راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

روز 28 مرداد

آوار کودتا

چگونه بر سر

ایران فرود آمد!

بقول ناصرتکمیل همایون محقق برجسته تاریخ ایران «در تاریخ ایران، از مادها تا اکنون، حادثه ای مخرب تر از کوتای 28 مرداد نیست.»

 

اگر سال 1320 را سال داغ خبرهای خارجی بدانیم – سقوط رضا شاه و جنگ دوم جهانی- سال 1332 پر خبر ترین سال از نظر اخبار داخلی است. تاریخی ترین کودتای نظامی در مرداد همین سال در ایران بوقوع پیوست. کودتائی که نتایج آن روی تمامی تحولات معاصر ایران تاثیر گذاشت و بقول دکتر ناصر تکمیل همایون تاریخ نگار برجسته ایران

«در تاریخ ایران، از مادها تا اکنون، حادثه ای مخرب تر از کوتای 28 مرداد نیست.»

حق با تکمیل همایون است، هیچ رویدادی درتاریخ ایران باندازه کودتای 28  مرداد نیست و حتی می توان گفت نه تنها انقلاب 57 از دل آن بیرون آمد، بلکه رویدادهای بیش از چهار دهه جمهوری اسلامی نیز به نوعی متاثر از آن کودتا بوده است.

اختلاف روحانیون و مذهبیون که در شمایل اختلاف آیت الله کاشانی و دکتر مصدق خود را نشان داد، با حمایت کاشانی از کودتاچی ها به زخمی عمیق میان ملیون و روحانیون تبدیل شد. همچنان که روحانیون معتقدند مصدق و ملیون در سالهای منجر به کودتای 28 مرداد روحانیون را از دولت و حکومت کنار گذاشتند و موجب اختلاف شدند.

 چه آنها راست بگویند و چه اینها، یک نکته واقعیت است و آن اینکه اختلاف کاشانی و مصدق بسود شاه و ارتش تمام شد.

در این میان بودند کسانی در کنار مصدق و همچنین در کنار کاشانی که آتش بیار اختلافات شدند. برخی مامور بودند و برخی جاه طلب. امثال سید مهدی میراشرافی که در کنار آیت الله کاشانی جای گرفته بود و روزنامه "آتش" را منتشر می کرد، نقش آفرین انگلستان بود و حسین مکی که بعدها کارگزار شرکت های بزرگ نفتی انگلیس از آب در آمد در کابینه مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و با کاشانی نیز ارتباط داشت و سرانجام نیز از مصدق جدا شده و به کاشانی پیوست.

مظفر بقائی مرد چند چند چهره ایران، هم با مصدق بود و هم با کاشانی و هم با ارتش و هم با شاه، هم دم از آزادی می زد و هم دستش به ترور و قتل آلوده بود.

اینها و بسیاری دیگر که برخی از آنها در لباس ارتش هم بودند، همگی نقش آفرین حوادث منجر به کودتای 28 مرداد شدند.

شاه از 9 اسفند 1331 خیال قتل مصدق را داشت. همان کاری که با سپهبد رزم آراء کرد. در 9 اسفند نتوانست مصدق را به تله بیاندازد، اما دست از توطئه برنداشت. مصدق از 9 اسفند 1331 تا 28 مرداد 1332 در خواب و خیال و رویا فرو رفت. اختیاراتی برای نظارت بر ارتش از شاه گرفت و چند ده سرهنگ و سرتیپ ارتش را بازنشسته کرد، اما غافل از آن که آنها در کانون بازنشستگان ارتش جمع می شوند و سازماندهی کودتا را آغاز می کنند. او با دم عقرب بازی کرد، به جای آن که سر عقرب را با سنگ بکوبد. همین غفلت و خوش خیالی روز 25 مرداد تکرار شد. 25 مرداد زاهدی با کمک انگلیس و امریکا دست به کودتا زد اما شماری از کودتاچیان همان شب، با هشدارباش رهبری حزب توده و به میدان آمدن افسران مصدقی در خانه مصدق بازداشت شدند و کودتا شکست خورد. مصدق به جای گسترش دستگیری نظامی های مرتبط با کودتا، اعلام حکومت نظامی و تشکیل یک ستاد ضد کودتا و بسیج مردم برای دفاع از دولت، بازداشت شدگان را برای بازجوئی فرستاد! او میدانست که سرلشگر زاهدی، که پیشتر وزیرکشور کابینه خود او بود، سر دسته کودتاچیان است اما با این تصور که "انشاء الله گربه است" مردم را در جریان جزئیات کودتا و فراخواندن مردم به دستگیری کودتاچیان فراری نگذاشت.

