راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جامعه غیر سیاسی

محصول

منتقدان غیرسیاسی است

 

جامعه غیر سیاسی شده زیرا منتقدان واقعی اوضاع کنونی کشور غیر سیاسی شده اند. با سخنرانی و نقد اقتصادی در مطبوعات مردم سیاسی نمی شوند. باید احزاب واقعی سیاسی تشکیل شوند.

برخی از منتقدان وضع اقتصادی و سیاسی کنونی کشور فکر می کنند گردش به شرق یعنی ختم آزادی ها. معیارشان هم دوران اتحاد شوروی است. درحالیکه گردش به شرق نه تنها منافاتی با آزادی ها ندارد، بلکه مدافع آن هم هست.

این منتقدان فکر می کنند غرب یعنی آزادی و شرق یعنی سرکوب و استبداد. تصور می کنند اگر دولت اقتصاد را تحت کنترل بگیرد استبداد سیاسی هم بدنبالش می آید. به همین دلیل شاهدیم امثال آقای فرشاد مومنی هرگز اشاره به اوضاع جهان و بریکس و شرق نمی کنند.

بخش دیگری از مشکل این منتقدان فرصت طلبی است. یعنی موج سواری روی افکار عمومی و فضای حاکم بر جامعه و متمرکز شدن مخالفت مردم با رهبر جمهوری اسلامی.

آنها از این زاویه به مخالفت با گسترش مناسبات با چین می رسند. همین طیف تسلیم فضای تبلیغاتی علیه کره شمالی و نبود آزادی ها در آن کشور هم شده و نمی توانند درک کنند که کره شمالی اگر اندکی تعلل کند، ژاپن و کره جنوبی و امریکا آن را متلاشی خواهند کرد و شرایط آن کشور ربطی به ما در ایران نمی تواند داشته باشد. ضمنا ما آزادی های غربی را هم در جنگ کره و بویژه  جنگ غزه شاهدیم و بسیار بدترش در راه است.

بحث با امثال فلاحت پیشه و این طیف که خود را اصلاح طلب معرفی می کنند نیست، بلکه بحث با افرادی است که منتقد وضع اقتصادی کنونی کشورند اما جرات نمی کنند طرح برنامه بدهند و به انتقاد بسنده میکنند. آنها جرات ندارند دور هم جمع شوند و یک برنامه سیاسی- اقتصادی برای داخل کشور و برنامه ای برای سیاست خارجی اعلام کنند تا مردم بفهمند چه کسی چه می گوید و چه سیاست های جانشینی را در نظر دارد.

صرف مصاحبه و مقاله نویسی راه به جائی نمی برد. اگر هم  هنوز در پیچ و خم "برجام" هستند آن را هم بگویند و موافقت یا مخالفت با آن را در برنامه هایشان تدوین کرده و ارائه دهند.

ما میدانیم که در طیف منتقدان سالم اوضاع کشور، هستند کسانی که همچنان فکر می کنند، بدون برجام هیچ کاری پیش نمی‌رود.

باید جسارت داشت و با صراحت درباره سیاست خارجی، فعالیت اتمی، سیاست منطقه ای، مسئله نظامی و سیستم اقتصادی و آزادی احزاب طرح برنامه ارائه داد.

در همین طرح برنامه هاست که باید مشخص شود چگونه می توان از ظرفیت‌های چین و روسیه و بریکس و شانگهای استفاده کرد. و اگر هم چنین ظرفیتی را نمی بینند و به آن باور ندارند نیز آن را مستدل بگویند و بنویسند.

اگر دو شخصیت اقتصادی، یعنی آقای مومنی و راغفر را چهره های شاخص منتقدان وضع اقتصادی کشور بدانیم، باید با صراحت از آن ها در باره سیاست گردش به شرق و یا طرفداری از ادامه پیوند با غرب سئوال کرد.

ما، شاهد همین بحث ها از زبان کسانی که با سایت مترقی "اندیشکده تحریریه" مصاحبه می کنند نیز هستیم.

از امثال آقای دکتر جعفری که کتابهای خاطرات شفاهی کارگزاران زمان شاه (منتشر شده از سوی دانشگاه هاروارد) را در همین سایت بررسی می کند، بجای تکرار افسوس های عالیخانی و یگانه و مجیدی و ابتهاج (کارگزاران اقتصادی برجسته دوران شاه که توصیه  های آنها را شاه گوش نکرد) باید پرسید که چرا به همراه همفکران خود یک طرح برنامه ارائه نمیدهند.

این بهانه که ما استاد و محقق هستیم و نه فعال سیاسی، بهانه ای بیش نیست. این بهانه را طرح می کنند تا ما بر شماریم برجسته ترین شخصیت های علمی، فرهنگی و دانشگاهی را که در احزاب معتبر سیاسی ایران فعالیت می کرده اند.

نتیجه همین نقص حضور نداشتن در احزاب سیاسی است که بتدریج  سخنان امثال مومنی و گزارش های امثال دکتر جعفری را هم تکراری می کند و چون اقدام عملی پشت آن نیست، مردم از این گوش گرفته و از آن گوش در می کنند. مگر خطاب به راس نظام باشد، که جنابعالی بفرمائید کاری را بکنید که شاه نکرد، که این بحث دیگری است.

تمام هنر حزب توده ایران آن بود که بجای نق زدن، درباره تمام مسائل مملکت طرح برنامه می داد و مقالات و تبلیغاتش بر محور همین طرح برنامه بود. آن برنامه ها هم بر محور دوران و شرایط حاکم بر ایران و جهان تدوین شده و منتشر می شدند.

نتیجه این تعلل از جانب افرادی نظیر افراد نامبرده در بالاست که جبهه پایداری با برنامه زیر میزی دفاع از خصوصی سازی ها و غارت کشور و یاری رسانی به مافیاهای حاکم، نقش حزب را در کشور بازی می کند.

در نبود احزاب است که منتقدان راستین اوضاع کنونی کشور، هر روز متاثر از حوادث و حادثه سازی های جریانات حکومتی سخنرانی می کنند و مقاله می نویسند و یا مصاحبه می کنند. یک روز خالص سازی است، یک روز خودرو فروشی، یک روز رانت خواری و انواع دیگر رویدادهای جاری بدون ورود به ریشه های آن. یک روز تتلو ست، روز دیگر سرگرم زن زندگی آزادی و حوادث و نقش آفرینی های دیگر غرب و اپوزیسیون وابسته خارج از کشور.

تدوین آن طرح برنامه ای که باید برای دفاع و سازمان دادن آن در یک حزب جمع شد، اسلوب و روش خود را دارد. این اسلوب با مقاله نویسی و پنهان شدن پشت جملات روشنفکرانه و نامفهوم برای مردم نیست.

تنور گرم کنونی نیز با انجام انتخابات مجلس سرد خواهد شد و آبی از آن برای مردم گرم نخواهد شد.

جامعه غیر سیاسی شده زیرا منتقدان اوضاع کنونی کشور غیر سیاسی شده اند. با سخنرانی و نقد اقتصادی در مطبوعات مردم سیاسی نمی شوند. باید احزاب واقعی سیاسی تشکیل شوند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 910  -  6 دیماه 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت