راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

آیا جنبش

اعتراضی مردم

چند گام

فراتر رفته است؟

 

  

برخی افراد و گروه های سیاسی که عمدتا در خارج از کشور هستند، یکبار دیگر، مانند گذشته، این ساز را کوک کرده اند که گویا خواست مردم معترض فراتر از تغییرات در جمهوری اسلامی  است. به زبان اشاره، یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی. اما چگونه و با چه جانشینی؟ و چه هزینه ای؟ معلوم نیست. البته خود مردم که در صحنه حضور دارند چنین ادعاهایی را ندارند، بلکه این ادعاها در خارج از کشور و از ذهن آنها که کنار گود نشسته اند و عادت کرده اند بجای مردم سخن بگویند تراوش می کند! در این میان رضا پهلوی هم خود را جلو انداخته و مدعی است که مردم او را می خواهند!

این ذهن گرائی همزمان شده با جنبش ضد حجاب اجباری که در نهایت خود، بخشی از مجموعه خواست های اجتماعی جنبش تغییرات در جمهوری اسلامی است. چرا که بخش های اصلی تر این جنبش، همانا مخالفت با روند اقتصادی حاکم بر جامعه، تبعیض، تقسیم مردم به خودی و غیر خودی و مکتبی و غیر مکتبی کردن مردم، بیکاری، سرکوب نهادهای صنفی و دهها و دهها خواسته دیگر است. وقتی از انقلاب دهه هشتادی ها سخن گفته می شود، عملا دهن کجی به همین ریشه های اصلی جنبش عمومی و طبقاتی مردم ایران است.

کسانی، ادعایی می کنند که جنبش اعتراضی از یک مرحله به مرحله ای عالی تر عبور کرده. و ازمخالفان این نظرات سئوال می کنند که آیا باید به این مقدار که دست یافته ایم اکتفا کنیم و فراتر نرویم؟

پاسخ این میتواند باشد که از خواسته های بدست نیآمده و تحقق نیافته که نمی توان "فراتر" رفت!

آیا ما در ماههای گذشته شاهد پیروزی های پیاپی خواست های مرحله ای بوده ایم؟ یا شاهد ماجراجوئی ها و تشویق به خشونت از خارج و تیز کردن تیغ مخالفان تغییرات در حکومتی که همچنان دارای توان مانور و ماندگاری است؟

اگر پاسخ سئوال بالا مثبت است آنگاه نباید به جای طرح "خواست های فراتر" فکری برای تحقق و تثبیت همان شعارهای واقعی بکنیم که از شورش عمومی سال 96 تاکنون در چند مرحله خود را نشان داده است؟

اگر هر گروه، سازمان و نشریه ای و کسانی که بصورت فردی تئوری بافی در کلاب هاووس ها می کنند به کارنامه چند ماهه اخیر خود نگاهی بیاندازد و آن را با نتیجه ای که در جامعه بدست آمده مقایسه کنند، پاسخ منطقی خود را می یابد.

واقعیت اینست که مردم ایران هنوز تا تحمیل تغییرات مهم به حکومت راه پر سنگلاخی را در پیش دارند و حوادث هنوز در کمین است. به جای طرح رویاها و تخیلات خود بهتر نیست نیرو و امکان خود را صرف حمایت از تغییرات گام به گام و افشای کارشکنان و مخالفان حکومتی کنیم؟ کارشکنانی که به بزرگترین قدرت اقتصادی در جمهوری اسلامی دست یافته اند و از این قدرت با تفنگ و زندان و رسانه هائی که دستشان در جیب همین قدرت اقتصادی است دفاع می کنند.

تمام شواهد نشان میدهد که کسانی نمی خواهند بپذیرند و یا نمی توانند قبول کنند که کفه قدرت اقتصادی مخالفان تغییرات سنگین تر از کفه اعتراضات است. ما به سهم خویش خرسندیم که دگراندیشانی در داخل کشور مستقیم و غیر مستقیم می گویند تغییرات اساسی از مسیر اقتصادی می گذرد و در پیوند است با سیاست خارجی. تنها در این مسیر است که نظام فاسد و رانتی اقتصادی حاکم تغییر می کند. از اختلاس و غارت حکومتی جلوگیری می شود، سیاست خارجی در خدمت رونق اقتصاد و استقلال کشور قرار می گیرد و تحریم ها و تهدیدهای خارجی در برابر این تغییرات رنگ می بازد.

ما زمانی می توانیم از فراتر رفتن خواست های جنبش مردم سخن بگوئیم که مسیر یاد شده در بالا طی شده باشد، نه آن که در رویاهای خود ده پله یکی بخواهیم خود را به بامی برسانیم که بر هواست!

 کسانی که تخیلات خود را به بنام مردم تبلیغ می کنند، در عمل آب به آسیاب کسانی می ریزند که چوب لای چرخ تحقق خواسته های واقعی مردم می گذارند.

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 875  - 16 فروردین 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت