بخشی از تحلیل کیانوری در سال 74 نارضائی مردم می تواند به سود راستگرایان تمام شود |
آنچه می خوانید بخشی از مقاله تحلیلی زنده یاد نورالدین کیانوری است که مدتی پس از بیرون آمدن از زندان و انتقال به آپارتمان مسکونی خود در میدان سنائی تهران، در سال 1374 نوشت. این نوشته در آخرین تحلیل او از انقلاب و از جمهوری اسلامی است که در راه توده با عنوان "سخنی با همه توده ایها" منتشر شد. "با توجه به مجموعه شرایط، اوضاع و احوال مملکت می توان معتقد بود که امکان این که جنبش توده های کشور" بتواند به طور مسالمت آمیز نیروهای راستگرا و ارتجاعی را از حاکمیت خلع نماید بیش از اندازه ناچیز بوده و احتمال مطرح شدن راه و روش های غیر مسالمت آمیز بسیار قوی است. بنابراین مسئله اینست که رژیم حاکم باید به عنوان تجلی حاکمیت نیروهای راستگرا و ارتجاعی و حکومت کلان سرمایه داران بر کشور و به مثابه یک مانع پیشرفت انقلاب از سر راه برداشته شود . تجربه تاریخ نشان می دهد که هر گاه بالا رفتن نارضایی توده ها بر بستر پیشروی ارتجاع و عقب نشینی و تجزیه و تفرقه نیروهای انقلابی صورت گیرد، خواه و ناخواه و بطور طبیعی به روی کارآمدن دست راستی ترین و ارتجاعی ترین جریانات سیاسی و اجتماعی منتهی خواهد شد. تجربه کشور شیلی و کودتای پینوشه یکی از نمونه های روشن چنین وضعیتی است و در تاریخ متاسفانه امثال آن را بسیار می توان یافت. با توجه به مجموعه آنچه گفته شد، اکنون می توان این پرسش را مطرح کرد که تضاد کنونی جنبش توده ای کشور ما در کجا قرار دارد که هر قدر این جنبش گسترش بیشتری می گیرد، روند تجزیه و انشعاب و انفعال و انزوا در جنبش انقلابی نیز ژرفتر و پردامنه تر می گردد؟ این تضاد در آن جاست که جنبش کنونی مردم ایران به لحاظ ماهیت خود یک جنبش انقلابی و رادیکال است، زیرا که در واقع متوجه نیروهای راست و حاکمیت کلان سرمایه داری بر کشور بوده و هدف آن حذف موانع پیشروی انقلاب است، اما به لحاظ شکلی، شکل نارضایتی از "انقلاب" را به خود گرفته است و چون شکل مخالفت با انقلاب را به خود گرفته است در تضعیف همه نیروهای انقلابی عمل می کند. به همین دلیل هر قدر جنبش وسعت بیشتری می گیرد، در خارج از کشور مواضع سلطنت طلبان تقویت شده و وضعیت نیروهای چپ شکننده تر می گردد و در داخل کشور پایگاه های نیروهای ارتجاعی مستحکم گردیده و مواضع جناح مترقی و چپ حاکمیت ج.ا. تضعیف می گردد. چاره چیست؟ آیا باید به ستایشگر آشتی و رضایت توده ها تبدیل گردید؟ به هیچ وجه. گسترش جنبش توده ای به خودی خود خطر نیست، بلکه خطر آن است که این جنبش در شرایط پیشروی راستگرایان و تغییر مناسب نیروها به نفع ارتجاع و به زیان نیروهای انقلابی توسعه می یابد. برای آن که بتوان بر این خطر غلبه کرد، باید ضمن شرکت هر چه وسیع تر در جنبش مردم، سمت آن را از ضدیت با انقلاب به سوی مبارزه با نیروهای راست و واپسگرا و کلان سرمایه داران و یک جنبش دمکراتیک تغییر جهت داد. جنبش دمکراتیک یعنی مبارزه برای خواست های دموکراتیک توده های وسیع مردم. خواست های اساسی وسیع ترین توده های مردم که در حال حاضر عبارتست از مبارزه با فقر، اخراج، بیکاری، بیماری، بی مسکنی، تورم و گرانی، ناامنی اقتصادی و اجتماعی. البته مبارزه برای آزادی ها از روند معمولی جنبش جدا نیست. هنگامی که بندهای اسارت سرمایه داران بزرگ بر دست و پای زحمتکشان کشور ما بیشتر و بیشتر بسته می شود، نمی توان به صرف وجود آنتن ماهواره و چاپ چند نشریه مدعی شد که آزادی ها گسترش یافته است. در کشور ما از زمان شروع سیاست "تعدیل اقتصادی" آزادی ها برای وسیع ترین توده ها محدود و محدودتر گشته است و این محدودیت تا حد سلب حق زیست و زندگی و معاش گسترش یافته است. به همین دلیل مبارزه برای آزادی یعنی مبارزه برعلیه نیروهای راستگرا، مبارزه بر علیه حاکمیت کلان سرمایه داری، مبارزه برای حفظ حقوق اولیه زحمتشکان. دفاع از انقلاب اگر زمانی برای ما به معنی پشتیبانی از ج.ا. بود. این دفاع امروز به معنی مبارزه با نیروهای راستگرا و ارتجاعی در ج.ا. است. دفاع از انقلاب به معنی آنست که بر ماهیت ضد امپریالیستی و مردمی انقلاب بهمن و آرمان های استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی تکیه کنیم. برای احزاب و سازمان های چپ که در راه پیروزی انقلاب بهمن اگر نه بیش از نیروهای مذهبی، لاآقل به اندازه آنان تلاش و فداکاری کردند، در روی کار آمدن ضد انقلاب دست راستی غیرمذهبی جز "قتل و عام چیز دیگری نیست. همه این ها تاثیر واقعیت عینی "تقدم ماهیت دمکراتیک و ضد امپریالیستی انقلاب" آن است. روند نارضایتی توده ها اگر همچنان شکل نارضایتی از "انقلاب" را داشته باشد، حتی اگر به فرض امکان آن وجود داشته باشد که نارضایتی توده ها تا مرز یک انفجار اجتماعی نیز پیش رود، این احتمال که چنین انفجاری به بن بست همه سازمان های انقلابی و انفراد کامل نیروهای دمکراتیک داخل کشور منتهی شده بسیار است. دراینصورت همه نیروهای انقلابی در صورت مقاومت، قتل عام و در غیر این صورت به تماشاچی خاموش حاکمیت مطلق راستگرایان داخلی و یا اپوزیسیون راستگرای خارج تبدیل خواهند شد.
تلگرام راه توده:
|