نزدیک ترین یاران مصدق به جای کشف و سرکوب بقیه شبکه کودتا و رسیدن به سر نخ اصلی یعنی زاهدی و رابطین انگلیسی و امریکائی کودتا که در تهران بودند، دل خود را به شعار و مقاله نویسی در روزنامه ها خوش کردند. امثال دکتر فاطمی وزیر خارجه مصدق شعار جمهوری دادند، اما نتوانستند دست به عمل بزنند. آنها شاه را فراری و معزول اعلام داشتند، درحالیکه ارتش آماده کودتائی خونین می شد.

دولت بجای انتقال نظامی های بازنشسته به زندان و تغییر مدیریت زندان و سپردن آن بدست افسران ملی و اعزام افسران ملی به پادگان های نظامی و در اختیار گرفتن سکان ارتش، از پائین کشیده شدن مجسمه های شاه ابراز خوشحالی می کرد. مصدق به جای آنکه برود در ایستگاه رادیو مستقر شود و آنجا را ستاد خود کند، آن را برای نظامی ها گذاشت و در خانه اش نشست. تمام ژنرال هائی که او بازنشسته کرده بود، بلافاصله پس از کودتای 28 مرداد با درجات بالاتر به خدمت فراخوانده شدند و دولت و ارتش و فرمانداری نظامی را دراختیار گرفتند و دستگیری و شکنجه توده ایها را آغاز کردند. برای مصدق و ملیون دادگاه تشکیل دادند.

با آنکه مصدق و ملیون دولت را دراختیار داشتند و نه حزب توده ایران، اما این نیز واقعیت است که حزب توده ایران نیز پس از سرکوب مرحله اول کودتا در 25 مرداد، دچار خوش خیالی و رخوت شد. روز 28 مرداد رهبری حزب به خود آمد و از مصدق خواست تا اعلامیه بدهد و مردم را به خیابان و مقاومت فرا بخواند اما مصدق چنین نکرد و حزب نیز زمینگیر ماند. شک نیست که در روز 28 مرداد هم ملیون و هم حزب توده ایران غافلگیر شدند، درحالیکه کودتاچی ها سازماندهی شده وارد عمل شدند، نه دولت و نه حزب چنین آمادگی را نه داشتند و نه از پیش تدارک آن را دیده بودند.

هراندازه مصدق در پیگرد و زندانی کردن ژنرال های شاه خوش خیالی به خرج داده و روزهای 25 و 26 و 27 مرداد غفلت کرده بود، کودتاچی ها در همین فاصله مصمم و با عزمی راسخ دست به سازماندهی زدند و از بعد از ظهر 28 مرداد دستگیری ها را شروع کردند، مطبوعات را بستند، رادیو را بدست گرفتند و شد آنچه که تکمیل همایون آن را بزرگترین ضربه تاریخ به ایران میداند.

یکسال پیش از آن که رئیس شهربانی متمایل به ملیون و مصدق، یعنی "سرتیپ افشارطوس" را سه ژنرال شاه به کمک مظفربقائی به سبک قتل های زنجیره ای بربایند و در تپه های لشکرک تهران به قتل برساندند، مصدق باید میدانست شاه و ارتش خیال شوخی ندارند. همچنان که انگلیس و امریکا خیال شوخی نداشتند. آنها خطر حزب توده ایران را بزرگ جلوه میدادند و مصدق را از نزدیک شدن به حزب می ترساندند. آنها از گرفتن قدرت بدست حزب توده وحشت نداشتند زیرا میدانستند چنین اتفاقی نه می افتد و نه خیال آن وجود دارد، بلکه از سازماندهی حزب و حمایتش از دولت مصدق وحشت داشتند. شکست کودتای 25 مرداد که سازمان نظامی حزب توده ایران در آن نقش اصلی را داشت، خطر نزدیکی حزب و مصدق و ناتوانی در برکناری مصدق بدلیل این ارتباط را بیشتر احساس کردند. آیت الله کاشانی در جریان کودتای سرلشگر زاهدی بود، آنچنان که نامه به مصدق نوشت و آن را گوشزد کرد، اما به مصدق توصیه کرد برای جلوگیری از کودتا کنار برود! و این در واقع پیام کودتاچی ها به مصدق از قلم آیت الله کاشانی.

رویدادهای سال 1332 را باید به دو نیمه سال تقسیم کرد. فروردین 1332 تا مرداد 1332 و سپس از شهریور1332  تا اسفند 1332.

هیچ تحلیل تاریخی و سیاسی بدون اطلاع از حوادث و وقایع ممکن نیست. یعنی ابتدا باید اخبار را دانست و سپس آن ها را به هم وصل کرد و به نتیجه تحلیلی رسید و به همین دلیل به همه فعالان سیاسی توصیه می کنیم قبل از هر تحلیلی و هر قضاوتی در باره کودتای 28 مرداد و یا هر رویداد مهم دیگری، ابتدا اخبار و رویدادهای پیش از آن حادثه و رویداد را بخوانند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 908  -   15 آذر 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت