نقش عدالتخواهان مذهبی و دگراندیش در نجات انقلاب 57 |
دکتر عبدالکریم سروش از اسلام شناسان و ادبای ایرانی است که چند دهه است در خارج از کشور مستقر است. در آنجا بیشتر مولانا را تفسیر می کند و گاه هم به سیاست گوشهای می زند و نظرات خاص خودش را دارد. ایشان در یکی از سخنرانی های خود اظهارنظر کرده که آیت الله خمینی را قطعا به شاه ترجیح می داده و آقای خمینی باسوادترین رهبر ایران در تمام تاریخ آن بوده است. سخنان ایشان با یک موج نیرومند رسانهای از داخل و خارج کشور روبرو شد که توام با انواع ناسزاها و توهینها نیز بود. اینکه آقای سروش چه گفته و چه نگفته و سخنان او تا چهاندازه دقیق و معتبر و در کجا قابل بحث است یک نکته است، شناخت و بررسی موجی که علیه او برخاست و دلایل آن مسئلهای دیگر. در جامعه ایران امروز، در بررسی دلایل انحرافها و نابسامانیها و فقر و فساد و اختلاس و بی لیاقتی حکومتی که کشور ما را به لبه پرتگاه می برد این نگرش وجود دارد که همه این نابسامانیها برآمده از انقلاب 57، برآمده از گزینش مردم و روشنفکران ملی، مذهبی و چپ در سال 57 است. براساس این نگرش ایران امروز ادامه انقلاب 57 است. اگر فقر و اعتیاد بیداد می کند، اگر دستاندرکاران کشور شیوه زندگی فوق طاغوتی پیشه کردهاند و ... همه بخاطر آن است که مردم چهل و چند سال پیش انقلاب کردند. مثل اینکه بگویند دلیل قحطی سیب زمینی و پیاز در سال 1354 بخاطر کشف حجاب رضاشاه در چهل سال قبل از آن بوده است! پنج جریان از این گرایش و نگرش هواداری می کنند: 1 - سلطت طلبهای حکومتی 2 - سلطنت طلبهای خارج حکومتی 3 - بخشی از جریان ملی مذهبی خارجی 4 - بخشی از جریان اصلاح طلبی داخلی 5 - بخشی از جریان چپ و لاییک خارجی تقریبا همه امکانات تبلیغاتی و رسانهای داخلی و خارجی در دست این پنج گروه است که دامنه اثرگذاری آن را در جریان موجی که علیه سخنان سروش به راه افتاد دیدیدم. جریان سلطنت طلبی حکومتی در راس حامیان گرایشهای یاد شده است. آنها خود را میراث دار انقلاب و میراث دار راه رهبری آن معرفی می کنند. مدعیاند حکومت آنها درست در ادامه همان اهداف و آرمانهای انقلاب است. مدعیاند که مشروعیت آنها از انقلاب 57 می آید. مدعی هستند که آرمان مردم در انقلاب 57 همین وضع کنونی است، یعنی حاکمیت چند فقیه و روحانی و رعایت شریعت و شرعیات و حجاب ظاهری و آنها مدافع و مجری این "آرمان"ها هستند. جریان سلطنت طلبی حکومتی بیشترین نقش و وزن و تاثیر را در جا انداختن ایناندیشه که حکومت کنونی همان تحقق آرمانهای انقلاب 57 و وضع کنونی پیامد آن انقلاب است در میان مردم دارد. گروه دوم سلطنت طلبی خارجی است که در اندیشه رونوشت گروه اول و مدعیاند این حکومت یعنی همان انقلاب و وضع کنونی یعنی پیامد همان انقلاب و تحقق آرمان آن انقلاب که باید بیش از هرکس آن را به پای روشنفکران ملی و مذهبی و چپ مخالف رژیم گذشته و سپس آیت الله خمینی نوشت، مگر اینکه این روشنفکران نشان دهند و در عمل ثابت کنند که از آیت الله خمینی و از انقلاب برائت جستهاند. بیشترین سمت فعالیت آنها علیه انقلاب و علیه روشنفکران انقلابی و مبارز با رژیم گذشته است که با چاشنی خمینی ستیزی و راه خمینی توام می کنند. اینها متحد سلطنت طلبان حاکم هستند. می گویند به حکومت کنونی کاری نداشته باشید، بروید سراغ خمینی و انقلاب 57. گروه سوم بخشی از جریان ملی مذهبی خارجی هستند که ماهیت آنها با ماهیت دو گروه فوق متفاوت است ولی با این موج همراه شدهاند. عمدتا براساس یک تحلیل. بنظر آنان دو جریان سلطنت طلب حکومتی و سلطنت خارج حکومتی سرانجام پیروز خواهند شد. صرفنظر از اینکه ما دوست داشته باشیم، یا مایل باشیم یا نباشیم. قدرت آنها از داخل و خارج تا آنجاست که اجازه اصلاحات را نخواهند داد و آنقدر بر مردم ما فشار خواهند آورد تا مردم زانو بزنند و از شرکت خود در انقلاب توبه کنند. در این شرایط دربرابر این موج قدرتمند و بنیان فکن نمی شود ایستاد بلکه باید با آن همراه شد تا در آینده جایگاهی بدست آورد. آنها گمان می کنند با مثلا حمله به سروش و آیت الله خمینی یا تبری جستن از انقلاب جایی برای خود در آینده باز خواهند کرد و البته درهای رسانههایی مانند "من و تو" و "بی بی سی" و "رادیو فردا" و غیره به رویشان بیش از گذشته باز خواهد شد تا خود و نظرات خود را در آن تبلیغ کنند. اینها چون بیش از همه متهم هستند به همکاری با آیت الله خمینی و داشتن نقش در روی کار آوردن وی، بیش از همه هم بدنبال تبری خود هستند. گروه چهارم برخی از اصلاح طلبان داخلی هستند. آنها بدنبال جلب رای طبقه متوسط سرخورده از انقلاب هستند و به این دلیل در حمله به انقلاب پیشتاز شدهاند. بنظر آنان نیز وضع کنونی نتیجه انقلاب 57 است و اصولا انقلابها پیامدی بهتر از این برجای نمی گذارند. این گروه زیرپوشش مخالفت با انقلاب اولا می خواهند به حاکمیت نشان دهند که طرفدار براندازی و سرنگونی نیستند؛ ثانیا حاکمیت را از انقلاب و شورش مردم بترسانند؛ ثالثا خود را بعنوان ضامن انقلابی نشدن جامعه و حفظ رژیم نشان دهند؛ و بالاخره رای طبقه متوسط را جلب کنند. یکی از دلایل مهم خلع سلاح فکری طبقه متوسط در برابر سلطنت که اکنون بصورت موجهای سهمگین ظاهر می شود فعالیت همین گروه در سال اخیر و بویژه پس از شورش دیماه 96 است. گروه آخر بخشی از چپها و لاییکهای خارج از کشور هستند. هیاهوی آنها زیاد و میزان اثرگذاریشان اندک است و بنابراین قدرت گیری این موج انقلاب ستیزی و خمینی ستیزی را نمی شود به آنان نسبت داد. اینان از روز اول با انقلاب مخالف بودند. گاه آن را "قیام" اعلام می کردند. گاه مدعی می شدند که رهبری انقلاب حق آنها بوده و خمینی آن را دزیده. فعالیتشان در دوران پس از انقلاب نیز معمولا بشدت زیانبار و موجب تشدید تضادها و رویاروییها درون جامعه شده و غیرقابل دفاع است. آنها هم به قدرت مردم اعتقاد ندارند و گمان می کنند مردم توان تحمیل اصلاحات و تحولات به حاکمیت را نخواهند داشت. این گروه هم پیشاپیش تسلیم سلطنت طلبان حکومتی و خارج حکومتی شده است و اگر راه آنها را هموار نکند، راهی را بر آنها نمی بندد. در مقابل همه اینها گرایشی دیگر در جامعه ما وجود دارد که با همه بنیانهای فکری فوق مخالف است. بنظر این گرایش که در چند سال اخیر نسل جوانی از مذهبیون عدالتخواه بدان پیوسته اند، انقلاب ایران یک حرکت اصیل و برحق مردم برای دستیابی به خواستهای خود بوده است. حکومت کنونی به هیچ عنوان ادامه یا تحقق آرمانهای انقلاب 57 نیست. آرمانهای انقلاب استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی بود نه اجرای شرعیات و حجاب اجباری و حکومت روحانیت. این جریان تقریبا از همه تریبونها محروم هستند. نه شبکه تلویزیونی در داخل و خارج دارند و نه به رسانههای آنها اجازه فعالیت جدی می دهند. درحالیکه یک جریان فکری جدی مقاومت و اثرگذار در جامعه و کشورما هستند و در آینده بیشتر هم خواهند بود. در واقع اگر راهی به سوی برونرفت از تاریکی کنونی وجود داشته باشد تنها در سایه مقاومت این جریان می تواند امکان تحقق داشته باشد. با وجود همه فشاری که سلطنت طلبان حکومتی و خارج حکومتی و همسویان آنها بر مردم ما می آورند تا مردم را از خواستن حساب و کتاب از حکومت کنونی منصرف کنند و به توبه از خواست ها و آرمان های انقلاب وادار کنند، ما معتقدیم هر زمان شخصیتی و نیرویی جدی در جامعه با شعار بازگشت و احیای آرمانهای انقلاب ظاهر شود که مردم به صداقت آن باور داشته باشند این جریان خواهد توانست اکثریت مردم را بسوی خود جلب کند.
تلگرام راه توده:
|