سرمقاله 912 راه حل بحران کشور بازگشت به اقتصاد 3 بخشی است |
انتخابات مجلس نزدیک می شود و جناح های سیاسی در ایران همچنان بدون ارائه هرگونه برنامه به بحث یا تشویق و تهدید درباره مشارکت یا عدم مشارکت مشغول هستند، مشارکتی که معلوم نیست بدون برنامه چه ارزشی دارد و مردم چقدر برای آن اعتبار قائل می شوند. این وضع تازه نیست. تقریبا در چهل سال گذشته پس از انقلاب، هیچکدام از انتخابات در جمهوری اسلامی حول یک برنامه روشن نبوده است. تنها حزبی که از روز نخست برای کشور و انتخابات برنامه ارائه داد حزب توده ایران بود که چون این برنامه با منافع سرمایه داری تجاری و وابسته ایران هماهنگی نداشت ترتیب حذف و سرکوب و کشتار رهبران و اعضای آن را فراهم کردند. برنامه حزب توده ایران بر روی سه پایه و رکن قرار داشت که امروز پس از چهل سال همچنان معتبر است و حتی تنها راه حل برای برونرفت ایران از بحران همه جانبه کنونی است: ۱- تشکیل جبهه متحد خلق ۲- توسعه غیر سرمایه داری ۳- همکاری با کشورهای مستقل و ضدامپریالیست منظور از جبهه متحد خلق همان حکومت وحدت ملی بود. یعنی بجای تقلید از دموکراسی غربی که متکی به حاکمیت پول و تبلیغات و پوشش فاشیسم در ظاهر دموکراسی است، احزاب و گروه های ملی بر سر یک برنامه توسعه کشور با هم به تفاهم برسند و یک حکومت مقتدر وحدت ملی تشکیل شود که از پشتوانه وسیع مردمی برخوردار باشد. جریان ها و نیروهای سیاسی و مردم از امکانات خود علیه همدیگر بهره نگیرند بلکه آن را صرف کوشش برای پیشرفت و سازندگی کشور کنند. آنها هم که با این برنامه مخالف باشند می توانند فعالیت آزاد خود را داشته باشند ولی خودبخود در بین مردم منزوی می شوند. طبعا این حکومت وحدت ملی باب طبع بخش مهمی از تازه به قدرت رسیدگان نبود که جامعه را به خودی و غیرخودی تقسیم می کردند و معتقد بودند که حکومت مال خودی ها و برادران مسلمان است که البته غیر از ادعای مسلمانی هیچ وجه مشترک دیگری با هم نداشتند. معلوم بود که جبهه خودی های مسلمان اولیه بعد از حذف غیرخودی هایی مانند حزب توده ایران بسرعت به دهها خودی و غیرخودی تازه تقسیم خواهد شد که شد و همچنان داستان خودی و غیرخودی ادامه دارد. رکن دوم برنامه حزب توده ایران توسعه غیر سرمایه داری بود. منظور از توسعه غیر سرمایه داری یک نظم اقتصادی سه بخشی است. انچنانکه در قانون اساسی نیز آمده متشکل از بخش دولتی، خصوصی و تعاونی. بخش دولتی موتور توسعه و ارائه خدمات به مردم است که بنگاه های بزرگ، بانک ها، معادن، نفت و پتروشیمی ها و پالایشگاه ها و غیره را در اختیار دارد و خدمات عمومی مانند بهداشت، آموزش و پرورش، ورزش، مسکن و غیره برعهده آن است. اهمیت وجود این بخش هم از جهت نقش آن در توسعه است و هم از جهت پیوند میان مردم و حاکمیت. دولتی که به مردم خدمات ارائه ندهد مردم آن را قبول ندارند و دربرابر آن کارشکنی می کنند و در صورت کارشکنی مردم هیچ برنامه توسعه پیش نخواهد رفت. همان وضعی که اکنون دچار آن شده ایم و دولت در ایران آنقدر کوچک و بی خاصیت شده که از نظر مردم فقط نقش مزاحم و دزد و فاسد را دارد بدون آنکه خدماتی به مردم ارائه دهد. بخش خصوصی با انگیزه سودآوری در چارچوب توسعه سرمایه داری ملی می تواند در همه شاخه های اقتصادی سرمایه گذاری کند و حتما باید از ظرفیت های آن بهره گرفت ولی سودآوری بخش خصوصی نباید برعلیه اقتصاد و منافع ملی به کار بیفتند. جنبه غیر سرمایه داری این توسعه در مهار سودآوری بخش خصوصی است که لجام گسیخته علیه اقتصاد ملی به کار نیفتند و نه جلوگیری از فعالیت و سرمایه گذاری بخش خصوصی. مشابه آنچه امروز در کشورهایی نظیر چین شاهد آن هستیم که امکان وسیع ترین فعالیت برای بخش خصوصی وجود دارد ولی بخش دولتی نه فقط به این فعالیت جهت می دهد بلکه به محض آنکه این یا آن شاخه فعالیت بخش خصوصی با منافع عمومی و اهداف اقتصاد ملی در تضاد قرار می گیرد آن را متوقف و آن فعالیت را در اختیار بخش عمومی قرار می دهند. رکن سوم برنامه حزب توده ایران همکاری با کشورهای غیرمتعهد و ضدامپریالیست بود که امروز در چارچوب جهان متفاوتی که در آن زندگی می کنیم تحت عنوان "نگاه به شرق" مطرح است و حکومت ایران در پاره ای موارد به شکل نمایشی و ظاهری و در برخی موارد جدا آن را دنبال می کند. دعوا و اختلافی که اکنون در کشور وجود دارد بر سر همین بخش سوم است چون دو بخش اول، برای حکومت ظاهرا منتفی است و تصور برقراری یک حکومت وحدت ملی یا توسعه غیر سرمایه داری را بیشتر یک خیالپردازی می نماید تا برنامه سیاسی. تنها بخشی که سرمایه داری تجاری وابسته و اتاق بازرگانی و کلان سرمایه داران و فاسدان داخلی و دستگاه رسانه ای داخلی و جهانی آنها می توانند با آن مخالفت کنند همان نگاه به شرق است که مبادا گسترش همکاری ایران با جبهه شرق موجب توسعه ملی و صنایع در کشور و مبارزه برای استقلال ملی شود که بدنبال خود ضرورت حکومت وحدت ملی و توسعه غیر سرمایه داری را نیز بوجود آورد. هر قدر هم که شرایط داخلی، وضع حکومت، قدرت سرمایه داری تجاری، گسترش فساد و بی تدبیری، کنار زدن کارشناسان شرافتمند و متعهد و ... به زیان پیگیری یک برنامه توسعه دموکراتیک و غیر سرمایه داری (آنچنان که حزب توده ایران پیشنهاد کرده و می کند باشد)، بنظر ما این برنامه تنها برنامه ایست که می تواند مردم را جلب کند و پایه یک حکومت وحدمت ملی و توسعه متوازن اجتماعی و اقتصادی را بریزد. جنجال های تلویزیون های خارجی و رسانه های داخلی که دستشان در جیب اتاق بازرگانی است تنها در غیاب یک نیروی سیاسی که بتواند خواست تغییر و تحول غیر سرمایه داری لجام گسیخته را مطرح کند دارای جلوه گری است و بخشی از مردم را در حول خود جلب می کند. به محض اینکه چنین نیرویی بتواند وارد صحنه شود بساط همه اینها جمع خواهد شد و مردم به تجربه خود از چنین نیرو و چنین برنامه ای پشتیبانی خواهند کرد. لجاجت بر جلوگیری از فعالیت آزاد نیروهای چپ و مترقی دگراندیش و حتی مسلمانان حامل برنامه های غیر سرمایه داری برآمده از همین وحشت است.
تلگرام راه توده:
|