سرمقاله 911 انتخابات و مجلس آینده بر سر یک دوراهی است |
به انتخابات مجلس شورا در شرایطی نزدیک می شویم که دو برنامه برای انتخابات و آینده ایران بیشتر وجود ندارد. برنامه حفظ وضع موجود و برنامه تغییر وضع موجود. طرفداران حفظ وضع موجود با شعار حفظ و احیای برجام به میدان آمده اند که حامیان نیرومندی در میان اصلاح طلبان و اصولگرایان و دولت و وزارت خارجه و مدیران اقتصادی کنونی دارد. احیای برجام برای آنها در درجه اول به معنای حفظ اقتصاد نفتی و خام فروشی، امکان تبدیل دلارهای نفتی به کالاهای ساخته شده وارداتی، حفظ و توسعه دفاتر تجاری در دبی و امارات متحده عربی، امکان بدست آوردن دلار و انتقال آن به حساب های خارج کشور و حفظ ایران در مدار وابستگی به غرب است. امکان احیای برجام در عین حال به معنای جلوگیری از کمترین امکان تغییر و بهبود در اقتصاد ایران و معیشت مردم است که آن هم از طریق ضدیت با همکاری اقتصادی و سرمایه گذاری چین در ایران، تحقیر بریکس، مناسبات ایران با اتحادیه ارواسیا، جلوگیری از گشایش و عبور کریدورهای شرق به غرب و شمال – جنوب در چارچوب ایجاد فرصت توسعه برای کریدور اسرائیلی- آمریکایی است. همچنین، جلوگیری از همکاری با چین برای گسترش راه ها، بنادر، راه آهن و حمل و نقل ریلی، جلوگیری از تجارت ایران با کشورهای اوراسیا و امکاناتی که از طریق روسیه و کشورهای اوراسیا برای صادرات در اختیار ایران قرار داده شده است. در یک کلام جلوگیری از توسعه اقتصادی ایران و بهبود معیشت مردم. به عبارت دیگر برای آنکه بشود برنامه احیای برجام را به مردم ایران فروخت چاره ای نیست جز اینکه جلوی هرگونه بهبود اقتصادی را گرفت تا مردم را به این باور رساند که جز احیای برجام راهی برای حل بحران های اقتصادی و معیشتی وجود ندارد. بخش سوم برنامه حفظ وضع موجود که بنام احیای برجام ارائه می شود ادغام ایران در طرح های آمریکایی برای منطقه درچارچوب تضعیف قدرت اتمی و نظامی ایران است. طرفداران احیای برجام مدعی هستند که قدرت نظامی و اتمی ایران جنبه بازدارنده و دفاعی ندارد، هزینه این برنامه برای ایران زیاد است که با کنار گذاشتن آن و پذیرش روسیه ستیزی و چین گریزی بعنوان خواست حداقل آمریکا از ایران دیگر نیازی به چنین هزینه های نظامی وجود ندارد بلکه ایران می تواند با کمک آمریکا و غرب و البته فروش نفت و مواد خام و دلارهای نفتی و واردات مشکلات اقتصادی را حل کند. اگر برنامه احیای برجام فقط حفظ وضع موجود بود هنوز می شد مقداری آن را تحمل کرد. مشکل آن است که این برنامه در نهایت هموارکننده مسیر نابودی ایران است. جهان امروز جهانی است که در آن هر کشوری که با چین همکاری نکند امکان توسعه اقتصادی ندارد. چین شریک اول تجاری خود آمریکا و اروپاست که از ما می خواهند با چین همکاری نکنیم. چرا خود آنها همکاریشان را با چین قطع نمی کنند؟ چین گریزی بزرگترین نماد حامیان حفظ وضع موجود و نیروهایی است که در جلوگیری از توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی ایران ذینفع هستند. بنابراین چین گریزی که بخش ناگزیر برنامه احیای برجام است در نهایت عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی، عدم بهبود وضع اقتصادی و معیشت مردم، تداوم بحران ها و شرایط از هم پاشی و ضعیف شدن جامعه ایران دربرابر فشارها و تکانه های بیرونی را فراهم می کند که حامیان احیای برجام خواهان آن هستند. از سوی