"دیمیتری مینین"- ترجمه آذرنگ (بخش چهارم)

در حالی که تهدید سیستماتیک برای ثبات جهانی به طور فزاینده ای از وضعیت داخلی آمریکا ناشی می شود، داغ ترین نقطه روی کره زمین از نظر آغاز یک جنگ تمام عیار، خاورمیانه است. انفجار کامل خاورمیانه، همزمان با دخالت چندین قدرت محلی و فرامنطقه‌ای، ادامه در گیری ها و خصومت‌ها همچنان در سال 2024 بسیار محتمل است. بحران عمومی دولت آمریکا که به وضوح در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در این کشور آشکار شد، به طور مستقیم بر اوضاع خاورمیانه تأثیر می گذارد. ایالات متحده از یک سو قادر به مدیریت "بی نظمی" که از زمان "بهار عربی" در منطقه ایجاد کرده و از کنترل نزدیکترین متحد خود و "مشکل ساز" اصلی اسرائیل ناتوان است. از سوی دیگر، انها وسوسه می‌شوند تا برای سرپوش گذاشتن بر ناآرامی‌های داخلی و متحد کردن ملت در برابر «تهدید جدید» ناشی از ایران و رادیکال‌های اسلامی، آتشی را که در خاورمیانه شعله‌ور می‌کند، بیشتر "شعله‌ور کنند.".

سه حلقه محکم به طور همزمان در منطقه سفت می شوند.

یکی از آنها مربوط به مردم نگون بخت فلسطینی نوار غزه است که با 2.3 میلیون نفر جمعیت در حال حاضر در نوار باریکی به وسعت چند ده کیلومتر مربع در اطراف شهر "رفح" و هم مرز با مصر گیر کرده اند. در آنجا، در تونل‌هایی که تا صحرای سینای مصر امتداد می‌یابند، رهبری نظامی حماس (رهبری سیاسی مدت‌هاست که در خارج مستقر هستند وکشور را ترک کرده اند) و نیروهای حمله اصلی آن متمرکز است. هیچ‌کس نمی‌داند که با فلسطینی‌ها باید چه کرد. تاکنون تقریبا 60 درصد غزه تخریب شده است. بویژه در بخش شمالی آن، فضای زیرزمینی آن مملو از آب دریا است. بر اساس برآوردهای سازمان ملل، این سرزمین دیگر برای زندگی مناسب نیست. با این حال، با وجود کشته شدن حدود 30000 فلسطینی، که تقریبا نیمی از آنها کودک هستند. مردم وحشت زده و خشمگین هستند، ساکنان منطقه تمایلی به جابجایی ندارند و در اکثر موارد به حمایت از حماس ادامه می دهند. علاوه بر این، نظرسنجی ها نشان می دهد که این سازمان "حماس" در حال حاضر در کرانه باختری محبوب تر از سازمان "فتح" که میانه روتر است ودر سرزمین فلسطین حکومت می کند. می باشد .

تمام دستور العمل‌های اخراج «داوطلبانه» مردم غزه‌ به مصر، آفریقا و حتی آمریکای لاتین، که همچنان توسط اعضای راستگرای "کنست" اسرائیل و برخی وزرای خاص بیان می‌شود، پوچ و کاملاً غیرقابل تحقق به نظر می‌رسد، زیرا هیچ‌کس در جهان این موضوع را قبول  ندارد. عملیات "قریب الوقوع" در"رفح" که توسط دولت اسرائیل و فرماندهی ارتش اسرائیل به منظور "پیروزی نهایی" اعلام شده است، مملو از ده ها هزار قربانی جدید و حتی سردرگمی بیشتر در کل وضعیت است. یک چیز بدیهی  است: که باید تا پایان سال جاری به هر طریقی حل شود وآن مشکل مسکن و تامین نیاز فلسطینیان است. در غیر این صورت، کشورهای عربی "میانه رو" دیگر نمی توانند خواسته های مردم خود را برای "مجازات اسرائیل به خاطر جنایاتش" نادیده بگیرند. سخنگوی ارتش اسرائیل هشدار داده است که جنگ غزه تا سال 2024 ادامه خواهد داشت و برای بدترین سناریوهای ممکن آماده است. اوافزود: که برخی از 300000 سرباز ذخیره ارتش اکنون استراحت خواهند کرد تا برای عملیات های آینده آماده شوند. ما ملزم به انجام مأموریت‌ها و عملیات‌های رزمی اضافی در طول سال جاری خواهیم بود.

