راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

"جبهه" چیست

و چرا توده ایها

از آن دفاع می کنند!

  

 یکبار دیگر، مسئله جبهه ها، در ایران مطرح شده است. چه در جبهه چپ غیر مذهبی و حتی مذهبی که به نسبت گذشته های نسبتا دور، دچار نوعی وارفتگی شده و چه در جبهه راست و میانه که تلاش می کنند از سازوکارهای سازمانی شناخته شده چپ و بویژه حزب توده ایران برای فعالیت های سیاسی خود بهره گیری کنند.

 

جبهه همیشه از نظر ترکیب ماهیت طبقاتی دارد. از لحاظ طبقاتی، جبهه، علیه حاکمیت یک طبقه با یک شعار واحد و مرحله ای تشکیل می شود و تمام اقشار و طبقات مخالف طبقه حاکمه را در بر میگیرد.

جبهه و بویژه شعار واحد آن می تواند برای دورانی طولانی بطور مثبت تاثیر گذار باشد.

جبهه یک برنامه حداقلی در زمینه اقتصادی و اجتماعی را ضمن تفاهم با همه شرکت کنندگان آن تنظیم و اعلام می کند.  

این که در عرصه اقتصادی و یا اجتماعی  چه مسائلی می تواند در برنامه گنجانده شود، از سیاست های داخلی گرفته تا سیاست خارجی مستقیما وابسته به نیاز مرحله ای یک جنبش است.

سیاست و تجارت خارجی، مسائل سرمایه، تولید صنعتی، صنایع، پیشرفت اجتماعی، آموزش، فرهنگ، در همه این ها، باید تفاهمی در جبهه و میان شرکت کنندگان در آن بدست آید. بنابراین، مهم ترین مسئله تدوین یک برنامه مرحله ای و مقطعی است. بزرگترین ضعف سیاسی و جبهه ای در جمهوری اسلامی همین نداشتن برنامه واحد با زبان ساده و عامه فهم است. حتی هم اکنون که در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم هستیم.

بزرگترین هنر سیاسی حزب توده ایران؛ چه پیش و چه پس از انقلاب بهمن 57 تدوین و ارائه یک برنامه حداقلی برای تشکیل جبهه بود، که متاسفانه جز پاسخ مثبت دادن بخشی از سازمان فدائیان خلق، دیگر احزاب و سازمان ها به آن پاسخ مثبت ندادند و حتی در خود حکومت هم نتوانستند یک جبهه منسجم با برنامه واحد تدوین کرده، ارائه عمومی داده و بر محور آن درسالهای پس از انقلاب حرکت کنند. هنوز هم حکومت بدلیل همین ضعف، گرفتار سرگردانی و مواج بودن و مواج شدن انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و حتی شوراها در شهرها هست.

این درحالی است که حزب توده ایران از همان روزهای آغازین تاسیس جمهوری  اسلامی یک برنامه حداقلی را مستند به موضع گیری های رهبر انقلاب، یعنی آقای خمینی تنظیم و تدوین کرد که معروف شده به برنامه "خط امام". و این همان فعال بودن، به روز بودن و حرکت بر مبنای شرایط زمانی و مکانی است که شناسنامه حزب توده ایران است. حرکت منسجم بر مبنای سیاست جبهه ای، هرگز به حزب توده ایران اجازه نداده که تابع حوادث روز و برخی شتابزدگی ها و هیجان زدگی ها شود.

به همین دلیل است که ما شاهدیم علیرغم جلوگیری از فعالیت حزب توده ایران در داخل کشور، روح سازمان و روش و منش توده ای بر فضای فعالیت های سیاسی در داخل کشور حاکم است، که اگر چنین نبود و حزب توده ایران را توانسته بودند به فراموشخانه بسپارند، امثال آقای غنی نژاد در برنامه تلویزیونی شرکت نمی کرد و این فرصت را گردانندگان سیمای جمهوری اسلامی دراختیارش نمی گذاشتند تا علیه فعالیت حزب توده ایران در سالهای پس از انقلاب سم پاشی کند. آنها نه از دیروز، بلکه از حضور امروز مشی توده ای در جامعه ایران وحشت دارند و می خواهند با آینده این مشی در ایران مقابله کنند. "جبهه" از جمله منش های توده ای برای فعالیت سیاسی در ایران بوده و هست و خواهد بود. طبیعی است که عناصر و اقشار و طبقات شرکت کننده در هر جبهه ای تابع زمان و شرایط است. این شرایط را بر خلاف تصورات خام اندیشان خارج از کشور دیکته نمی کند، بلکه تحولات داخل کشور و نوع حضور و فعالیت های سیاسی احزاب و سازمان های سیاسی و موقعیت حکومت تعیین می کند.

 

تاریخ صدها سال مبارزه نیروهای مترقی علیه ارتجاع  و واپسگرائی - از یونان قدیم تا روم-  و از قرون وسطی تا دوران اخیر، نشان داده که جلوگیری از فعالیت نیروهای مترقی که چشم به آینده دارند ناممکن است. حتی اگر دم به دم به دستآویزهای مختلف و اتهامات متعدد متوسل شوند و رهبران را از دم تیغ بگذرانند. مشی توده ای را نمی توان دم تیغ داد و این همان واقعیتی است که ما بی وقفه بر آن تاکید کرده و عدم از آن را حتی اگر بنام توده ای و حزب توده ایران هم باشد محکوم می کنیم و تلاشی بیهوده، در حد کوبیدن مشت بر آب!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 919  - 2 اسفند 1402                                اشتراک گذاری:

بازگشت