ضرورت گشودن فضای رسانه ای برای همگان! |
آیا انتقادهای پیاپی ما از روزنامه ها و رسانه های اینترنتی که در داخل کشور منتشر می شوند و سیاست های اتاق بازرگانی را پیش می برند به معنای موافقت ما با بسته شدن این روزنامه ها یا فیلترینک این رسانه هاست؟ آیا مقابله با روسیه ستیزی و چین گریزی که اغلب روزنامه ها جنون آسا بر طبل آن می کوبند و اجازه نمیدهند مردم نسبت به اتحاد و نزدیکی اقتصادی و نظامی و سیاسی به این دو کشور آگاهی پیدا کنند تشویق و یا موافقت ما با بستن این روزنامه ها و این رسانه هاست؟ آیا سیاست نگاه به شرق یعنی رفتن به سوی اختناق و سرکوب آزادی مطبوعات؟ پاسخ قاطع ما به این سئوالات منفی است. ما نه تنها در زمان شاه، بلکه در همین جمهوری اسلامی نیز شاهد پیامدهای ناشی از بسته شدن مطبوعات و ناسازگاری آن با فضای جامعه و پنهان ماندن فساد و سوء استفاده دولتیان و حکومتیان در پناه غیبت مطبوعات بوده ایم و در نتیجه حق داریم نگران بسته شدن مطبوعات باشیم. آنها که سالهای اول پس از انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی را به یاد دارند میدانند که اسدالله لاجوردی بعنوان دادستان انقلاب تهران چگونه فرمان توقیف شماری از روزنامه های منتقد و دارای خواننده را صادر کرد و چه نتایجی به بار آمد. او در همین فرمان، به بهانه بستن دو روزنامه آیندگان و پیغام امروز که مواضع تند علیه حاکمیت و انقلاب داشتند، روزنامه های میزان متعلق به نهضت آزادی ایران و همچنین "نامه مردم" وابسته به حزب توده ایران را که سیاستی بکلی جدا از سیاست آن دو روزنامه داشتند را هم بست. و این توقیف و بستن روزنامه ها همچنان ادامه یافت. چه دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و چه پس از آن. سیاست تهدید به بستن و توقیف کردن روزنامه ها، اکنون موجب شده تا روزنامه هائی که منتشر می شوند از بیم توقیف و بسته شدن تن به سانسور و خط قرمزهای متعدد حکومتی بدهند. یعنی همین وضعی که شاهد آن هستیم. ما نباید از بسته شدن رسانه ها دفاع کنیم و یا آن را حتی طرح کنیم، بلکه باید فشار را متمرکز کنیم بر حاکمیت تا زمینه انتشار روزنامه ها و فعالیت رسانه هائی را بدهد که نه برانداز هستند و نه سیاست براندازی دارند. معتقدیم که اگر روزنامه ها و رسانه هائی که با سیاست آنها مخالف هستیم بسته شوند، عملا تلاش برای باز شدن فضا برای رسانه هائی که سیاستی دیگر دارند هم متوقف می شود. این است آن ریزه کاری لازم و برخاسته از تجربه، برای گشوده شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای کشور به روی رسانه هایی که سیاستی متفاوت با سیاست مطبوعات و رسانه های کنونی دارند. رسانه هائی که نه تنها در ایران در قالب مطبوعات نمی توانند فعالیت کنند، بلکه سایت های آنها نیز توسط حکومت فیلتر شده و می شود. اگر حکومت فضا را برای رسانه های دیگر باز کند، مردم خود از میان رسانه ها، آن ها که مطالبشان با واقعیت همآهنگی بیشتری دارد را انتخاب می کنند و پالایش رسانه ها، برای کسب خواننده، خود به خود صورت می گیرد. یگانه اقدام حکومت، پس از باز کردن فضا برای رسانه های دیگر، پافشاری بر مراعات قوانین کشور از یکسو و حساب و کتاب خواستن از همه رسانه های مکتوب و مجازی است. یعنی هر روزنامه ای باید گزارش ماهانه و یا سالانه بدهد که دخل و خرجش چگونه و از کجا تامین شده است. از راه آبونمان؟ تک فروشی؟ کمک دولتی؟ آگهی های تجاری؟ و.... در اینصورت است که هیچ نیازی به بستن و توقیف رسانه ها نیست.
تلگرام راه توده:
|