بخش سوم تشنگی افریقا را کدام کشورها رفع خواهند کرد؟ دیمیتری مینین- ترجمه آذرنگ |
در آفریقا، منطقه ساحل در سال های اخیر بیشترین توجه را از نظر تهدیدات امنیتی به خود جلب کرده است، جایی که ناآرامی های جدی همچنان ادامه دارد. با این حال، در سال آینده، خطر بسیار بزرگتری، به ویژه از نظر گسترش اقدامات نظامی به خارج از منطقه و دخالت بازیگران فرامنطقه ای، ناشی از وضعیت در بخش شرقی قاره است. عمدتاً در منطقه به اصطلاح شاخ آفریقا. مناقشه ای که در این منطقه "شاخ افریقا" ایجاد می شود از بسیاری جهات اولین درگیری بزرگ است که مبتنی بر مبارزه برای آب است - منبعی بسیار ارزشمند و کمیاب در شرایط محلی. تحلیلگران مدتها پیشبینی کردهاند که قرن بیست و یکم میتواند با کمبود فزاینده آب و مجموعهای از درگیریهای ناشی از آن مشخص شود، اما آنچه اکنون در روابط بین مصر و اتیوپی اتفاق میافتد با تعریف وضعیت قبل از جنگ مطابقت دارد. اتیوپی در سپتامبر 2024 در حال تکمیل ساخت ایستگاه برق آبی بزرگ " GERD "در رود نیل است که در مقیاس و قدرت (5250 مگاوات) باید تقریباً دو و نیم برابر از "اسوان" ایستگاه برق آبی معروف پیشی بگیرد. مصری ها در ابتدا نگران بودند که ایجاد آن مشکلات تامین آب آنها را بدتر کند. "هانی سویلام"، وزیر آبیاری و منابع آب مصر، به ویژه گفت که آدیس آبابا در حال ساخت این سد «برای ایجاد تسلط سیاسی بر رود نیل» است. او گفت سد " GERD "برای بیش از 100 میلیون نفر در مصر "تهدید وجودی" است. مصر سالانه به 114 میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد، در حالی که به طور متوسط تنها 60 میلیارد متر مکعب آب دریافت می کند. با این حال، پس از مذاکرات دشوار و امتیازات متقابل، چهار مرحله پر کردن مخزن سد انجام شده است . بر اساس برنامه، پنجمین مرحله در حال پایان است که نویدبخش بزرگترین مشکلات برای مصر است. و در اینجا یک بن بست کامل به وجود آمد، همه مذاکرات به حالت تعلیق درآمد. هیچ یک از طرفین حاضر به دادن امتیازات بیشتر نیستند. از منظر این مشکل ظاهراً مناسب است که توافقنامه اخیر بین اتیوپی و منطقه شورشی سومالیایی "سومالی لند" در مورد تأمین طولانی مدت بندر"بربرا"، که مانع دسترسی آدیس آبابا، از دریا می شود. وهمچنین بخشی از ساحل (به طول 20 کیلومتر برای ایجاد پایگاه دریایی). توجه وبررسی شود. بنابراین، رهبران اتیوپی ظاهرا در تلاش برای افزایش ثبات استراتژیک کشور خود در مواجهه با تقابل قریب الوقوع هستند. قاهره و موگادیشو به شدت به امضای این سند واکنش نشان دادند و تقریباً اختلافات به حدی رسید که آن را اقدامی که احتمالاً انگیزه اعلان جنگ است، اعلام کردند. بلافاصله پس از این، اساساً دو ائتلاف متضاد در منطقه شروع به شکل گیری کردند. موضع اصلی اختلافات در مورد سد "GERD"است. محاسبات اتیوپی ظاهراً مبتنی بر این واقعیت است که مصر در حال حاضر تحت تأثیر حوادث غزه قرار دارد و همچنین در بازپرداخت بدهی خارجی خود با مشکل مواجه است. مصر به سادگی ممکن است بودجه کافی برای باز کردن یک جبهه دیگر نداشته