حلقه دوم اطراف خود اسرائیل و کابینه راست افراطی آن، در درجه اول نخست وزیر نتانیاهو، علیرغم غرور تاکید شده و ناآگاهی آنها از تمام خواسته های جامعه جهانی است. هر چه درگیری و رنج فلسطینیان بیشتر ادامه یابد، اجماع ضد اسرائیلی در منطقه عمیق‌تر می‌شود. همه فرآیندهای آشتی بین اسرائیل و کشورهای عربی همسایه از ریل خارج شده است و برعکس، ما نزدیکی بسیاری از مقامات محلی را در مقابل چشمان خود می بینیم که قبلاً بر اساس نیاز به حمایت از "برادران ایمانی" با یکدیگر مخالف بودند. اکنون روند آشتی بین سنی ها و شیعیان وجود دارد که در برقراری تماس های مستقیم و تبادل دیدار بین عربستان سعودی و ایران منعکس می شود. به ویژه در این زمینه، اقدامات مصر است که قبلاً رسماً اعلام کرده بود که در صورت حمله گسترده ارتش اسرائیل به "رفح"، قاهره پیمان صلح "کمپ دیوید" با اسرائیل را تعلیق می کند. کارشناسان در حال حاضر توجه را به پتانسیل نظامی مصر جلب می کنند که در سال های اخیر به لطف سلاح های پیشرفته غربی و روسی به طور قابل توجهی تقویت شده است. با توجه به کارآیی نسبتاً ضعیف ارتش اسرائیل در غزه و پراکندگی آن بین حماس و حزب الله در مرز لبنان، ماشین نظامی مصر ممکن است نیرویی بسیار قدرتمندتر از آنچه که در جنگ اسرائیل علیه کشورهای عربی در سال 1973بوده، باشد. در عین حال، محاسبات مربوط به مشکلات مادی قاهره و موقعیت دشوار ژئوپلیتیکی آن ممکن است این امر محقق نشود.

در شرایطی که اکنون وضعیت در حال توسعه است، اگر قاهره موضع سخت تری در قبال اسرائیل اتخاذ کند، ممکن است روی کمک مالی «سلطان نفت» خلیج فارس حساب کند. در سطح ژئوپلیتیک، رئیس جمهور مصر، "السیسی"، در جریان استقبال اخیر از اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، با متانت و زیبا یی از خود محافظت کرد. با عادی سازی روابط پس از یک وقفه ده ساله، طرفین بر روی نوعی "ائتلاف در مورد موضوعات کلیدی" از جمله همکاری استراتژیک در زمینه دفاع و امنیت به توافق رسیدند. همانطور که کارشناسان می نویسند، طرفین اختلافات خود را در مورد لیبی حل کرده اند. اتیوپی و ترکیه، دومین سرمایه گذار بزرگ پس از چین، به ویژه در سد GERD، نیز به مصر قول دادند که محیطی آرام را در منطقه تضمین کنند. از همه مهمتر، اردوغان ظاهراً می تواند متعهد شود که در صورت اقدام دمشق با قاهره علیه اسرائیل، از هرگونه فعالیت مخالفان سوری زیردست وتابع خود جلوگیری کند... ارتش اسرائیل با تمام قدرت خود، قدرت گشودن جنگ در تمام جبهه ها را ندارد، که چشم انداز بسیار تیره ای برای آن است...همچنین توافقاتی در مورد تسریع در تامین تجهیزات نظامی ترکیه از جمله هواپیماهای بدون سرنشین به مصر حاصل شد. که خبر بدی  برای اوکراین است. بعلاوه تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری که آفریقای جنوبی اسرائیل را به اقدامات نسل کشی در غزه متهم می کند، از جمله تصمیمات مکرر مربوط به تهدید "رفح،" ناگزیر آسیبی پایداربرای اسرائیل خواهد داشت. همین دادگاه در حال رسیدگی به ادعای اندونزی «در مورد اشغال» اراضی فلسطینی توسط اسرائیل به مدت 75 سال است. شکی نیست که حکم این ادعا برای اسرائیل منفی خواهد بود. انباشت چنین اقداماتی ناگزیر همبستگی و همدلی تاریخی جامعه جهانی با اسرائیل را تضعیف خواهد کرد که ادامه حیات آن را نیز پیچیده خواهد کرد.