دیگر در عرصه نظامی و مقاومت دربرابر فشارهای آمریکا به ایران روابط ایران با روسیه نیز جنبه تعیین کننده دارد. طرفداران حفظ وضع موجود روسیه ستیزهای حرفه ای هم هستند. آنها معقتدند که جلوگیری از همکاری ایران و روسیه موضع جهانی ایران را تضعیف می کند و در نتیجه شرایط تسلیم ایران به شرایط آمریکا برای احیای برجام و قرار گرفتن ایران در مسیر نظم کهنه آمریکایی جهانی را فراهم می کند. هر قدر فروپاشی این نظم بیشتر اشکار می شود روسیه ستیزها دریده تر و هارتر می شوند. بنابراین برنامه تغییر وضع موجود عمدتا با قرار گرفتن ایران در مسیر تحولات جهانی گره خورده است. یا ایران سرنوشت خود را با تغییر در نظم جهانی گره می زند و می کوشد آینده کشور و مردم را در مسیر نظم نوین چند قطبی قرار دهد که خود ایران می تواند یکی از قطب ها یا یکی از ستون های آن باشد، که در اینصورت تغییر و تحول در عرصه داخلی نیز ناگزیر خواهد شد و شرایط برای تغییر وضع موجود می تواند فراهم شود. یا ایران انچنانکه حامیان برنامه احیای برجام می خواهند مسیر چین گریزی و روسیه ستیزی را در پیش می گیرد. یعنی نه تنها جایگاهی در نظم نوین جهانی نخواهد داشت بلکه در بهترین حالت به دنبالچه و وابسته قدرتهای در حال افول آمریکا و اروپایی تبدیل می شود که می خواهند بحران همه جانبه ای را که با آن روبرو هستند به حساب انتقال فشارها به کشورهایی نظیر ما حل کنند. مشابه همان کاری که با عراق و افغانستان و لیبی و سودان و سومالی یا دوستانشان نظیر مصر و حتی ترکیه کرده اند که اولی حدود دویست و دومی پانصد میلیارد دلار بدهی خارجی دارند و عملا همه درآمد خود را باید صرف بازپرداخت بدهی ها کنند. مشکل انتخابات آینده مجلس و کلا فضای سیاسی ایران آن است که برنامه حفظ وضع موجود هم در حکومت و وزارت خارجه و مدیریت کلان اقتصادی دارای حامیان نیرومندی است هم در حاشیه حکومت و در میان اصلاح طلبان و هم در رسانه های خارج کشور و اپوزیسیون و امثال بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال که شبانه روز به روسیه ستیزی و چین گریزی مشغولند. در حالیکه برنامه تغییر وضع موجود یتیم است و فقط عناصری بطور پراکنده آن را دنبال می کنند اما بصورت یک برنامه مدون هیچ گروه سیاسی در نیامده است و بعید بنظر می رسد که تا انتخابات آینده نیز کسانی با چنین برنامه ای در صحنه حضور پیدا کنند. در حالیکه بنظر ما این برنامه بخت بالای موفقیت در جامعه ایران را دارد. تبلیغاتی که در جامعه علیه روسیه و چین می شود به این دلیل اثر می کند که مردم احساس می کنند در حکومت اراده واقعی برای همکاری با این دو کشور وجود ندارد. اگر اکثریت مردم احساس کنند که یک نیروی با اراده برای اجرای برنامه های توسعه با همکاری روسیه و چین وجود دارد که با قدرت و بدون من و من و ونگ ونگ کردن پیش می رود و آن را اجرا می کند از آن پشتیبانی خواهند کرد. در غیاب چنین نیرویی طبعا به این نتیجه می رسند که با همان آمریکا کنار بیاییم تا حداقل ها را حفظ کنیم. سرنوشت انتخابات آینده به آن بستگی دارد که آیا نیروی تغییر با شعار وسیع ترین همکاری ها و بهره گیری از امکانات چین و روسیه و بریکس و شانگهای و اوراسیا برای نوسازی ایران وارد میدان انتخابات می شود یا نمی شود. فریب ظواهر و تبلیغات را نباید خورد اکثریت مردم در انتظار و آرزوی ظهور چنین نیرویی در صحنه سیاسی ایران هستند.
تلگرام راه توده:
|