باشد. علاوه بر این، سودان، که ممکن است مورد تهاجم زمینی ارتش مصر قرار گیرد، زیرا مقامات مرکزی آن نیز از ساخت سد ناراضی هستند، در حال حاضر در میانه جنگ داخلی قرار دارد. در عین حال، فرمانده نیروی واکنش سریع (RSF)، "محمد حمدان داگالو"، که کنترل جنوب کشور را در دست دارد، بیشتر به اتیوپی وفادار است. او قبلاً در آدیس آبابا توسط نخست وزیر "ابی احمد" مورد استقبال قرار گرفت و پس از آن "داگالو" از تعدادی از کشورهای آفریقایی نزدیک که علاقه مند به دریافت برق از"ا GERD "هستند و در نتیجه از رهبری اتیوپی در مناقشه با قاهره حمایت می کنند بازدید کرد (جیبوتی، چاد، اوگاندا، کنیا، اواندا) در سودان جنوبی نیز ناآرامی وجود دارد. عبور مصریان از آنجا نیز بسیار دشوار خواهد بود. آدیس آبابا ممکن است دیگر شانس چندان مطلوبی برای راه اندازی سد " GERD " ظرفیت کامل نداشته باشد، که به اتیوپی امکان می دهد حداکثر اثر اقتصادی را به دست آورد و به سرعت وجوه قرض گرفته شده برای ساخت و سازاین سد را بازگرداند. اما اتیوپی نیز برای مبارزه با چنین درگیری وضعیت بهتری از مصر ندارد. از یک طرف سومالی، که از رفتار بخش جدا شده خود در "سومالیلند " ناراضی است، می تواند از این فرصت برای مهار "لسومالیلند" استفاده کند، واز طرف دیگر اریتره که در جریان درگیری تازه پایان یافته آدیس آبابا با استان جدا شده "تیگری" بی طرف ماند و به مقامات مرکزی اجازه داد تا به پیروزی سختی در آنجا دست یابند، در موقعیتی است که می تواند در موضع خود تجدید نظر کند. "شیخ محمود" رئیس جمهور سومالی قبلاً حمایت خود را تضمین کرده است. اریتره همچنین روابط خوبی با قاهره دارد و همچنان ادعاهای ارضی خود را بر بخش هایی از اتیوپی حفظ می کند. این درگیری در حال افزایش به ویژه خطرناک است زیرا در نزدیکی یک درگیری شدید در خاورمیانه در حال تشدید است و شرکت کنندگان در در گیری اولی نیز دردرگیری دومی دخیل هستند. ادغام احتمالی این دو کانون مملو از بحرانی به اندازه ای است که سایر نقاط تنش روی کره زمین در مقایسه با آن کمرنگ خواهند شد. تنگه باب المندب، که کلید ارتباطات دریایی جهانی است، که اکنون توسط حوثی های یمن گلوله باران می شود، ممکن است به طور کامل مسدود شود. مشکل "شناسایی متحد" برای قدرت های بزرگ به وجود خواهد آمد، زیرا ترسیم خطوط جداکننده بین ائتلاف های رقبای بالقوه بسیار دشوار خواهد بود. روسیه روابط دوستانه ای با هر دو کشور مورد مناقشه دارد - هم مصر و هم اتیوپی. زمانی که درگیری بین اتیوپی و سومالی در شاخ آفریقا آغاز شد، مسکو با انتخاب دشواری روبرو بود. ظاهراً این بار منطقی تر است که او روی آشتی طرفین تمرکز کند، اول از همه، رسیدن به سازش در مورد پنجمین مرحله پر کردن محزن اب سد " GERD".