سرمقاله 908 برای تسلیم امریکا شدن روی فقر مردم حساب کرده اند! |
ضربه سختی که عملیات مقاومت فلسطینی به اسرائیل در هفته های گذشته وارد کرده پتکی شده بر سر حامیان آمریکا و اسرائیل در ایران، طرفداران تشدید تحریم ها، مخالفان رابطه با چین و روسیه و همه آنها که ایستادگی در برابر آمریکا و اسرائیل را دلیل مشکلات اقتصادی کشور وانمود می کردند. مثلا هفته گذشته آقای رضا پهلوی در مصاحبه ای وضع کنونی را موجب تقویت موضع ایران دانسته و خواهان افزایش فشار آمریکا و شدیدتر کردن تحریم های آمریکا شد. البته این فکری جدید نیست. چند سال پیش هم خانم فائزه هاشمی اظهار امیدواری کرده بود که ترامپ در انتخابات پیروز شود و فشارها بر ایران افزایش پیدا کند. اینها آن روی سکه کسانی نظیر صادق زیباکلام یا مهدی نصیری هستند که مشکلات اقتصادی کشور را به سیاست خارجی و حمایت از جنبش های مقاومت نسبت می دهند. بهترین نمونه آن گفته های آقای مهدی نصیری است که می نویسد: " ... معمولا با صحنه ای مواجه میشوم که دو سه دختر خردسال، در حال تکدی و شستن شیشه ماشین هستند. بارها از خود پرسیده ام که اگر این دختران نوه آقای خامنه ای بودند، او چه حالی پیدا میکرد؟ آیا باز هم بر سیاست های فقر و فلاکت و تحریم آفرین نظام پافشاری می کرد؟ همچنان اجازه می داد که چینی ها در یک فاصله ۹ ماهه چهار میلیارد دلار از بابت خرید نفت ایران تخفیف بگیرند؟ آیا نظام همچنان به تجهیز و تامین مالی و لجستیکی و تسلیحاتی ۶ ارتش برون مرزی (بخوانید همان گروه های نیابتی که امریکا می گوید) خود ادامه می داد؟ ...» از این جملات چه نتایجی می توان گرفت: ۱- ایشان خود را سخنگوی قشر محروم و پایین جامعه معرفی می کند که از تحریم در رنجند. ۲- تحریم نتیجه سیاست آمریکا برای تسلط بر خاورمیانه و ایران نیست که باید با آن مقابله شود، برعکس برآمده از سیاست آقای خامنه ای است. ۳- با جلوگیری از همکاری ایران با چین و خرید نفت ایران توسط چین باید این تحریم ها را موثرتر و فشار بر مردم را بیشتر کرد یعنی تکمیل درخواست رضا پهلوی. ۴- فقر مردم نه نتیجه رانت و اختلاس و بانک های خصوصی و خروج میلیادرها دلار سالانه از کشور بلکه نتیجه تامین مالی شش ارتش برون مرزی است. ۵- با عدم کمک به جنبش مقاومت در منطقه باید شرایط تسلیم به آمریکا را فراهم کرد.
این مانیفست تمام عیار حامیان تسلیم به آمریکا در ایران است که یک سر آن درخارج کشور در میان سلطنت طلبان و تلویزیون ها و رسانه های رنگارنگ خارجی است و سر دیگر آن در دست اتاق بازرگانی و دهها رسانه وابسته به آن انواع و اقسام شخصیت هایی از نوع زیباکلام و نصیری است. اینها هم حامی تحریم و تشدید آن هستند، هم خود را سخنگوی کسانی می دانند که از تحریم ها زیان دیده اند، هم بنام آنها خواهان تسلیم به آمریکا برای پایان یافتن تحریم ها هستند، هم با هرنوع مناسبات اقتصادی جهانی که بتواند در دیوار تحریم ها شکاف بیندازد و آن را بشکند مخالف هستند، هم فقر و فلاکت را نه نتیجه سیاست های داخلی و رانت و دزدی و فساد بلکه نتیجه آن سیاست خارجی و نظامی می دانند که ممکن است بتواند آمریکا را وادار به دادن برخی امتیازها و عقب نشینی موقت در برابر ایران کند. آقای نصیری البته یک نفر نیست. مسئله این هم نیست که اتاق بازرگانی یک دو جین امثال نصیری را در آستین دارد. مسئله اینست که اینان سخنگویان یک قشر اجتماعی هم هستند. قشری که از یک طرف خواهان تحریم و فشار بیشتر به ایران است و تصورش این است که فشار و تحریم روی خودش تاثیر زیادی نمی گذارد ولی روی طبقه پایین جامعه اثر می گذارد و انها را می کشد به میدان و بعد می تواند خود را نماینده آنان معرفی کند. از طرف دیگر منافع خودش را در رابطه با آمریکا تعریف می کند. اینجاست که یک تناقض و دوگانگی بوجود می اید. بخشی از جامعه که امثال مهدی نصیری و صادق زیباکلام نماینده آنها هستند از بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور استقبال می کند و می رود به مقابله با هر تصمیمی که فکر کند ممکن است اثر مثبت داشته باشد ولو اینکه در نهایت به زیان خودش هم تمام شود. مثل جنجالی که سر سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران به راه افتاد. بی گمان وحشت همه آنها از آن نبود که چین می خواهد ایران را مستعمره کند، وحشت از این بود که مبادا این سرمایه گذاری یک گشایشی ایجاد کند که انوقت امیدی که به اثرگذاری تحریم ها و بیشتر شدن شمار کودکان کار بسته شده بود از بین برود. همانطور که نگرانی آقای نصیری از خرید نفت توسط چین در تخفیف آن نیست، بلکه در آن است که تنها کشوریست که با خرید نفت ایران اجازه موثرشدن تحریم ها را نداده است. یعنی مانع از بدتر شدن وضع اقتصادی ایران و سرنوشت همان کسانی شده که آقای نصیری و امثال وی روی بدبختی و فلاکت آنها برای تسلیم شدن ایران به آمریکا شرطبندی کرده اند. کینه آنها از چین از اینجا بیرون می اید. همانطور که دشمنی آنان نسبت به همبستگی ایران با مقاومت فلسطین ناشی از نگرانی نسبت به پایان آرزوی تسلیم ایران به شرایط و خواست های آمریکا در ایران و منطقه است.
تلگرام راه توده:
|