حلقه سوم محدوده وسیع تری را در اطراف ایران و نزدیکترین متحدانش در لبنان، سوریه، عراق و یمن در بر می گیرد که به گفته اسرائیل و ایالات متحده، بر خلاف اقدام فرضی مصری، حادترین و فوری ترین خطر را برای انها در منطقه ایجاد می کند. برخی از آنها مانند حوثی های یمن که به کشتی ها در تنگه باب المندب موشک شلیک می کنند، قبلاً آشکارا وارد درگیری شده اند، حزب الله به تدریج حملات خود را به مرز لبنان و اسرائیل افزایش می دهد، بقیه در مرزآماده  هستند. اسرائیل قصد خود را برای هدایت عملیات نظامی خود به سمت شمال بلافاصله پس از غزه پنهان نمی کند، زیرا معتقد است بدون از بین بردن "تهدید ایران" امنیت این کشور تامین نخواهد شد. بر اساس برخی گزارش‌ها، نیروهای ارتش اسرائیل در مرز لبنان و سوریه از تعداد نیروهایی که علیه غزه متمرکز شده‌اند بسیار بیشتر است. برای اسرائیل بسیار مهم است که ارتش ایالات متحده را به طور کامل در عملیات نظامی احتمالی علیه ایران و «نیروهای نیابتی» آن در منطقه مشارکت دهد. تحمیل یک شکست قاطع به ایران از طریق تلاش های ارتش اسرائیل به تنهایی برای اسرائیل کار بسیار سنگینی است. واشنگتن با این نگرانی‌های اسرائیلی موافق است و آماده است تا حملات متعددی را از راه دور علیه متحدان ایران انجام دهد، اما نه علیه خود ایران. در حالی که مقامات امریکا از "وسواس" برنامه هسته‌ای ایران و سایر مشکلاتی که تهران برای سیاست آمریکا ایجاد کرده است، سخن می‌گوید، پنتاگون می‌داند که یک جنگ در مقیاس بزرگ با ایران مستلزم تمرکز نامتناسب نیروهای نظامی آمریکایی است. این موضوع قبلاً با اقدامات آمریکایی-انگلیسی علیه حوثی‌ها در یمن تجریه شد، زمانی که حوثی‌ها حتی پس از صدها حمله به مواضع آنها در کوهستان‌ها، به فکر توقف فعالیت خود علیه کشتیرانی در دریای سرخ نیستند. با این وجود، نمی توان به طور کامل چشم انداز یک درگیری بزرگ آمریکا و ایران در منطقه را رد کرد، زیرا جنگ بزرگی که می تواند به دستور اسرائیل در خاورمیانه رخ دهد، منطق خاص خود را دارد. بر خلاف اوکراین و بسیاری ازجنگها در کشورهای دیگر، واشنگتن به سختی می تواند آن را به دست سرنوشت بسپارد. "پول کلان" پیروزی را فراهم نمی کند. حداقل به نظر می رسد نتانیاهو به این باوراست. آیا او اشتباه نمی کند؟ Поля битвы 2024: Ближний Восток остаётся «пороховым погребом» Евразии / Политика (stoletie.ru)

لینکهای شماره های گذشته:

1 – https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/febrye/917/azarang.html

2 – https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/febrye/918/azarag.html

3 – https://www.rahetudeh.com/rahetude/2023/febrye/919/azarang.html

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetude

        پیج فیسبوک راه توده