به نظر می رسد در اجلاس بریکس که قرار است در اکتبر 2024 در"کازان" برگزار شود، فرصت مناسبی برای این امر پدیدار خواهد شد. در آن زمان، هر دوی این کشورها به عنوان اعضای کامل این سازمان معرفی خواهند شد و اگر در آن لحظه توافق محکمی نیز بین آنها برای حل مشکلات پیش آمده حاصل شود، قطعاً به افزایش اقتدار بین المللی هر دوکشور عضو بریکس کمک خواهد کرد. به طور کلی روسیه به عنوان برگزار کننده اجلاس کازان. در غرب آفریقا، به ویژه در منطقه حضور استعماری سابق فرانسه، درگیری هایی نیز در حال وقوع است که می تواند به درگیری های نظامی بین دولتی جدی تبدیل شود. ساختار منطقه ای ECOWAS در حال شکست است، به طوری که بورکینافاسو، مالی و نیجر چتر امنیتی پاریس را رها کرده اند و "به دلیل مشکلات دموکراسی" توسط اعضای باقی مانده "سازمان" تهدید به حمله می شوند. این امر عمدتاً از تلاشهای ناشیانه فرانسویها «با ابزارهای بد» برای حفظ سلطه استعمار نو در منطقه ناشی میشود. ایالات متحده نیز در پرجمعیت ترین کشور قاره، نیجریه نفت خیز با (230 میلیون نفر) جمعیت مستقر است و به دنبال تبدیل آن به یک دژ محلی و یک «ژاندارم منطقه» است. ممکن است ارتباط مستقیمی بین این دو مرکز بحران ایجاد نشود، اما جریانی از مزدوران و داوطلبان، عمدتاً از غرب آفریقا به شرق آفریقا، کاملا محتمل است. منبع آنها لیبی خواهد بود که پس از تهاجم غرب همچنان در وضعیت هرج و مرج دائمی باقی می ماند. در آستانه سال نو، درگیری طولانی مدت بین الجزایر و مراکش بر سر صحرای غربی و جبهه پولیساریو که برای استقلال آن می جنگد شدت گرفت و حمله جسورانه ای را به منطقه "اسمارا" انجام داد. این درگیری همچنین به وضوح نقش تحریک آمیز ایالات متحده را آشکار می کند، که یک دوره حمایت یکجانبه از مراکش را در پیش گرفته است و پولیساریو را "سازمان تروریستی" و الجزایر را "دولت حامی تروریسم" اعلام کرده است. اما، اگر کسی در اینجا روی این واقعیت حساب می کند که "اگر اتفاقی بیفتد" واشنگتن به کمک خواهد آمد، ممکن است سخت در اشتباه باشد، زیرا کیف و بسیاری قبل از کیف دربرابر چشمان همه اشتباه محاسبه کرده اند. امید به اینکه غرب بتواند نقش میانجی موثری در جلوگیری از انفجار احتمالی در آفریقا ایفا کند، به سختی قابل توجیه است. اولاً، بسیاری از درگیریهایی که اکنون در آنجا رشد میکنند، توسط غرب به عنوان بخشی از سیاست سنتی «تفرقه بینداز و حکومت کن» ایجاد شده است. و ثانیاً، خود او چنان با مشکلات روبرواست و ناسازگار است که هنوز واقعاً می تواند ثبات بسیاری از کشورها را تضعیف کند، اما غرب نه تنها نمی خواهد صلح و رفاه را برای آنها به ارمغان بیاورد، بلکه از انجام این کار نیز ناتوان است. از منظر غرب، آفریقا قرار است با چین «تمدن نوینی» را تجربه کند، از این رو رویکرد «هر وسیله ای عادلانه وخوب است». در واقع، قدرتهای غربی مدتها و به طرز ناامیدکنندهای از پکن در همکاری اقتصادی با کشورهای آفریقایی عقب ماندهاند، علیرغم این واقعیت که در هیچ کجای این قاره مشاهده نشده است که درگیریهای قومی-قبیلهای یا بیندولتی ایجاد شود. انها یک فلسفه سیاست خارجی کاملا متفاوت دارند. و در این مسابقه، کسی که "از مغز خود استفاده کند" برنده خواهد شد. . Поля битвы 2024: запылает ли вечно тлеющий африканский костёр? / Политика (stoletie.ru)
تلگرام راه توده:
|