45 سال پس از انقلاب 57 چه سیاستی باید داشت؟ |
چهل و پنجمین سالگرد 22 بهمن همزمان شد با تنگناهای حکومت برای برگزاری انتخابات مجلس و ترس از شرکت نکردن مردم دراین انتخابات.
این درحالی است که راستگرایان داخلی و سلطنت طلب های خارج کشور نیز هر کدام به اشکال مختلف در این فاصله گیری مردم از انتخابات فعال هستند. راستگرایان داخل به این امید که از این انفعال مردم ماهی طلائی را گرفته و مجلس را قبضه کنند و سلطنت طلبان خارج از کشور با این امید که به امریکا نشان بدهند که حکومت بی پایگاه است و محاصره اقتصادی آن را تشدید و حتی خود را آماده حمله به ایران کنند. از سوی دیگر، چپ ترک سنگر گفته و سوسیال دمکرات شده نیز می کوشد شانه خود را از زیر بار انقلاب 57 بیرون بکشد و یا اگر هم این "بار" را می پذیرد آن را ناشی از فریب خوردن از حزب توده ایران معرفی کند. مذهبیون پیش و پس از انقلاب که در دهه اول جمهوری اسلامی خود را وارث انقلاب می دانستند حالا در میان همین طیف ها دست و پا می زنند. چنان که ملی ها و ملی مذهبی ها و غم انگیز تر آنکه عده ای که در نشریه نامه مردم دور هم جمع شده اند و خود را وارث حزب توده ایران میدانند هم منتقد سیاست پس از انقلاب حزب توده ایران شده و شرکت در انقلاب 57 را اتهامی می دانند که سعی می کنند بگویند وارث آن اتهام نیستند.
در این آشفته بازار، لاییکها می گویند تقصیر مذهبیها بود. ملی مذهبیها می گویند تقصیر آیت الله خمینی بود. سلطنت طلب ها از خارج توصیه می کنند انقلاب و سرنگونی شاه بد بود اما الان باید شورش کنید و سرنگون کنید.
همه یا خود را مقصر دانستند و طلب آمرزش کردند و یا منکر شدند و منتقد اوضاع کنونی مملکت و فقر و فساد و غارت. این جنگ روانی و سقوط سیاسی به جائی رسیده که گوئی مسئول فلاکت کنونی انقلاب 57 ، آیت الله خمینی و دکتر علی شریعتی و حزب توده ایران اند و بانک های خصوصی را آنها راه انداخته اند و مال مردم را خورده اند.
مدعیان اصلاحات در داخل کشور که در ادوار مختلف خود سکاندار بخش هایی از حکومت بوده اند نیز نمی خواهند دلایل و عوامل و ریشههای واقعی وضع موجود را بیان کنند.
درحالیکه امروز اصلاحات یعنی شناسایی آن سیاست هائی که اجرای آنها وضع موجود را پایه ریزی کرده و سپس چگونگی تغییر این سیاست ها و بیان صریح آن.
چنین اصلاحات که ما آن را، درعرصه جهانی قرار گرفتن ایران در جبهه طرفداران جهان چند قطبی و در داخل مهمیز زدن به سرمایه دارای غارتگر می دانیم به معنای انقلابی دیگر نیست، براندازی هم نیست، بلکه به معنای تحول است و اصلاحات نیز خود یعنی تحول!
تحول یعنی اینکه خود را درون شرایط مشخص کنونی قرار دهیم و راه حل ها را شناسایی کرده و معرفی کنیم. مردم باید بدانند چرا کار انقلاب به اینجا کشید و قهر مردم با حاکمیت از کجا ناشی می شود. بدین ترتیب، بار دیگر حزب توده ایران یکبار دیگر با واقع بینی و نرمش سیاسی، بجای هیجان زده شدن و دنباله روی از حوادث روز، راه حل ها را مطرح می کند، چنانکه پیش از انقلاب و در زمان شاه اینگونه عمل کرد و پس از انقلاب نیز در ارتباط با جمهوری اسلامی همینگونه عمل کرد. نه سیاست پیش از انقلاب حزب توده ایران یک اتهام بود و نه در ارتباط با انقلاب و جمهوری اسلامی و نه اکنون که میگوید ایران باید در جبهه جهان چند قطبی قرار گیرد و زیربنای سیستم اقتصادی آن دگرگون شده، نظم نوین اقتصادی برقرار شود و دست از فشارهای اجتماعی و مذهبی به مردم باید برداشته شود. این همان اصلاحات و تحولی است که امروز بجای شعار براندازی، ما از آن دفاع می کنیم. در دوران شاه نیز سیاست حزب توده ایران همینگونه بود. تا سال 56 سیاست حزب ما در شعار جبهه واحد ضد دیکتاتوری منعکس بود. یعنی، حتی شاه می تواند بماند اما سیاست دیکتاتوری باید خاتمه یابد. بتدریج به این نتیجه رسیدیم که شاه و دیکتاتوری چنان به هم گره خورده اند که تا شاه نرود دیکتاتوری نمی رود. حتی تا نیمه سال 57 نیز حزب توده ایران معتقد بود باید تلاش کرد شاه برود اما چارچوب مشروطه باقی بماند. درگام های بعدی و براثر خیره سری های شاه و رژیم او برای سرکوب و ماندن بر قدرت بود که حزب توده ایران از سیاست و شعار سرنگونی رژیم و انقلاب دفاع کرد و در آخرین هفته های پیش از انقلاب از شعار اقدام مسلحانه برای پیروزی انقلاب دفاع کرد. این همان سیاست حرکت گام به گام و مطابق توان و آگاهی جنبش مردم است. امروز نیز معتقدیم آنهایی را که عامل وضع موجود هستند باید با یک برنامه اقتصادی و اجتماعی جانشین و در یک اتحاد سیاسی و ملی کنار زد. اینکه کنار زدن این نیروها در نهایت چگونه و به چه شکلی انجام خواهد شد یا با چه موانع بزرگی روبرو خواهد شد مسئلهای دیگر است که قابل پیش بینی نیست. نقش حزب توده ایران در انقلاب و پیش از انقلاب نیز همین بود و این اتهام نیست، بلکه افتخار است. افتخاری که اگر کسانی آن را درک نمی کنند و یا اگر دیروز با آن همراه شده بودند اما درجریان رویدادها رنگ عوض کردند، آن را برای ما باقی گذاشته و بدنبال هر سیاستی که مایل هستند بروند. حزب توده ایران دیروز چنان بود و امروز نیز همان است.
تلگرام راه توده:
|