آزاده اسفندیاری

 روز 25 ماه مارس، نشست سراسری فعالان حزب کمونیست فدراسیون روسیه، از طریق ویدئو کنفرانس، با گنادی زیوگانف، دبیر کل کمیته مرکزی این حزب برگزار شد.

زیوگانف در این کنفرانس خطاب به شرکت کنندگان گفت: طی سال های گذشته، ما یک تجربه افتخار آمیز و منحصر به فردی را در کشور به دست آوردیم، یعنی برگزاری صدمین سالگرد انقلاب کبیر اکتبر، صدمین سالگرد تاسیس اتحاد جماهیر شوروی و سی امین سالگرد احیای حزب کمونیست روسیه. این سالگرد ها به نحوی روشن، متقاعد کننده و بسیار معنا دار جشن گرفته شد. کسانی که فیلم ها و تبلیغات ما را در باره مراسم های اجرا شده تهیه کردند، مهارت و توانایی خود را در کار، خصوصا در شرایط اضطراری نشان دادند.

در اینجا لازم می‌دانم توجه شما را به این نکته جلب کنم که روز قبل، از تریبون دومای دولتی، به سالن نظر انداخته و یاد آور شدم که همه وزرا، معاونان، یعنی بالا ترین مقامات کشور که اینجا نشسته اید، همگی تحت تحریم، تحت محاکمه، تحت بازجویی هستید. همه شما در تیرس سلاح های ناتو قرار دارید. بنابراین برای حفاظت از کشور، باید جامعه را هر چه بیشتر متحد کنیم تا بر اهریمن فاشیسم پیروز شویم. در تاریخ به ثبت رسیده است که فقط کمونیست ها بر نازیسم و فاشیسم پیروز شدند. کمونیست ها توانستند ارتش عظیمی از وطن پرستان را گرد آوری کرده و فاشیسم را شکست دهند و پرچم سرخ اکتبر، پرچم لنین را بر فراز کاخ رایشستاگ، مقر هیتلر، به اهتزاز درآورند.

در این جا می خواهم توجه دهم که در سال جاری ما با سه پدیده تعیین کنند مواجه می باشیم: نتیجه جنگ، وضعیت اجتماعی- اقتصادی و انتخابات منطقه ای، همچنین آمادگی برای انتخابات ریاست جمهوری. لذا به ویژه می خواهم تأکید کنم که فقط نتیجه پیروزی در جنگ برای ما راهگشا و کار ساز خواهد بود و آن هم به دست آوردن  پیروزی کامل و بدون قید و شرط است. پیروزی را که پدران و پدربزرگان ما به دست آوردند، امروز باید سر لوحه کار خود قرار دهیم. کاری که باید در ماه های آینده نتایج آن روشن شود، زیرا اعضای ناتو، تمام امکانات نظامی خود را بسیج و اوکراین را به انباری از سلاح تبدیل کرده اند. بدین معنا که ما نه با اوکراین، بلکه با سازمان نظامی ناتو مواجه هستیم.

در این راستا، از همه سرویس های اطلاع رسانی و تبلیغاتی کشورطلب می کنم که به تاریخ گذشته ما مراجعه کنند. در سال 1931هنگامی که برای استالین مشخص شد که جنگ با فاشیست ها اجتناب ناپذیر است، مبارزه و توجه خود را علیه نازیسم و فاشیسم آغاز کرد. طی ده سال 9 هزار موسسه از بهترین کارخانه های آن زمان را ساختیم و نسلی از پیروز شوندگان در جنگ را پرورش دادیم. در بدو آمر، یک تیم بی‌ نظیر کارشناسی آماده شد تا همه امکانات برای بسیج منابع همگانی آماده شود.

می خواهم به شما یاد آوری کنم که در پرتو همان بسیج و آمادگی، شش لشکر سیبری از مسکو دفاع کردند. 20 لشکر از همان نیروها در نزدیکی استالینگراد جنگیدند. سپس ما توانستیم تمام امکانات کشور شوروی را به سمت پیروزی هدایت کنیم. ما امروز با همان چالش منحصر به فرد آن زمان روبرو هستیم.

