!

چنانچه ایالات متحده واقعاً حقوق بشر را در فعالیت های بین المللی خود فرضا رعایت می کرد، امکان داشت سؤالات کمتری را جهت تلاش های غیر قانونی و ضد انسانی آن کشور در گستره جهان مطرح کرد. حتی یک شرور، یک یاغی و… اگر بر اساس اخلاق و گفته های خود عمل کند، می تواند تا حدودی مورد احترام قرار بگیرد ولی واقعیت این است که  واشنگتن خود به طور فعال و نا محدود قوانین جهانی را که توسط خود و یا دیگران نوشته و تأیید کرده است، نقض می کند و ارزش های جهانی را نادیده گرفته و زیر پا می گذارد.

یکی از موارد بارز باند بازی و نقض قوانین بین المللی که توسط ایالات متحده صورت گرفته و می شود، ایجاد زندان هایی است که توسط حکومت این کشور، خارج از مرز های خود در دیگر کشورها ساخته و اداره می‌شود (موارد مشابه ای که نه روسیه و نه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان، هرگز به آن دست نزده اند).

 ایالات متحده، با در پیش گرفتن سیاست منطبق با سیاست آنگلوساکسون ها، در دهه 1990 میلادی شروع به توسعه شبکه ای از زندان ها در برخی از جمهوری های سابق اتحاد شوروی و کشورهای متحد سابق آن کرد. فعالیت‌هایی که آن را نمی توان به بهانه «تهدید روسیه» توضیح داد. روسیه از سال 1990 عملاً از سیاست بین المللی خارج شد و تنها در آن شرایط، به دشواری توانست از تجزیه کشور خود جلو گیری کند. در آن دوران واشنگتن، عملا مسکو را از محاسبات ژئوپلیتیک خود خارج کرد.

در‌ واقع امر، زندان های ایالات متحده آمریکا، در کشورهای خارجی، گواه بر ماهیت امپریالیستی- نازیستی سیاست در آن سالها شد که تا به امروز تغییر چندانی نکرده است. یعنی سیاستی که حقوق بشر فقط شامل حال دیگران می‌ شود و نه آمریکایی ها. شهروندان ایالات متحده می توانند در هر کجای جهان مرتکب جرم شوند و هر کار خلافی را انجام دهند و از صلاحیت رسیدگی در دادگاه های بین المللی مصون بمانند. حتی مجبور نیستند در برابر هر جرمی که در خارج مرتکب می شوند، در کشور خود به زندان بروند. به گفته مقامات امنیتی ایالات متحده، چنانچه افرادی از دیگر کشورها ( نمونه جولین آسانژ!) برخی از قوانین آمریکا را در هر کشوری «زیر پا گذاشته باشند»، باید دستگیر کرد و با ضرب و شتم، کشتن یا با اعمال شکنجه، برای چندین دهه به زندان انداخت.

شیوه رفتاری سیستم امپریالیستی- فاشیستی ایالات متحده آمریکا، با سایر کشورهای جهان صراحتاً تحکمی و  تحقیرآمیز است اما بنا به دلایل مختلف، فعالان حقوق بشر اروپایی، که به شدت «نگران» نقض حقوق بشر در روسیه، یا ایران ( چین، جمهوری دمکراتیک خلق کره و ...)، هستند، ترجیح می دهند چشمان خود را بر چگونگی رفتار ایالات متحده، که آشکارا به طور مطلق قانون خود و قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد ببندند. در حالی که وظیفه هر فرد و هر کشوری است تا به امنیت خود و شهروندانش اهمیت داده و از افراد و کشورهایی که علیه سلطه ایالات متحده مبارزه و یا می جنگند پشتبانی کند. لذا عادت به اطاعت و ترس آشکار، از انجام وظائف لازمه جلو گیری می کند. امر روشنی است که روسیه در حال حاضر قادر به بستن کامل زندان‌های آمریکا در خارج و همچنین برچیدن پایگاه‌های نظامی، جمع کردن آزمایشگاه‌های بیولوژیک، لابراتوارهای تکثیر انواع بیماری ها و سایر شاخک‌های سیاست امپریالیستی در سایر کشورها نیست. ما از قوانین جهانی تبعیت می‌کنیم و این یک امر مخالف روش ایالات متحده است اما فهم کشورهایی که داوطلبانه پذیرفته و می پذیرند که قلمرو خود را در اختیار آمریکایی ها قرار دهند بسی دشوار است. بهر حال نه تنها دیگران بلکه ما نیز وظیفه داریم تا به ناهنجاری های موجود جهانی با صدای بلند از همه تریبون هایی که در دست داریم اعتراض کنیم.

اساسی ترین مسله این است که افسانه‌ های «آزادی» آمریکا و دنیای مبتنی بر قوانین را در هر کجا و همه جا چگونه از بین ببریم. آزادی از نوع آمریکایی بر پایه خون، شکنجه و بردگی استوار است. آمریکایی ها بنا بر ماهیت سیستم خود، هیچ قاعده ای از جمله قوانین خودشان را به رسمیت نمی شناسند و به طور مستمر آنها را دور می زنند.

مردم جهان نه با شوالیه هایی با لباس سفید، بلکه با راهزنان چند چهره، بی رحم و گستاخ روبرو هستند. دوگانگی سیاسی این راهزنان، به ویژه منزجر کننده است، زیرا آنها در پس هر آنچه که تمدن مسیحی- اروپایی در طول قرن ها توسط خود ایجاد کرده اند، پنهان می شوند. در واقع، این اولین بار نیست که برای این مدعیان آزادی و حقوق بشر، با پرچم جنگ های صلیبی اروپا،  بیزانس ارتدکس را غارت کردند و نسل کشی «بالت ها» (اقوام اطراف دریای بالتیک) را که اکنون آنها را می پرستند، به راه انداختند.
 سر انجام آنکه، چون آرمان‌های ما عادلانه است، شاهد پیروزی را در آغوش خواهیم گرفت!

 

https://russian.rt.com/opinion/1049038-shafran-ssha-inostrannaya-tyurma

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 850  - 30 شهریور 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت