زمین زیر پای غرب در سنگال می لرزد. سنگال که سالها به عنوان «باثبات
ترین» کشور در غرب آفریقا شناخته میشد، قدرت برای اولین بار از زمان
استقلال این کشور، پس از دور اول انتخابات ریاستجمهوری، به دست مخالفان
رادیکال "چپگرا" افتاد.
رهبری جدید برخی از کشورهای افریقا مانند مالی، بورکی نافاسو، گینه، نیجر و
اکنون سنگال پیام ناخوشایندی را برای رهبران غرب و نظام "امپریالیستی" می
دهند.
قرنها رنج، برداری، فروش و قاچاق انسان، استثمار و استعمار نو در افریقا
دیگر قابل تحمل نبود.
"عثمان سونکو"، نخست وزیر جدید سنگال می گوید: زمان آن فرا رسیده که فرانسه
زانو بزند و تسلیم شود و به ظلم اعتراف کند و به آن پایان بدهد.
ایدههای رهبران جدید از سوی جوانان مورد حمایت کامل است و به این ترتیب به
لطف آرای مردم قدرت در کشور سنگال به نمایندگان حزب چپگرای"میهن پرستان
سنگالی" که تا چندی پیش درسنگال ممنوع بود واگذار شد .
استعمار در کل تاریخ سنگال اثری قوی بر جای گذاشته است. تحقیقات تاریخی
نشان میدهد که در قرون وسطی در این قلمرو یک دولت مستقل وجود داشته است .
در قرن 15، تازه واردان غربی از اروپا در زندگی مردم محلی این منطقه مداخله
کردند. آنها ابتدا عاج و سایر محصولات عجیب و غریب و نایاب را از آفریقایی
ها خریداری کردند، سپس با تقویت خود در ساحل شروع به تحریک جامعه
افریقائیان مشغول شدند و آنها را به جنگ با یکدیگر تشویق کردند و تجارت
برده داری و برده فروشی رونق یافت. بنابراین، مستعمرات اروپایی در سواحل
سنگال به مراکز مهم تجارت برده در اقیانوس اطلس تبدیل شدند. در قرن هفدهم،
نقاط اصلی محلی برای خرید و حمل و نقل بردگان به خارج از کشور تحت کنترل
فرانسه قرار گرفت. ارزیابی دقیق مقیاس صادرات بردگان از سنگال بسیار دشوار
است. با این حال، مشخص است که بیش از یک میلیون برده آفریقایی تنها با کشتی
هایی با پرچم فرانسه به هند غربی آورده شدند. در همان زمان، بخش قابل توجهی
از بردگان به دلیل شرایط غیرقابل تحمل حمل و نقل در این مسیر دریایی جان
خود را از دست دادند. در قرن نوزدهم، مقامات فرانسوی از سیاست کنترل نقاط
منفرد ساحل به گسترش گسترده در اعماق قلمرو سنگال مدرن حرکت کردند. در سال
1825، در طول جنگ با "امارت ترارزا"، آنها شروع به ایجاد کنترل بر دهانه
رودخانه سنگال کردند. در دهه 1850، نیروهای فرانسوی به عمق قاره پیشروی
کردند. در پایان قرن، بیشتر قلمرو کشور به تصرف استعمارگران درآمد و
مستعمره سنگال به طور رسمی تأسیس شد که بعداً بخشی از آفریقای غربی فرانسه
شد. در سال 1960 فدراسیون مالی از فرانسه اعلام استقلال کرد و سنگال مستقل
به سرعت از آن جدا شد. پاریس نفوذ خود را در سنگال حفظ می کرد که تأثیر
قابل توجهی در زندگی دولت جدید دارد. امروزه حدود 250 شرکت بزرگ فرانسوی در
این کشور فعالیت می کنند که به ویژه در زمینه معدن و تجارت فعالیت می کنند.
گردش مالی 13 شرکت بزرگ فرانسه به تنهایی 53 درصد از بودجه سنگال یا 18
درصد از تولید ناخالص داخلی آن را تشکیل می دهد. در عین حال تنها 3.3 درصد
از جمعیت در سن کار در آنها شاغل هستند. از نظر تولید ناخالص داخلی سرانه،
سنگال در رتبه 164 جهان قرار دارد. به طور مشخص این رقم در کشور تقریباً
4.2 هزار دلار در سال است. برای مقایسه، در فرانسه، شرکتهایی که به طور
فعال در غرب آفریقا درآمد کسب میکنند، سرانه تولید ناخالص داخلی حدود
55400 دلار است. جای تعجب نیست که مردم محلی سنگال همچنان به فرانسوی ها
بعنوان استعمارگری نگاه می کنند، که تمام خون مردم را می مکند و در ازای آن
چیزی نمی دهند. هر از گاهی شورش های ضد فرانسوی در این کشور رخ می داد و "عثمان
سونکو"، که با ادبیات ضد استعماری صحبت می کند، ازچندین سال پیش محبوب ترین
سیاستمدار شد.
سنگال به عنوان باثبات ترین کشور در منطقه شهرت داشت: بدون هیچ کودتای
نظامی و موقعیت قوی برای لیبرال های طرفدار فرانسه . با این حال، بتدریج
ساکنان کشور، و اول از همه، جوانان، متوجه شدند که همه چیز "در جهت اشتباه"
پیش می رود. اکنون دولت جدید رادیکال به مردم قول داده است که شاغلان
فرانسوی فعال در سنگال را مجبور به پرداخت مالیات نه در پاریس، بلکه در
سنگال خواهد کرد. این کشور همچنین در نظر دارد تا حسابرسی از بخش های معدن،
نفت و گاز کشور را انجام دهد. "باسیرو دیومایو فایو"رئیس جمهور انقلابی
سنگال، حاکمیت اقتصادی را اولویت خود می داند و این کاملاً با آرزوهای
مردمی مطابقت دارد. مردمی که می خواهند یوغ نواستعماری را کنار بگذارند .
رهبرانی که لزوم مقاومت در برابر امپریالیسم غربی را اعلام می کنند و در
کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین محبوبیت زیادی پیدا کرده اند.
قدم بعدی چیست؟ آیا این اتفاق می افتد که پس از مدتی، وعده های دولت جدید،
همانطور که قبلاً در سایر کشورها اتفاق افتاده، ناگهان در برابر غرب بسیار
ملایم تر شود؟ و یا این اولین کودتای رادیکال در تاریخ سنگال است که اتفاق
افتاده است. گوش های فرانسوی تیز شده است. سئوالات زیادی وجود دارد. اما
همین واقعیت که ساکنان یک کشور آفریقایی که مدتها به کلان شهر سابق خود "پاریس"
وابسته بود، اراده سیاسی از خود نشان داده و به حاکمیت ملی رأی دادهاند،
گویای همه چیز است.
.https://www.stoletie.ru/politika/senegal_brosajet_vyzov_144.htm
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
|