در شرایط حاضر، همه چیز به تصمیمات فرمانده کل قوا، یعنی پوتین، بستگی دارد. در ملاقات شخصی که اخیراً با وی و مدودف قائم مقام دبیرشورای عالی امنیت ملی داشتم، به ویژه بر برنامه‌های حزب کمونیست تأکید کردم. آنها  پذیرفتند که ما باید به حرف و برنامه‌های حزب شما توجه کرده و گوش فرا می دادیم. زیرا در مسائل آموزش نظامی - میهنی و حفظ منافع ملی، نظر ما اغلب راهگشا بوده است. (پس از فروپاشی اتحاد شوروی- م) ما همه تلاش خود را معطوف به حفظ و رشد مجموعه هواپیما سازی و صنعت موشک و هوا- فضا کردیم تا آنها را از دست نا محرمان در آوریم. یکی از این موارد همکاری ما و شما برای مقابله با اولین حملات ناتو بود که با یاری تعداد زیادی از هموطنان، دوستان همراه ما در اوکراین، مهم‌ ترین بخش‌های تجهیزات نظامی را از «فئودوسیا» (شهری در کریمه) توانستیم بیرون ببریم ، که این کار طی پنج روز انجام شد...

نمونه دیگر، همکاری ما و شما در نحوه برخورد با ناتو بود. زمانی که آنها شروع به تمرینات با تجهیزات سنگین در نزدیکی «آرزاماس» (شهری در منطقه نیژنی نووگورد روسیه) کردند و سعی داشتند یک فرودگاه پروازی در سرزمین مادری لنین، در اولیانوفسک، سازماندهی کنند. اینکه آنها موفق نشدند، منیچخ  شایستگی ما بود. ما همراه با «ماسلیوکوف»(از دولت مردان زمان نخست وزیری یوگنی پیریماکوف)، همه چیز را برای بازگرداندن آمادگی رزمی بزرگترین تشکل هایی که از برابری استراتژیک ما محافظت می کنند، انجام دادیم...

اگر من در سخنرانی اخیر خود در مجلس دوما، گفتم که تا همین اواخر حزب در قدرت ( روسیه واحد) دو انتخاب داشت: یا پیرو سنت‌های آمریکایی و تابع کردن منافع خود به آنگلوساکسون‌ها، ادغام در جهانی‌ سازی به سبک آمریکایی، یا روی آوردن به سوسیالیسم، سوسیالیسم و قدرت اتحاد شوروی. امروز کشور تنها یک انتخاب دارد، زیرا جهان خواران از پیش همه ما را محکوم کرده اند. باید تأکید کنم، برای افرادی که این موضوع فاجعه آمیز را درک نمی‌کنند، تنها یک راه در پیش رو وجود دارد: دادگاه لاهه. شما به خوبی می دانید که اعضای ناتو چگونه با مخالفان خود رفتار می کنند.

برای مرور گذشته مطالبی را یادآوری می کنم:

قبل از شروع جنگ آمریکا در عراق، با صدام حسین ملاقات و توصیه‌هایی را به او کردم. به رئیس جمهور توجه دادم که احتمال خیانت مقامات و فرماندهان نظامی وجود دارد... سرانجام صدام حسین به دار آویخته شد. زمانی که جنگ علیه لیبی آغاز شد، با معمر قذافی ملاقات کردم، او نیز به غربی اعتماد کرد... متاسفانه وی هم به همان سرنوشت صدام گرفتار شد. گفتگوی طولانی با میلوسویچ در یوگسلاوی داشتم و به او گفتم که چنانچه تسلیم آمریکایی ها شود، او را به لاهه می کشانند و در آنجا تو را خواهند کشت. در نهایت همین اتفاق افتاد. بنا بر این، با رهبران و دولت مردان ما و همه ما حتی بدتر رفتار خواهد شد. این نشانه‌ها را از رفتار نازی ها و باندرا در اوکراین می‌توان دریافت. بنابراین، ما اکنون یک وظیفه و یک راه بیشتر نداریم و آن متحد کردن کل جامعه است، تا بتوانیم پیروز میدان باشیم.

در هر صورت، برای رسیدن به پیروزی، سه مسئله اساسی در کشور را باید حل کرد: بسیج همه منابع، انسجام جامعه و توسعه دستیابی به آخرین فناوری ها. نباید فراموش کرد که ما در کشور خود از سابقه منحصر به فردی برخورداریم. در این زمینه می خواهم توجه را به تجربه بی نظیر تاریخی خودمان جلب کنم. وقتی استراتژی استالین را مطالعه کردم، بسیار شگفت زده شدم. قبل از سال 1931 آنها به پوشکین روی آوردند، به تجارب برندگان نبردهای بزرگ میهنی روی آورده و به کل تاریخ ملی روی آوردند. مجموعه ای کامل از فیلم های برجسته در باره پیروزی های اجداد ما ساخته شد که همه آن موارد را استالین در سخنرانی خود در رژه افسانه ای 7 نوامبر سال1941، در میدان سرخ مسکو، با اعتماد به نفس خاطر نشان کرد و بر زبان آورد ( در آن زمان نیروهای آلمان هیتلری به 90 کیلومتری شهر مسکو رسیده بودند)...

در همه دوران های تاریخی کشور ما، هر زمان حاکمان اعم از ایوان مخوف، یا پطر کبیر و… یا لنین و استالین، وقتی با تجاوز خارجی مواجه شدند و قوای کارآمد لازم را برای دفاع را نداشتند، به مردم روی آوردند و توانستند با بسیج نیرو، مهاجمان را از کشور دور کنند…

این مثال ها را بدین جهت یاد آوری کردم تا امروز بدانیم: دولت ما و جهان روسیه، با وحشتناک ترین چالش تاریخی خود روبرو است. به همین سبب، لازم می دانم بار دیگر تکرار کنم که پیروزی تنها از طریق همبستگی ملی، تقویت حاکمیت دولت و درس گیری از سنت‌های ملی به دست می‌آید.

رئیس جمهور پوتین، در طول بیست سال، چهار مرتبه استراتژی (سیاسی کشور) را تغییر داده است. بله، ضرورت حتمی ایجاب می کرد کشور را سر و سامان دهیم و این تغییرات سیاست درستی بود. بله، زمانی که تقریباً سراسر قفقاز به آتش کشیده شد، مبارزه با تروریسم الزامی بود و ما از رئیس جمهور حمایت کردیم.

سر انجام این که، باید جلوی انقراض کشور و فقیر شدن مردم را گرفت و برای این امر باید منابع عظیم روسیه را به سمت نیازهای کل کشور هدایت کرد.

در شرایط حاضر، پوتین، با یک تصمیم گیری مسئولانه و حیاتی مواجه است. من کاملاً نمی دانم که او در دیدار با شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، که چهار ساعت و نیم به طول انجامید، درباره چه موضوعاتی صحبت کرد. من هم با پوتین و هم با شی جین پینگ ملاقات کردم. رهبر حزب کمونیست چین، از ما به خاطر اجرای دقیق تعهدات مندرج در یاد داشت همکاری بین احزاب سپاسگزاری کرد. وی از انجمن دوستی روسیه و چین به ریاست ایوان ایوانوویچ ملنیکوف، نیز تشکر کرد. این انجمن کمک بزرگی به ترویج اعجاب انگیز چینی ها و دستاوردهای چین می کند.

امروز مقامات روسیه، باید دو تجربه منحصر به فرد تاریخی را در برنامه های خود در نظر داشته باشند. یکی، تجربه مدرنیزاسیون اتحاد شوروی است، یعنی زمانی که میانگین نرخ رشد برای 30 سال 14٪ بود و تجربه معجزه اقتصادی چین، زمانی که نرخ رشد برای 30 سال بیش از 10٪ بود. هیچ نمونه قابل توجه و قانع کننده تر و برازنده‌ تر از این تجارب در جهان وجود ندارد. بنابراین، شعار «گردش به چپ!» امروز باید برای دولت میخائیل میشوستین(نخست وزیر) سر مشق قرار گیرد.

نخست وزیر در سخنرانی خود در مجلس دوما، وظایفی کلیدی را تشریح کرد. چرخشی که به سمت توسعه الکترونیک، ابزارسازی و ساخت ماشین‌های تولید ابزار است. به درستی برخی از صنایع کارآمد تر شده‌اند و ما آن را به فال نیک می گیریم. ضمن اینکه یک بسته کامل از توافقات عمده با دوستان چینی ما امضا شد، اما باید به توجه داشته باشیم که در چین، این روند توسط حزب کمونیست رهبری می شود. اعجاز این روند آن است که مردم چین را از فقر نجات داد. طی سال‌های اخیر، تقریباً 800 میلیون نفر از فقر خارج شدند. چین، به فضا دست یافت و در این زمینه به قدرت پیشرو جهان تبدیل شد. این همان چیزی است که ما باید یاد بگیریم و الگو قرار دهیم...

زمان مرگ و زندگی است و ما باید هر آنچه را که در توان داریم، برای تقویت حاکمیت و تثبیت اوضاع داخلی انجام بدهیم. امروزه بزرگترین تهدید برای کشور ما فقدان حاکمیت واقعی و قوی داخلی است. در صحبت با وزرا و معاونان دولت تاکید کردم که 60 درصد اموال کلان ما متعلق به خارجی هاست. این امر کاملا غیرقابل قبول است، بویژه در شرایطی که با جنگی سر نوشت ساز دست به گریبان هستیم...

بزودی حتما پای صندوق های رای خواهیم رفت. چه کسی به شما گفته است که جایگزینی برای دولت فعلی وجود ندارد؟ (ادعای حزب روسیه واحد- م) آیا واقعاً همینطور است؟ در زادگاه من، در اورلوشینا، ما در انتخابات شوراها پیروز شدیم. حزب حاکم سعی کرد در پیروزی ما کار شکنی کند، اما موفق نشد! چندین هزار نفر به مجلس شوراهای محل آمدند و مقامات مجبور شدند نتایج انتخابات را به رسمیت بشناسند.

دیگر نامزد ما لوچنکو، صادقانه در انتخابات فرمانداری در منطقه ایرکوتسک پیروز شد. کاندیدای دیگر ما کونوالوف، در انتخابات خاکاسیا، به پیروزی رسید. در مکانی دیگر، لوکوت، مقتدرانه دو بار در انتخاب شهردار نووسیبیرسک پیروز شد. نامزد ما، کلیچکوف، در انتخابات فرمانداری در منطقه اوریول، نتیجه ای عالی را کسب کرد. بنابراین یک جایگزین واقعی وجود دارد. به هر حال، من هنوز از حزب روسیه واحد، نشنیده ام که آنها چه جایگزینی برای مسیری دارند که تا به حال ما را به گرداب یک بحران شدید داخلی کشانده است.

در انتخابات باید یک برنامه واقعی و ملموس با منافع مردم ارائه شود. در انتخابات گذشته ما آن برنامه را پیشنهاد کردیم. «آموزش برای همه» را در نظر بگیریم و بودجه جدیدی را آماده و تصویب کنیم و آنچه که مربوط به مراقبت از کودکان و خانواده های پرجمعیت است به مرحله اجرا در آوریم. معاون ما اوستانینا، اکنون پنج قانون را پیشنهاد کرده است که یکی بهتر از دیگری است. به نظر می رسد همه موافق هستند، کف می زنند و هنگام رای دادن شروع به پرسیدن می کنند: منظورشما از خانواده پرجمعیت چیست؟ من پاسخ می‌دهم، در کشوری که طی پنج سال، سالی یک میلیون نفر از جمعیت آن کاسته شده چه باید کرد؟ یک فرمول ساده را در نظر بگیرید: خانواده پرجمعیت خانواده‌ ای است که تعداد فرزندان آن بیشتر از والدین باشد.

 زمین های روسیه امروز با سرعتی پر شتاب در حال نابودی است. زیرا بدون هسته جمعیت بومی، کسی برای نگهداری آن‌ها کمر همت نخواهد بست. باید در نظر داشت که حراست و حفاظت از زمین آخرین پیوند حاکمیت و مردم است.

حاکمیت محکم و توانمند یعنی تک تک افراد با حقوق خوب، با حقوق بازنشستگی مناسب، با آموزش رایگان و مراقبت های بهداشتی. این امر با قوانین ما زمانی شروع می شود که دستمزد زحمتکشان را دو برابر کنیم، از هر خانواده و هر فرد مراقبت کنیم. این اجتماعی شدن واقعی زندگی است.

بنابراین، بار دیگر تاکید می کنم: کشور و همه ما اکنون یک انتخاب داریم و آن هم اجتماعی شدن زندگی اجتماعی بر اساس تجربه منحصر به فرد اتحاد شوروی و تجربه اصلاحات باشکوه دوستان چینی ما است...

امروز بهترین و کارآمد ترین رهبران شرکت های مردمی در جلسه ما حضور دارند: رفقا گرودینین، کازانکوف، سوماروکوف، همین طور ایوان ایوانوویچ کازانکوف (مدیران و متخصصان ساوخوزها و مؤسسه های تولیدی صنعتی- کشاورزی که به صورت جمعی اداره می شود). باید از شما برای کار بی نظیر و نتایج عالی سپاسگزاری کنیم! به هر حال تجربه بنگاه های مردمی ما در شرایط جدید ستاره راهنمای زندگی سوسیالیستی روسیه است.

در پایان سخنانم برای شما آرزوی موفقیت دارم. من مطمئن هستم که ما بر همه چالش ها و مشکلات پیش رو غلبه خواهیم کرد.

https://www.rline.tv/news/2023-03-27-gennadiy-zyuganov-vystupil-na-

vserossiyskom-soveshchanii-aktiva-kprf-/

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده