راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تحلیل مشخص

از شرایط مشخص

به چه معناست؟

  

کسانی و اغلب سازمان های سیاسی در جریان اعتراضات خیابانی نیمه دوم سال گذشته تصور کرده بودند جمهوری اسلامی امروز یا فردا سقوط می کند. از انقلاب دهه هشتادی ها سخن می گفتند و حداقل ناظر بی نظر توصیه ها از خارج برای ساخت کوکل مولوتف و جنگ مسلحانه بودند.

 آنها پس از نا امیدی از تحقق آن تصوراتی که دچار آن شده بودند و تلویزیون های سه قلوی لندن به کمک سلطنت طلب ها و مجاهدین خلق در دامن زدن به آن نقش داشتند، حالا به جای قبول غلط بودن آن توهمات، روز به روز بیشتر در مرداب نا امیدی فرو رفته و می روند که بازگشت ندارد.حتی اگر با چپ نمائی خود را به آب و آتش هم بزنند.

البته اغلب آنها همچنان عادت دارند نقش آقا معلم را برای همه ایفا کرده و از دیگران ایرادبگیرند که چرا گرفتار آن توهمات نشدند. بی آنکه همت و توان نوشتن یک مقاله منسجم، حداقل در چارچوب نظرات خود را داشته باشد تا دیگران قضاوت کنندکه آن توهمات درست بود یا غلط. جدا از افرادی که تک نفره باصطلاح فعالیت نظری و سیاسی می کنند، برای درک دقیق تر از ماجرا،به بیانیه های طیف چپ مهاجرت که آغشته به لفاظی و پنهان شدن پشت همین لفاظی هاست مراجعه کنید. نه خود میدانند چه می گویند و نه دیگران می فهمند آنها چه می گویند!

یکی از همکاران راه توده در همین ارتباط می گوید که باید این افراد و جریانات سیاسی را به حال خود رها کرد زیرا از دست رفته اند و اصلاح ناپذیر. چه مدعی چپ باشند و چه طرفدار سلطنت با چراغ خاموش. همکار دیگری می گوید که این افراد خود را در آینه خانه بزرگ می بینند.

در مورد اظهار نظرهائی هم که این افراد از آغاز سال نو، پس از فروکش کردن اعتراضات خیابانی می کنند، یکی از خوانندگان پیک نت  برای ما نوشته است که در جریان اعتراضات نیمسال دوم سال گذشته،پس از کل و کل کردن با یکی از این نوع افراد در زیر یکی از پیام هایش درفیسبوک، خسته از ادامه بحث بیهوده و بی نتیجه نوشتم: "شما دوست عزیز، بهتر است بیشتر مطالعه کنید و کمتر اظهار نظر. حداقل به آن جمله معروف لنین در کتاب "چه باید" کرد بیشتر توجه کنید که خطاب به منتقدان فلان سیاست گذشته بلشویک ها نوشت «درباره هر شرایط مشخصی باید تحلیل مشخص داشت.» (نقل به مضمون)

مثلا وقتی از دوران انتخابات 1400 ریاست جمهوری در ایران صحبت می کنیم و توصیه راه توده برای رای به ناصر همتی را بر رای به رئیسی بعنوان خیر الموجودین توصیه کردیم، باید شرایط آن دوران را در نظر بگیریم. شرایطی که در آن نه هنوز جنگی در اوکراین آغاز شده بود، نه بحث دلار زدائی درجهان مطرح بود و نه گردش به شرقی در جمهوری اسلامی مطرح. درحالیکه جهان با حوادث اوکراین وارد دوران نوینی شد که ادامه دارد و راه توده بلافاصله پس از عبور ارتش روسیه از مرز اوکراین با صراحت نوشت که جهان وارد مرحله نوینی شد و شرایط نوینی در جهان پدید آمد که با معیارهای گذشته نمی توان آن را ارزیابی و تحلیل کرد.

 در دوران انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1400، همه امید آن بود که بتوان اندک آزادی های سیاسی دوران روحانی را حفظ کرد، مانع بسته شدن و فیلتر شدن اینترنت شد، تلاش کرد مجلس حداقلی تشکیل نشود و ....

ابراهیم رئیسی در آن انتخابات نماد آن فضائی بود که نگران آن بودیم و البته ناتوانی و بی دانشی او درعرصه سیاست و اقتصاد و نداشتن شناخت از جامعه را به گذشته ننگین او در قتل عام 1367 نیز بایدافزود.

آیا برای توصیه به تحریم نکردن انتخابات و ضرورت تحریم نکردن انتخابات و رای به همتی با همه این توصیفات بالا قابل درک نیست؟

به نظر ما، حداقل برای افرادی کهحسن نیت داشته و طرفدار تحلیل مشخص از شرایط مشخص باشند درک آن شرایط نباید سخت باشد، البته به این شرط که از کرسی آقا معلمی برای دیگران و تلاش برای لاپوشانی کردن تبلیغ و ترویج توهمات و انتظارات خود از اعتراضات سال گذشته پائین آمده و بیشتر مطالعه کنند و کمتر نظر بدهند و اگر نظری هم دارند بصورت مسنجم در یک مقاله تحلیلی بنویسد و منتشر کنند و مستقیما مسئولیت نظر خود را بپذیرند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 876  - 30 فروردین 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت